معرفی و دانلود کتاب صوتی از مزرعه

معرفی کتاب صوتی از مزرعه

داستان یک سفر سه روزه به مزرعه‌ی کودکی جویی رابینسون و ملاقات همسر دومش با مادر پیر و سختگیر او را در کتاب صوتی از مزرعه بخوانید. این سفر کوتاه سیلی از خاطرات و احساسات مدفون را به یاد جویی می‌آورد و از این دریچه به اعماق روح او ورود می‌کند. این کتاب، رمانی واقع‌گرا به قلم جان آپدایک نویسنده‌ی محبوب آمریکایی است و شما را وا می‌دارد که اندکی بیشتر بر روابط و عواطف انسانی تامل کنید.

درباره‌ی کتاب صوتی از مزرعه

کتاب صوتی از مزرعه (Of the Farm) چهارمین اثر جان آپدایک (John Updike)، نویسنده‌ی پرآوازه‌ی آمریکایی، است. در این رمان کوتاه و واقع‌گرایانه به مزرعه‌ای در قلب آمریکا می‌رویم و روایتی از یک سفر سه روزه‌ی به ظاهر ساده را می‌خوانیم که با جزئیات روابط خانوادگی بازگو می‌شود و با یادآوری گذشته، به پشت پرده‌ی مسائل رسوخ می‌کند و بینشی از پیچیدگی‌های عواطف انسانی به دست می‌دهد.

ماجرا از این قرار است که یک مرد سی و پنج ساله به نام جویی رابینسون همراه با همسر تازه‌اش، پگی و پسرخوانده‌اش، ریچارد، از نیویورک به مزرعه‌ی مادرش واقع در یک روستای دور و آرام در ایالت پنسیلوانیا می‌روند تا با هم بیشتر آشنا شوند. مزرعه‌ای وسیع، بدون کشت و زرع و آرام که حیوانی در آن نگهداری نمی‌شود. این سفر می‌توانست یک ملاقات عادی و شاد باشد، اما با ویژگی‌های اخلاقی فوق‌العاده حساس و سختگیرانه‌ی مادر جویی، چنین چیزی ممکن نیست. علاوه بر این، تنش‌ها و تضادهای حل نشده‌ای که در گذشته‌ی جویی و مادرش وجود دارد، در طول همین سفر سه روزه سر بر می‌آورد، تنش‌های رابطه‌ی میان جویی و مادرش را آشکار می‌کند و حقایق کهنه‌ای را از پس پرده بیرون می‌اندازد.

ساختار کتاب صوتی از مزرعه در ده بخش نوشته شده است و با ورود جویی و همسر و پسر همسرش به مزرعه‌ی بزرگ و افتخارآمیز مادری‌اش آغاز می‌شود. نویسنده از خلال این سفر کوتاه، روح شخصیت‌ها و شکاف‌های عمیق و پرنشده‌ی میان آن‌ها را می‌کاود. او با گفت‌وگوها و بحث‌های کوتاه و بلندی که میان آن‌ها به جریان می‌اندازد، به اعماق مواجهات انسانی ورود می‌کند و پرده از امیال، قضاوت‌های تند و احساسات فروخورده‌ی آن‌ها بر می‌دارد. مادر که زنی تنهاست، پگی را به وضوح پس می‌زند، در واقع چون خود جویی را پس می‌زند. او از جویی انتظار دارد که برای زندگی به مزرعه نقل مکان کند و باقی عمرش را به گرداندن آن بپردازد. جویی اما از آن جا نفرت داشت. تنفر از آن مزرعه‌ی بزرگ و زیبا نقطه‌ی اشتراک جویی و پدر مرحومش بوده و تضاد اساسی میان او و مادرش را شکل می‌داد. همین مسئله ملغمه‌ای از عواطفی همچون احساس گناه، خشم، حسرت و تردید اخلاقی را در وجود جویی به جوشش در می‌آورد و موجبات آزار همیشگی او می‌شد. قرار گرفتن دوباره در همان موقعیت، درگیری‌های تازه‌ای را برای او خلق می‌کند و با برجسته کردن فواصل رهاشده‌ی میان شخصیت‌ها، نتایج جدیدی را به باور می‌آورد.

فرم روایی درخشان، توصیفات ظریف و نثری روان و خواندنی، فضای قدرتمندی از بازگشت به یک مزرعه‌ی پنسیلوانیایی می‌سازد و یک مطالعه‌ی لذت‌بخش را به شما هدیه می‌کند. شخصیت‌پردازی کتاب نیز زنده و واقع‌گرایانه است و روابط میان جویی، مادرش، همسر او و پسرخوانده را به خوبی ترسیم می‌کند. ناگفته نماند که جان آپدایک در این رمان نیز همانند دیگر آثارش به طبقه‌ی متوسط آمریکا می‌پردازد و مسائل گوناگون آنان را مورد بررسی قرار می‌دهد.

کتاب صوتی از مزرعه در سال 1965 به انتشار رسید. سهیل سمی آن را به فارسی برگردانده و گروه انتشاراتی ققنوس روانه‌ی بازار کتاب ایران کرده است. نشر صوتی آوانامه نیز آن را با صدای میثاق ابطحی در اختیار علاقه مندان قرار داده است.

نکوداشت‌های کتاب از مزرعه

• شاهکاری کوتاه که به قطعیت، سبک و رویکردی دست یافته است که تنها در تنی چند از نویسندگان رمان به چشم می‌خورد. (The New York Times)
• رمانی درخشان... آپدایک چشم‌های دقیق یک نقاش در انتخاب خطوط، فرم و رنگ‌ها، گوش‌های یک شاعر و مهارت یک قصه‌گو را دارد. (Harper’s)
• جان آپدایک تا به امروز اثری فاخرتر، شیواتر و ارزشمندتر از کتاب از مزرعه به رشته‌ی تحریر درنیاورده است. (لری ای. تیلور، منتقد ادبی)
• بهترین اثر آپدایک. (واشنگتن پست)

کتاب صوتی از مزرعه برای چه کسانی مناسب است؟

کسانی که به رمان، خصوصا رمان‌های آمریکایی علاقه دارند، به کتاب صوتی از مزرعه گوش بدهند.

در بخشی از کتاب صوتی از مزرعه می‌شنویم

فضای خانه آبستن ثقل روحیه‌ای جریحه‌دار شده بود. با اینکه باران با شیرینی در اطرافمان به زمین و سطوح خانه می‌بارید و ترغیبمان می‌کرد دور آتشی که حال به اخگر و خاکسترهای ناب تبدیل شده بود، جمع شویم. فاصله‌هایی وجود داشت که پر نشده بود. نوعی فضا و حس و حال رنجش که با زنگی زیر به گوش‌هایم فشار می‌آورد. تکان‌های تراکتور انگار به عضلاتم منتقل شده بود. طوریکه انگار یک لایه حرکت مانده و راکد روی استخوان‌هایم ماسیده بود. لایه‌ای که وقتی نشسته‌ام تا یک رمان قدیمی و عاری از زندگی از وودهاوس بخوانم،توهم تاب خوردن را به ذهنم القا کرد.

«جویی، آتیش گرسنه است. می‌شه لطفا بری زیرزمین؟»

از وقتی شام خورده بودیم، این اولین کلماتی بود که مادرم خطاب به من گفته بود. او ظرف‌ها را می‌شست و پگی و ریچارد روی قالیچه‌ی اتاق پذیرایی تخته بازی می‌کردند.

فهرست مطالب کتاب صوتی