معرفی و دانلود کتاب صوتی سایه باد
برای دانلود قانونی کتاب صوتی سایه باد و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی سایه باد
اینجا هر کتابی روح داره دنیل؛ روح کسی که اون رو نوشته، روح کسایی که اون رو خوندن و باهاش زندگی کردن و رویا دیدن... کارلوس روئیث ثافون در کتاب صوتی سایه باد، داستان یک کتابخانهی مخفی را روایت میکند که به گورستان کتابها شهرت دارد و هر کس که به آن پا میگذارد، باید قول بدهد تا کتابی را انتخاب و تا آخر عمر از فراموش شدن آن جلوگیری کند. این اثر، پرفروشترین کتاب نیویورکتایمز بوده است.
دربارهی کتاب صوتی سایه باد
پسرک هراسان و غرق در عرق از خواب میپرد. با صدایی که بهسختی راه خود را به بیرون از سینه پیدا میکند فریاد میزند: «نمیتونم چهرهشو به یاد بیارم، نمیتونم چهرهی مامان رو به یاد بیارم». پدر بهسرعت خود را به او میرساند و سر کوچکش را در آغوش میگیرد. با چشمانی که از اشک خیس شده به پسرش قول میدهد که بهجای او هم همسرش را به یاد بیاورد...
کارلوس روئیث ثافون (Carlos Ruiz Zafón) در کتاب صوتی سایه باد (The Shadow of the Wind) داستانی را روایت میکند که زیر آسمان ابری و خاکستری بارسلونا در جریان است. شخصیت اصلی قصه، پسرک ده سالهای به نام دنیل است که با پدرش زندگی میکند. دنیل درست شش سال پیش مادرش را از دست داده؛ اما هنوز هم شبها قبل خواب تمام اتفاقات روزش را برای مادر تعریف میکند و به خواب میرود. با اینکه سالهاست مادر رفته، اما حضور گرمش هنوز در جای جای خانه احساس میشود.
پدر همیشه از کسبوکار سحرآمیز پدربزرگ برای دنیل گفته و این را هم گفته که روزی این کسبوکار، از آن دنیل میشود. پدربزرگ یک مغازهی کتابفروشی بسیار بزرگ داشته است؛ جایی پر از کتابهای دستدوم و کلکسیونی که البته دنیل هنوز که به این سن رسیده، آن را ندیده است. اما بعد از یک خواب گنگ و ترسناک، زمانی که دنیل از اینکه دارد چهرهی مادر را فراموش میکند وحشتزده است، پدر تصمیم میگیرد تا او را به کتابفروشی ببرد و آنجا را به او نشان بدهد.
بعد از گذر از خیابانهای پیچدرپیچ و کوچههای باریک شهر، به جایی میرسند که بیشتر به یک قصر مخروبه شباهت دارد. با کوبیدن بر در، مردی با ظاهر عجیب پشت آن ظاهر میشود که گویی نگهبان آنجاست. بعد از شناختن چهرهی پدر و معرفی دنیل بهعنوان پسری که روزی اینجا را به ارث خواهد برد، در به رویشان باز میشود و پا به فضای سحرآمیز کتابفروشی میگذارند. سالنهایی بزرگ که از کف تا سقف آنها کتاب چیده شده؛ کتابهایی که از فرط قدیمی بودن نوشتههایشان در حال محو شدن است و نوشتههایی که گاه از زبانی آشنا و گاه از زبانهایی بیگانهاند. لابهلای هر قفسه، مردانی در حال گشتن و مطالعهاند که بیش از کتابفروش، به کاهنان یک معبد باستانی شباهت دارند. چه چیزی این کتابفروشی را اینچنین خاص میکند؟
پدر پاسخ این سوال را با لحنی مهربان میدهد: «اینجا مکان راز و رمزه دنیل. یه محراب. هر کتاب، هر مجلدی که اینجا میبینی روح داره. روح کسی که اون رو نوشته و روح کسایی که اون رو خوندن و باهاش زندگی کردن و رویا دیدن. هر بار که کتابی دستبهدست میشه، هر بار که چشم کسی به صفحاتش دوخته میشه، روح اون کتاب رشد میکنه و تقویت میشه. خیلی سال پیش هم که پدر من رو برای اولینبار به اینجا آورد یه مکان قدیمی بود. شاید به قدمت خود شهر. هیچکس بهطورقطع نمیدونه که اینجا چند وقته که وجود داره یا سازندهش کی بوده. اما میگم که بابام بهم چی گفت. هر زمان که یه کتابخونه بسته میشه یا یه کتابفروشی تعطیل میشه، وقتی یه کتاب از خاطرهها میره، ماهایی که اینجا رو میشناسیم، یعنی نگهبانان این مکان، ترتیبی میدیم که بیاد اینجا. کتابایی که دیگه کسی اونها رو به یاد نمیآره، کتابهایی که در دل زمان گم میشن، در این مکان برای همیشه زنده میمونن. منتظر روزی که توی دستهای یه خوانندهی جدید قرار بگیرن. ما در فروشگاه کتابها رو میخریم و میفروشیم، اما حقیقت اینه که کتابها صاحب ندارن. هر کتابی که اینجا میبینی یه زمانی بهترین دوست کسی بوده. بر حسب سنت دیرینه هر کسی که اینجا میآد باید یه کتاب انتخاب کنه. هر کدوم که خواست و صاحب اون بشه و قول بده کاری کنه که این کتاب هرگز گم نشه و همیشه زنده بمونه. این قول خیلی مهمه. تا آخر عمر. امروز نوبت توئه.»
دنیل میان قفسهها میچرخد و با دقت، به عناوین و جلدها نگاه میکند. در نهایت و بعد از دقایقی جستجوی موشکافانه، تصمیمش را میگیرد و کتابی را انتخاب میکند که جلدی آبی دارد؛ «سایهی باد، نوشتهی خولین کاراکس». شروع به خواندن کتاب میکند. قصهی کتاب از یافتن هویت و پدری گمشده، تا عشقی شکستخورده پیش میرود و مثل عروسکهای تخممرغی روسی که هر عروسک، عروسک کوچکتری را در دل خودش دارد، عمیقتر و چندبعدیتر میشود. بعد سؤال جدیتری به ذهن دنیل میرسد؛ این خولین کاراکس کیست؟ چه زمانی این کتاب را نوشته است؟ حالا کجاست و اصلاً، زنده است یا مرده؟ رفتهرفته میل به پاسخ دادن این سؤال در ذهن دنیل جان میگیرد و همین کنجکاوی ساده، سرنوشت این پسر را به کل تغییر میدهد...
کتاب صوتی سایه باد کاری از نشر صوتی آوانامه و انتشارات ققنوس است. این کتاب را با ترجمهی سهیل سمی و روایت فرهاد اتقیایی، مریم محبوب و سحر بیرانوند میشنوید.
جوایز و افتخارات کتاب سایه باد
- پرفروشترین اثر نیویورک تایمز
- فروش 15 میلیون جلدی در سراسر جهان
- نامزد دریافت جایزهی Premi Llibreter de narrative در سال 2002
- برندهی جایزهی Borders Original Voices Award for Fiction در سال 2004
- برندهی جایزهی فرانسوی بهترین رمان خارجی در سال 2004
- برندهی جایزهی Barry برای بهترین رمان در سال 2005
- نامزد دریافت جایزهی Gumshoe برای بهترین رمان جنایی اروپا در سال 2005
- برندهی جایزهی des libraires du Québec برای نویسندگان خارجی در سال 2005
- نامزد دریافت Dilys Award در سال 2005
- برندهی جایزهی Humo's Gouden Bladwijzer در سال 2006
- برندهی جایزهی One Book One San Diego در سال 2015
نکوداشتهای کتاب سایه باد
- داستانی جذاب و شنیدنی. باید همراه با کارلوس روئیث ثافون در کوچههای بارسلونا قدم بزنید و به اسرار گذشته و حال همراه با دنیل پی ببرید. (گاردین)
- این کتاب جذاب شما را به دنیای داستانهای گوتیک قرن نوزدهمی میبرد؛ جایی که عمارتهای قدیمی و مخروبه، پوشیده از پیچک و مملو از سردابههای پرآب، نقش اصلی را ایفا میکنند. این اثر بهنوعی یک داستان جنایی ادبی است که احتمالاً ویلکی کالینز از آن استقبال میکرد. (دیلی میل)
- کتاب «سایهی باد» ترکیبی از داستانهای کارآگاهی پرهیجان، ماجراهای سیاسی جذاب و داستانهای عاشقانهی تاریخی است. رمان کارلوس روئیث ثافون به شکلی جادویی شما را در خود غرق میکند. (ساندی تایمز)
- اگر فکر میکنید ادبیات گوتیک قرن نوزدهم به پایان رسیده است، کتاب «سایهی باد» نظر شما را کاملاً دگرگون خواهد کرد... اما باید هشدار دهم! برای درک کامل زیبایی این اثر، لازم است که روحیهای رمانتیک داشته باشید. (استیون کینگ)
- رمانی مفصل که خوانندگان را به یاد بسیاری از آثار دیگر میاندازد. اگر از خواندن «صد سال تنهایی» گارسیا مارکز، داستانهای کوتاه بورخس، «نام گل سرخ» اومبرتو اکو، «باشگاه دوما» آرتور ریورته و «گوژپشت نوتردام» ویکتور هوگو لذت بردهاید، بدون شک از خواندن «سایهی باد» نیز بهره خواهید برد. (واشنگتن پست)
کتاب سایه باد برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به رمانهای گوتیک و معمایی علاقه داشته باشید، این کتاب مخصوص شماست.
در بخشی از کتاب صوتی سایه باد میشنویم
در آن بعدازظهر مهآلود و بارانریز، کلارا بارسلو، قلب و نفس و خواب را از من ربود. در دل سایههای شبحوار آتنهاو، دستان او بر پوستم نفرینی حک کردند که سایهی شومش تا سالهای سال باقی ماند. وقتی از خود بیخود و مست به او خیره شده بودم، برایم توضیح داد که چطور خودش هم به شکلی کاملاً اتفاقی و پیشبینینشده در روستایی در پروونس به اثر خولیان کاراکس برخورده بود. پدرش وکیلی شاخص که با کابینهی وزرای رییس جمهور کاتالونیایی حشر و نشر داشت با بصیرت کافی در آغاز جنگ داخلی همسر و دخترش را به آن سوی مرز فرستاد. بعضیها معتقد بودند که ترس او بیمورد است و در بارسلونا اتفاق خاصی رخ نمیدهد.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی سایه باد |
نویسنده | کارلوس روئیث ثافون |
مترجم | سهیل سمی |
راوی | فرهاد اتقیایی، مریم محبوب، سحر بیرانوند |
ناشر چاپی | انتشارات ققنوس |
ناشر صوتی | آوانامه |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۲۱ ساعت و ۴۴ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای صوتی داستان و رمان جنایی و معمایی خارجی، کتابهای صوتی داستان و رمان گوتیک خارجی |