معرفی و دانلود کتاب طنزآوران جهان نمایش 30
برای دانلود قانونی کتاب طنزآوران جهان نمایش 30 و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب طنزآوران جهان نمایش 30
کتاب طنزآوران جهان نمایش 30 شامل دو نمایشنامهی کمدی با نامهای طبیب اجباری و حکایت طبیب اجباری از مولیر و محمدحسنخان اعتمادالسلطنه میشود که توسط داریوش مؤدبیان گردآوری و ترجمه شده است. طبیب اجباری داستان هیزم شکن مدعی و بداخلاقی است که زنش برای اینکه به او درسی جانانه بدهد، همه جا را با شایعهای بامزه پر میکند که شوهرش طبیبی دانا و ماهر است اما تنها زمانی که او را به باد کتک بگیرند، به این مسئله اقرار خواهد کرد! حکایت طبیب اجباری نیز، اقتباسی است که در دورهی قاجار از این نمایشنامه صورت گرفته و نویسنده با واردکردن عناصر فرهنگی و اجتماعی ایرانیان آن دوران، رنگی وطنی به آن زده است.
درباره کتاب طنزآوران جهان نمایش 30
دو نمایشنامهای که در کتاب طنزآوران جهان نمایش 30 میبینیم، از بهترین نمونهها برای بررسی نمایشنامههای اقتباسی در تاریخ تئاتر ایران دورهی قاجار محسوب میشوند؛ آنچه امروزه بهعنوان تئاتر در سنت نمایشی خود میشناسیم، از نخستین داد و ستدهای فرهنگی میانهی سلسلهی قاجار بهوجود آمده است. تعلق خاطر ناصرالدین شاه نسبت به فرهنگ فرانسوی، تاسیس دارالفنون در ایران و نزدیکبودن طبع ایرانیان با زبان شوخ و منتقد کمدینویسانی مانند مولیر، باعث شده که نمایشهایی مانند طبیب اجباری راه خودشان را بهگونهای متفاوت در فرهنگ ایرانیان باز کنند. داریوش مؤدبیان در این جلد از مجموعهی طنزآوران جهان نمایش، نگاهی محققانه به تاریخ ادبیات نمایشی و تئاتر در ایران انداخته است.
داستان نمایشنامهی طبیب اجباری مولیر دربارهی هیزمشکنی با نام اسگانارل است که اتفاقا خود مولیر نقش آن را برای اولین بار به روی صحنه برده است. این هیزمشکن آدمی پرادعا، ولخرج و هوسباز است که زنش مارتین یک روز از دستش عاصی میشود و برای انتقامجویی راه جالبی به ذهنش میرسد: او اسگانارل را طبیبی حاذق معرفی میکند که علیرغم تواناییهای منحصربهفردش ترجیح داده شغل هیزمشکنی را انتخاب کند و تنها زمانی به طبابت اقرار خواهد کرد که او را به سختی کتک بزنند!
سبک این نمایش بیشتر شبیه کمدیهای ایتالیایی و اسپانیایی است و دست روی نکات قابلتوجهی برای مردم زمانهاش گذاشته است: از یک سو مشکلات خانوادگی بین زن و شوهرها و پدر و فرزندها و از سوی دیگر پاسخی هشداردهنده به شیادها و علیالخصوص پزشکانی که با دانش کم خودشان را متخصص معرفی میکنند. موقعیتپردازی نمایشی در گفتوگوها و لحن و بیان این نمایش را به یک شاهکار تبدیل کرده است.
در سوی دیگر محمدحسن خان اعتمادالسلطنه اقتباسی ایرانی با عنوان حکایت طبیب اجباری از این کمدی صورت داده است. اسگانارل و مارتین به موسی و زلیخا تبدیل شدهاند و اتفاقات در روستایی در شمال ایران اما نزدیک به تهران درحال وقوع است. او برای حفظکردن لحن طنزآمیز متن از زبان محاورهی مردم کوچه و بازار استفاده کرده است و ظرافتهایی که مولیر خواسته در نمایش خودش بهکار بگیرد را به زیبایی بومیسازی کرده است. حال چه با اضافهکردن شخصیتها یا با انتقاد اجتماعی براساس جامعهی آن زمان ایران یا با استفاده از تکیهکلامها و عبارتهایی بومی.
در کل روی در روی کردن این دو نمایشنامه در این کتاب باعث شده است تا خواننده با سرمشقی مفید دربارهی چگونگی یک اقتباس تمامعیار روبهرو باشد. توجه به ظرافتهای این دو، حظ وافری به او خواهد رساند.
کتاب طنزآوران جهان نمایش 30 توسط نشر گویا گردآوری شده و در دسترس مخاطبان علاقهمند قرار گرفته است.
کتاب طنزآوران جهان نمایش 30 برای چه کسانی مناسب است؟
اگر از طرفداران نمایشنامههای کمدی با حال و هوای کلاسیک و درعین حال اجتماعی هستید، این کتاب برای شما مناسب است. کسانی که به خواندن و بررسی آثار اقتباسی علاقهمند هستند، از خواندن این کتاب لذت خواهند برد و برای دانشجویان و هنرجویان تئاتر و ادبیات نمایشی، همینطور پژوهشگران ادبیات و تئاتر تطبیقی، خواندن این کتاب توصیه میشود.
در بخشی از کتاب طنزآوران جهان نمایش 30 میخوانیم
موسی: (به تَغیُر خطاب به زلیخا کرده میگوید) ضعیفه، هرچه میگویم بشنو! پس من چه کارهام؟ مگر من صاحب اختیار و مختارِ خانۀ خود نیستم؟ پس بگو نجاستم، یک دفعه مرا در کهنه بپیچ و پیش کلاغ بینداز، من و خودت هر دو را آسوده کن و از سرت وا کن.
زلیخا: ده بار، بیست بار، صد بار گفتم و حالا هم میگویم، باز هم خواهم گفت. هرچه دلم میخواهد میکنم و تو هم موافقِ دل من باید رفتار کنی. مگر وقتی مرا گرفتی با پدر و مادرم عهد نکردی که به من اذیت نکنی و بگذاری هرچه میخواهم بکنم؟
موسی: (سر به آسمان کرده با خود میگوید) امان، امان! زن چه بلایی است؟ خدا لعنت کند کسی را که طالب زن گرفتن است. آفرین بر کسانی که میگویند زن از شیطان بدتر است و از سگ کمتر.
زلیخا: باز کمالت را به خرج دادی. مردهشور مردمی را که از این حرفها را زدهاند.
موسی: جفنگ چرا میگویی؟ البته با کمال هستم. تو در میان این جنگل هیچ هیزمشکنی دیدهای که به قدر من حکمت بداند؟ من نه آنم که شش ماه نوکر میرزا نصیر دکتر بودم و او سه ماه و نیم به فرنگ به جهت تحصیل طب رفته و مبلغی داده اجازت طبابت گرفته به ایران آمده بود؟
زلیخا: مردهشور سر ترا ببرد که هم دیوانهای هم پر مدعا.
فهرست مطالب کتاب
پیشگفتار دفتر سیام
کمدی ایرانی، دوره نخست
مولیر و طبیب اجباری
ژان باتیست پوکلن مولییر
کمدی طبیب اجباری / مضحکه در سه پرده
اعتمادالسطنه و حکایت طبیب اجباری
محمدحسن خان مقدم
حکایتِ طبیب اجباری
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب طنزآوران جهان نمایش 30 |
نویسنده | مولیر، محمدحسن خان اعتمادالسلطنه |
مترجم | داریوش مودبیان |
ناشر چاپی | نشر گویا |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 188 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-312-092-3 |
موضوع کتاب | کتابهای نمایشنامه کمدی خارجی، کتابهای نمایشنامه کمدی ایرانی |