معرفی و دانلود کتاب کولاک
برای دانلود قانونی کتاب کولاک و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب کولاک
شخصیتهای کتاب کولاک همواره از زندگی فرار میکردند؛ اما حالا در کولاکی اسیر شدهاند که گریزی از آن نیست. آنها باید هر چه سریعتر با واقعیت هولناک زندگیشان روبهرو شوند و خودشان را برای مقابله با سرنوشت، آماده کنند. همچنین باید یک پسربچهی ده ساله را پیدا کنند... . اولین رمان ماری ونتراس، 12 جایزهی ادبی فرانسه را از آن خود کرده است.
دربارهی کتاب کولاک
فکر میکنید ایدهی کتابها چگونه در ذهن نویسندهها شکل میگیرند؟ آیا آنها سالها در جستوجوی یک سوژهی خوب هستند و پس از مدتها تلاش، نتیجهاش را میگیرند؟ یا ناگهان بدون هیچ پیشزمینهای، جرقهای ذهن آنها را روشن میکند و سریع دست به نوشتن میزنند؟ تجربهی هر نویسندهای از نوشتن هر کتاب، ممکن است با هر کس دیگری متفاوت باشد. برای همین به این پرسش نمیتوان جواب قطعی داد. اما دربارهی کتاب کولاک (Blizzard)، میتوانیم بگوییم که روزی ایدهی جدیدی در ذهن ماری ونتراس (Marie Vingtras) پنجاه ساله شکل میگیرد. او که هفت رمان را ناتمام رها کرده، اینبار عزم خود را جزم میکند که رمانش را به انتشار برساند. و بالاخره موفق میشود داستان کولاک را بنویسد. او میگوید: «یک روز در خیابان راه میرفتم و با خودم تصور کردم که مادری، دست فرزندش را رها میکند و او گم میشود. حالا اگر فرض کنیم یک نفر دست بچهاش را در کولاکی مهیب در آلاسکا رها کند. چه اتفاقی ممکن است بیفتد؟»
اما کسی که دست یک پسر بچهی ده ساله را رها میکند، مادرش نیست. بِس، دختری مرموز که محلیها فکر میکنند نیمهدیوانه است، با یک پسربچهی کوچک به وسط کولاک میرود. او دست بچه را رها میکند تا بند کفشش را سفت کند؛ و وقتی برمیگردد، میبیند بچه در دل طبیعت وحشی و خروشان، رها شده است. پدر این پسربچه، توماس، او را رها کرده و مادرش مرده است. توماس ده ساله با داییاش، بندیکت، زندگی میکند. بندیکت، بس را به منطقهی آلاسکا فرامیخواند تا از توماس نگهداری کند و چنین فاجعهای رخ میدهد. بندیکت و بس به همراه دوست قدیمیشان، کول، که یک الکلی متنفر از زنهاست، بهدنبال توماس در کولاک هولناک قدم میگذارند. در این میان، کهنهسرباز جنگ ویتنام به نام فریمن، با آنها همراه میشود. هر کدام از این شخصیتهای کتاب ماری ونتراس، رازی را در سینه دارند که در فصلهای کتاب اندکاندک آشکار میشوند.
کتاب کولاک آنقدر خواندنی است که مشکل میتوان آن را زمین گذاشت. شما صفحات را ورق میزنید تا بفهمید ساکنان این سرزمین سرد چه کسانی هستند، چطور به آنجا رسیدهاند و چه چیزهایی را از سر گذراندهاند. ماری ونتراس فصلهای کتاب را از زاویهدید چند شخصیت روایت میکند؛ فصلهایی که بسیار کوتاه هستند و بهسرعت تمام میشوند. نویسنده معتقد است که مادران و زنانی که درگیر خانهداری، مراقبت از بچهها و شغلشان هستند، نمیتوانند فصلهای طولانی را بخوانند. او همچنین سبک روایی فیلمهای سینمای هالیوود و سکانسهای آنها را نیز مد نظر داشته است. ونتراس قصد داشت از یک شخصیت به شخصیت دیگر حرکت کند؛ درست مانند سنگنوردی که از سنگی به سنگ دیگر میرود تا به قلهی کوه برسد.
همانطور که مشخص است، طبیعت در رمان کولاک نقشی مهم را ایفا میکند: طوفانی وحشی و باورنکردنی که شخصیتهای داستان سعی دارند با آن مقابله کنند. توماس کوچولو عاشق هنری دیوید ثورو و طبیعت است؛ اما پدرش در یک کارخانهی چوببری کار میکند و اجدادش به اندازهای در طبیعت دست بردهاند که میتوان آنها را دشمن طبیعت نامید. شاید با این کار، ماری ونتراس به این نکته اشاره دارد که بهجز بِس، همه در ناپدید شدن توماس نقش داشتهاند.
نشر خوب کتاب کولاک را با برگردان مترجم توانمند، محمود گودرزی، روانهی بازار کرده است.
جوایز و افتخارات کتاب کولاک
- کسب 12 جایزهی ادبی فرانسوی از جمله prix Envoyé par La Poste، Prix Talents Cultura، prix Première Plume du Furet du Nord (جایزهی اولین رمان نویسنده)
- جایزهی رمان منتخب سال از طرف کتابفروشیهای فرانسه
- کسب جایزهی کتابخانههای فرانسه
در نکوداشت کتاب کولاک
- داستانی پیچیده که موهای تن شما را سیخ میکند! کتاب کولاک خواننده را تا انتها با خود همراه میکند. (مجلهی کرکوس ریویوز)
کتاب کولاک برای چه کسانی مناسب است؟
اگر فکر میکنید وقت کافی برای کتاب خواندن ندارید، رمان کولاک را شروع کنید. بدون آنکه متوجه شوید، کتاب را در کوتاهترین زمان ممکن به پایان میرسانید!
در بخشی از کتاب کولاک میخوانیم
سعی میکنم به هر قیمت که شده قدمبهقدم جلو بروم، اما مطمئن نیستم به جایی برسم. گاهی وسط برف حس میکنم شکلهایی میبینم که تکان میخورند؛ اما ظاهر نشده، محو میشوند. این برف لعنتی نمیتواند مثل بارانی درستوحسابی و دماسبی صاف ببارد. برای اینکه دوام بیاورم سعی میکنم کالیفرنیا را بهخاطر بیاورم، ساحلهایی را بهخاطر بیاورم که پدر و مادرمان آخر هفتهها بعد از مراسم کلیسا ما را میبردند. چهارتایی کنار اقیانوس حین ورقبازی غذا میخوردیم، زیر نور خورشیدی که کرختمان میکرد. دیگر نمیتوانم این گرما را به یاد بیاورم. توی این منطقه، حتی تابستان، هیچوقت حس پختن زیر پرتوهای نور خورشید به آدم دست نمیدهد، فقط در حدی است که استخوانهایتان گرم شود. آنقدری که خیال کنید قرار است گرمتان شود، اما هیچوقت نمیشود.
گاهی خواب اقیانوس آرام را میبینم، خواب موجهای بلندش را، نمک روی پوست و موهایی را که کف امواج رویشان غلاف کشیده. اینجا فقط آب شیرین هست، صدها لیتر آب شیرین، دریاچه، رودخانه، نهر، جویبار، آبشار. همهجا آب، همیشه، با هر شکل و شمایلی. یخزده، ذوبشده، زلال مثل آب چشمه یا گلآلود در بهار. و سرد، همیشه سرد. طوری نیست که هوس آبتنی کنید. حاضرم بابت آفتاب گرفتن کنار دریا و شنیدن صدای امواجی که روی ماسهها فرود میآیند هر چیزی بدهم. عجیب است که هنوز بوی آن کرِم ضدآفتاب نارگیلی را بهخاطر میآورم که وقتی بچه بودم مامان به پوستش میزد و سعی میکرد بدون اینکه دچار آفتابسوختگی شود خودش را بهرغم پوست شیریرنگش برنزه کند. قبلترها اوضاع بدک نبود. پولمان از پارو بالا نمیرفت، اما همیشه خوب لباس میپوشید. ریزنقش بود، اما خوشفرم، با سینهای شبیه سینۀ هنرپیشههای دهۀ پنجاه. بابا بهقدری دلباختهاش بود که میگفت ریتا هِیوُرث به گرد پایش هم نمیرسد.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب کولاک |
نویسنده | ماری ونتراس |
مترجم | محمود گودرزی |
ناشر چاپی | نشر خوب |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 200 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-7543-88-9 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان جنایی و معمایی خارجی |