زندگینامه و دانلود بهترین کتاب‌های امیل زولا

زندگینامه امیل زولا

امیل زولا (Emile Zola)، با نام کامل امیل ادوارد شارل آنتوان زولا، در روز دوم آوریل سال 1840 در پاریس از پدری ایتالیایی و مادری فرانسوی متولد شد. پدرش مهندس عمران بود و به‌دلیل مشارکتش در ساخت یک سیستم آب شهری، از پاریس به شهر اکس -آن -پروانس نقل مکان کردند.

زمانی که امیل زولا هفت‌ساله بود، پدرش را از دست داد و او به‌همراه مادرش با دنیایی از قرض تنها ماندند، اما یکی از خوش‌شانسی‌های زندگی در اکس برای امیل زولا دوستی با پل سزان بود. کسی که بعدها به یکی از نقاشان معروف سبک امپرسیونیسم تبدیل شد و او را با ادوارد مانه و نقاشان امپرسیونیست آشنا کرد. امیل زولا بعد از فارغ‌التحصیلی از مدرسه‌ی لیسه سن - لویی پاریس، دو بار در آزمون لیسانس شرکت کرد، اما موفقیتی به‌ دست نیاورد. برای همین از سال 1859 به‌دنبال شغل پردرآمدی بود و پس از گذراندن دو سال از زندگی‌اش در فقر مطلق، بالاخره توانست در انتشارات LCF استخدام شود و از همان زمان نویسندگی برای مجلات ادبی مختلف را شروع کند.

امیل زولا در سال 1870 با گابریلا الکساندرین ازدواج کرد و هر دو با هم مراقبت از مادر امیل را به‌ عهده گرفتند. این زوج هرگز بچه‌دار نشدند. دنیز و ژاک (فرزندان زولا) حاصل رابطه‌ی امیل زولا با خدمتکارش، ژان روزرو، بودند.

امیل زولا در 29 سپتامبر 1902 بر اثر خفگی ناشی از دود مونوکسیدکربن به‌دلیل مسدود شدن دودکش درگذشت. اتفاقی که از نظر بسیاری، به‌دلیل سابقه‌ی فعالیت‌های سیاسی امیل زولا، مشکوک و از پیش برنامه‌ریزی‌شده بود. برای تشییع جنازه‌اش مراسم باشکوهی برگزار شد و آناتول فرانس، نویسنده‌ی برنده‌ی جایزه‌ی نوبل، با یاد کردن از امیل زولا به‌عنوان یک قهرمان ملی، از او تجلیل کرد. در سال 1908، خاکسترش را به پانتئون رم منتقل کردند و او در کنار نویسندگان فرانسوی دیگری همچون فرانسوا ولتر، ژان ژاک روسو و ویکتور هوگو که مثل امیل زولا با آثارشان مسیر تاریخ فرانسه را تغییر داده بودند، به خاک سپرده شد.

سیر نویسندگی امیل زولا

امیل زولا از 21 سالگی به‌موازات کار در انتشارات، به‌منظور کسب درآمد بیشتر و برای اینکه بتواند در دنیای ادبیات خودی نشان دهد، نوشتن مقاله و داستان را برای نشریات مختلف شروع کرد. او در سال 1865 توانست اولین رمانش را با نام اعتراف کلودیوس (La Confession de Claude) منتشر کند. در سال‌های بعد، در کنار روزنامه‌نگاری، به نوشتن رمان هم ادامه داد.

رمان ترز راکن (Thérèse Raquin) را که ماجرای قتلی وحشتناک بود در سال 1867 منتشر کرد و کتاب مادلین فرات (Madeleine Férat) را سال بعدش. رمانی که تلاشی ناموفق در به‌کارگیری مبانی علم ژنتیک و وراثت در داستان‌نویسی بود. احتمالاً همین علاقه به علم بود که امیل زولا را در پاییز 1868 مفتون فکر نگارش رمانی بسیار طولانی ساخت. رمانی که به عقیده‌ی بسیاری، هم از نظر حجم و هم به‌لحاظ سبک بی‌شباهت به کمدی انسانی (مجموعه‌ی چندجلدی رمان‌های بالزاک) نیست.

امیل زولا در ابتدا قصد داشت مجموعه رمان‌های «روگن ماکار» را در 10 مجلد بنویسد و در هر جلد به یکی از اعضای خانواده‌ی ماکار بپردازد، اما به‌تدریج آن را بسط داد تا جایی که توانست آن را به 20 جلد برساند. «دارایی خانواده روگن» اولین جلد از این مجموعه بود. امیل زولا سالی یک جلد از این مجموعه را به چاپ می‌رساند تا اینکه آخرین جلد آن را در سال 1893 تکمیل و منتشر کرد. در این بین رمان «ژرمینال»، سیزدهمین جلد از مجموعه‌ی روگن ماکار، به یکی از شناخته‌شده‌ترین و بهترین آثار امیل زولا، و البته، یکی از شناخته‌شده‌ترین آثار ادبیات فرانسه تبدیل شد.

امیل زولا در طول دهه‌های 1860 و 1870 در گردهمایی‌های هنری نقاشان شرکت می‌کرد و پای مباحثه‌هایشان می‌نشست. همچنین با نوشتن مقالاتی، از نقاشانی مثل سزان، مانه، ادگار دگا و پیر آگوست رنوار دفاع می‌کرد. رمان شاهکار که چهاردهمین جلد از مجموعه‌ی روگن ماکار است، نتیجه‌ی همین دوستی با نقاشان و آلودگی به هنر نقاشی بود. کتابی که جامعه‌ی امپرسیونیست را شوکه کرد و باعث پایان دوستی امیل زولا و پل سزان شد.

امیل زولا از اوایل دهه‌ی 1870 ارتباط‌های ادبی‌اش را گسترش داد و مدام با نویسندگانی مثل گوستاو فلوبر، ادمون دو گُنکور، آلفونس دوده و ایوان تورگنیف دیدار می‌کرد. از سال 1878 در خانه‌اش دورهمی‌های داستان‌خوانی و داستان‌نویسی برگزار می‌کرد که گی دو موپوسان و ژوریس کارل هویسماندیس از برجسته‌ترین اعضای این دورهمی‌ها بودند. امیل زولا به‌عنوان بنیان‌گذار و مشهورترین عضو جنبش ناتورالیسم (طبیعت‌گرایی)، برای تبیین نظریاتش در مورد این سبک رساله‌های متنوعی را تألیف کرد.

فعالیت‌های سیاسی امیل زولا

امیل زولا در سال 1892 با انتشار رمان شکست (La Débâcle) با نام اصلی «افتضاح» که نوزدهمین جلد از مجموعه‌ی روگن ماکار بود، از ارتش و اقدامات دولت فرانسه در طی جنگ فرانسه و آلمان به‌شدت انتقاد کرد و خشم دولت فرانسه را برانگیخت. به همین دلیل بود که او هیچ‌وقت به عضویت آکادمی فرانسه انتخاب نشد.

در سال 1898 با انتشار نامه‌ی سرگشاده‌‌ای با عنوان من متهم می‌کنم در روزنامه‌ی L’Aurore، به محکومیت نادرست یک افسر یهودی ارتش فرانسه اعتراض کرد. به‌این‌ترتیب زولا به اتهام افترا تحت پیگرد قانونی قرار گرفت و در سال 1899 بعد از ناامیدی از رسیدگی به درخواست تجدیدنظرش، به لندن فرار کرد. پس از گذشت یک سال، بعد از اینکه خبردار شد احتمال لغو حکم اولیه وجود دارد به فرانسه برگشت.

بهترین کتاب‌های امیل زولا

امیل زولا تا پایان عمر مشغول نوشتن بود و رمان‌های متعدد و رساله‌های نظری مختلفی را تألیف کرد. در این قسمت، بهترین آثار امیل زولا را به شما معرفی می‌کنیم:

کتاب ژرمینال (Germinal): امیل زولا از آوریل 1884 تا ژانویه‌ی 1885 مشغول نوشتن رمان ژرمینال به‌عنوان سیزدهمین جلد از مجموعه‌ی روگن ماکار بود. نوشتن از رنج قشر کارگر به تأثیرگذارترین شکل ممکن و به نقد کشیدن ناعدالتی‌های اقتصادی و نابرابری‌های اجتماعی این رمان را به یکی از بهترین آثار امیل زولا تبدیل کرده است.

کتاب سایه‌های شب (The Beast Within): این کتاب که با عنوان «دیو درون» هم ترجمه شده، هفدهمین جلد از مجموعه رمان‌های روگن ماکار است. کتابی که داستان آن در دوران ساخت مسیر راه‌آهن پاریس - لوآر می‌گذرد. امیل زولا در کتاب سایه‌های شب، عشق و حسادت و خشونت را با داستان فناوری روز آن زمان یعنی راه‌آهن و لوکوموتیو و زغال‌سنگ درهم آمیخته تا زشت و زیبای تکنولوژی و تأثیرش بر زندگی انسان را به‌ تصویر بکشد.

کتاب شاهکار (The Masterpiece): امیل زولا، تحت تأثیر مراوده با نقاشان امپرسیونیست، برای نوشتن جلد چهاردهم مجموعه‌ی روگن ماکار، یک نقاش خلاق را به‌عنوان قهرمان اصلی رمانش انتخاب می‌کند. یک نقاش بلندپرواز که بیست سال از عمرش را صرف خلق یک شاهکار می‌کند، با این هدف که بر مخاطبانش تأثیری عمیق و ابدی داشته باشد. داستانی تکان‌دهنده که به یکی از بهترین کتاب‌های امیل زولا تبدیل شده است.

شما می‌تواند برخی از بهترین نوشته‌های امیل زولا، از جمله کتاب صوتی ژرمینال و کتاب الکترونیک سایه‌های شب را از کتابراه دریافت کنید.

اقتباس‌های سینمایی و فرهنگی از آثار امیل زولا

رمان ژرمینال در بین آثار امیل زولا از محبوب‌ترین داستان‌ها برای فیلم‌سازان بوده است. اولین فیلمی که با اقتباس از این رمان ساخته شده «اعتصاب» نام دارد که فردینان زکا، کارگردان فرانسوی، آن را در سال 1904 به روی پرده برد. آلبر کاپلانی، ایو الیگره و کلود بری از دیگر کارگردانان فرانسوی‌اند که در سال‌های مختلف، فیلمی با اقتباس از کتاب ژرمینال و با همین نام ساخته‌اند.

در سال 1929، مارسل لربیه با اقتباس از کتاب پول، هجدهمین جلد از مجموعه کتاب روگن ماکار، فیلمی با همین اسم در ژانر درام ساخت.

ژان رنوآر هم دو فیلم بر اساس آثار امیل زولا ساخته است: یکی فیلم صامت «نانا» که بر پایه‌ی کتاب نانا (Nana)، نهمین جلد از رمان روگن ماکار، در سال 1926 اکران شده است. دیگری فیلم «حیوان آدم‌نما» که اقتباسی آزاد از رمان سایه‌های شب است و در سال 1938 ساخته شده.

رنه کلمان هم در سال 1956 فیلم «ژروز» را با اقتباس از کتاب آسوموار (L'Assommoir)، هفتمین جلد از رمان روگن ماکار، ساخت.

ویلیام دیترله، کارگردان آلمانی، در سال 1973 فیلمی براساس زندگی‌نامه‌ی امیل زولا به‌ نام «زندگی امیل زولا» ساخته که جایزه‌ی اسکار بهترین فیلم را از آن خود کرده است.

سال 2009، پارک چان - ووک، کارگردان کره‌ای، فیلم «عطش» را بر پایه‌ی رمان ترز راکن روی پرده برد.