معرفی و دانلود کتاب برای یک شب عشق

معرفی کتاب برای یک شب عشق

کتاب برای یک شب عشق داستانی از ادبیات فرانسه و به‌قلم امیل زولا است. باتوجه به نام کتاب، نویسنده در تلاش است مضمون عشق و اثراتی را که می‌تواند روی زندگی شخصی فرد بگذارد به‌تصویر بکشد. نویسنده‌ی این کتاب در دهه‌ی نود میلادی برنده‌ی جایزه نوبل ادبیات شده است.

درباره‌ی کتاب برای یک شب عشق

امیل زولا (emile zola) نویسنده، نمایشنامه‌نویس و روزنامه‌نگار به‌نام فرانسوی را به‌عنوان یکی از تاثیرگذارترین افراد در پیدایش مکتب ناتورالیسم می‌شناسند. این نویسنده با آثار متعدد در حوزه‌ی ادبیات و تئاتر توانسته در گروه مشهورترین نویسندگان فرانسوی قرار گیرد. در کتاب برای یک شب عشق، ژولین، شخصیت اصلی داستان، که یک فرد کاملا معمولی با یک روتین عادی برای زندگی‌اش است بعد از دیدن ترز دومارسن دلباخته و دچار نوسان‌ها و هیجان‌های متفاوتی می‌شود که این تغییرات احساسات او را بیش از پیش برانگیخته می‌کند.

ژولین آنطور که راوی داستان می‌گوید، از لحاظ ظاهری نیز چنگی به دل نمی‌زند و حتی در قسمتی از داستان متوجه می‌شویم که او با دست‌های بزرگش مشکل دارد و بابت داشتن این دست‌های بزرگ معذب است! این ویژگی‌ها از شخصیت اصلی کتاب برای یک شب عشق، فردی منزوی و خجالتی ساخته است. همچنین ژولین میشون یک کارمند معمولی است که گاهی ساز مورد علاقه‌اش را می‌نوازد. او روزهای زندگی‌اش را طبق یک برنامه‌ی مشخص و ازپیش‌تعیین‌شده جلو می‌برد و به جز وقت‌هایی که به نواختن مشغول می‌شود هیچ زمان دیگری دچار هیجان نمی‌شود. اما از زمانی‌که او ترز را ملاقات می‌کند تمام آن روتین ساده و معمولی برایش زیر سوال می‌رود تا حدی که دست از نواختن ساز هم برمی‌دارد و مدام از پنجره خانه‌، معشوقه‌اش را نگاه می‌کند.

امیل زولا با شرح اتفاقات به شکلی منحصربه‌فرد توانسته تاثیر عشق را روی روابط و شخصیت افراد، امیال درونی و زوایای پنهان شخصیت آن‌ها شرح دهد؛ همانگونه که یک فرد کاملا منزوی مانند ژولین بعد از دیدن ترز، زندگی و عاداتش به‌طور کامل تغییر می‌کند. این همان نقطه‌ی قوت این رمان کوتاه است؛ قرار دادن شخصیتی معمولی، ساده و خجالت‌زده مخصوصا در حضور دختران، در موقعیتی کاملا متضاد با آنچه تابه‌حال بوده!

کتاب برای یک شب عشق (For a Night of Love) یک داستان کلاسیک و عاشقانه است. ژولین میشون در تنهایی و انزوا بزرگ شده، دایره‌ی ارتباطی او همیشه محدود و کم بوده و حالا با دختری زیبا اما عجیب مواجه شده که میزان انزوا و تنهایی ژولین را بیش از پیش کرده است. در نقطه‌ی مقابلِ ژولین، شخصیت تنهای کتاب با زندگی ساده‌اش، شخصیت ترز قرار دارد که اگر بخواهیم زوایای گوناگون او را بررسی کنیم، قطعا به یک آفرودیت ثروتمند، زیبا و اغواگر خواهیم رسید. کسی که از این زیبایی برای پیشبرد اهداف خود و البته در رفتار با ژولین استفاده می‌کند. فردی که از نظر ترز تا دیروز یک سگ فلوت‌زن بود حالا تبدیل به کسی می‌شود که ترز او را می‌بوسد. شخصیتی مانند ژولین که به دلیل حضور زنان تنگی‌نفس می‌گرفت و از جانب زنان شهر مدام مورد تمسخر واقع می‌شد، حالا توسط زنی زیبا و متمول بوسیده شده است و این زندگی ژولین را به صورت کلی دگرگون می‌کند. کمبودهای روحی ژولین و عدم اعتمادبنفس او در مقابل چنین کنشی از ترز، منجر به تولد یک شخصیت جدید در ژولین می‌شود و ماجرای این کتاب آغاز می‌شود.

کتاب برای یک شب عشق با ترجمه‌ی محمود گودرزی و به‌همت انتشارات افق به چاپ رسیده است.

درباره‌ی شاهکارهای پنج میلی‌متری

نشر افق در سال 1393 با تهیه‌ی آثار مطرح، کوتاه و اصیل دست به انتشار کتاب‌هایی در قطع کوچک و جیبی زد که همه‌ی این آثار از بزرگ‌ترین نویسندگان جهان انتخاب شده است. این مجموعه،‌ با نام شاهکارهای پنج میلی‌متری،‌ آثاری را در بر می‌گیرد که سریع خوانده می‌شود و به‌دلیل حجم اندک، برای خوانندگانی که فرصت اندکی برای مطالعه دارند مناسب است. این مجموعه را انتشارات افق به چاپ رسانده.

کتاب برای یک شب عشق مناسب چه‌کسانی است؟

این کتاب برای افرادی که به سبک و سیاق نویسنده‌ای مانند امیل زولا یعنی ناتورالیسم علاقه دارند مناسب است. کتاب برای یک شب عشق در دسته‌ی ادبیات عاشقانه و کلاسیک قرار می‌گیرد که اگر از طرفداران این ژانر هستید می‌توانید یک شاهکار ادبی را مطالعه کنید.

در بخشی از کتاب برای یک شب عشق می‌خوانیم

یک سال گذشت. ژولین بسیار بدبخت بود. او فقط برای ترز زندگی می‌کرد. قلبش در آن عمارتِ یخ‌زده بود، عمارتی که مقابلش از بی‌دست‌و‌پایی و از عشق می‌مرد. همین‌که یک دقیقه فرصت پیدا می‌کرد، می‌آمد و وقتش را آنجا می‌گذراند، با چشم‌های خیره به سینه‌ی دیوار خاکستری که کوچک‌ترین لکه‌ها‌ی خزه‌اش را می‌شناخت. او ماه‌های طولانی هرچه چشم باز کرده و گوش فرا داده بود از زندگی درونی آن خانه‌ی عبوس که وجودش را در خود حبس می‌کرد همچنان بی‌اطلاع بود. صداهایی مبهم و روشنایی‌هایی سردرگم حواسش را پرت می‌کرد. جشن می‌گرفتند یا عزا؟ نمی‌دانست، زندگی آن‌سوی دیوار بود.

او هر خیالی که دوست داشت، مطابق با غم‌ها و شادی‌هایش در ذهن خود می‌پروراند: بازی‌های پرسروصدای ترز و کولومبل، گردش‌های آهسته‌ی دختر جوان زیر درختان بلوط، رقص‌های باله‌ای که او را در آغوش رقاصان پرت می‌کرد، غصه‌هایی ناگهانی که او را گریان در اتاق‌های تاریک به زمین می‌نشاند. یا شاید فقط صدای پای مارکی و زنش را می‌شنید که مثل موش روی کف‌ چوبی قدیمی به‌سرعت راه می‌رفتند. و در بی‌خبری خویش همواره پنجره‌ی ترز را می‌دید که در آن دیوار مرموز سوراخی ایجاد کرده بود. دختر جوان روزها خموش‌تر از سنگ‌ خود را نمایان می‌کرد، بی‌آنکه آمدنش امیدی ببخشد. او باعث حیرت و وحشت ژولین می‌شد، از بس ناشناخته و دور باقی می‌ماند. از سعادت بزرگ ژولین ساعاتی بود که پنجره باز می‌ماند.