معرفی و دانلود کتاب گستاخ: کتاب هفتم مجموعه نشان شده
برای دانلود قانونی کتاب گستاخ و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب گستاخ: کتاب هفتم مجموعه نشان شده
جهنمی تازه برپا شده و شاید این بار وقت انتقام است... انتقام قلبهای شکستهای که دستیابی به آن بیشک بهای گزافی خواهد داشت. در کتاب گستاخ نوشتهی بیانکا اسکاردونی، جما سردرگمتر از همیشه در آشوبی از تاریکی و مه رها است. عشق حقیقی کجاست؟ جما از جان خودش چه میخواهد؟ آیا این کتاب فرجام ماجرا است؟
دربارهی کتاب گستاخ
گستاخ (Irreverent)، کتاب هفتم حماسهی نشانشده نوشتهی بیانکا اسکاردونی (Bianca Scardoni) است، یک رمان عاشقانه ماورایی با ریتم سریع که پر از ماجراجوییهای فراطبیعی و پیچشهای شگفتانگیز داستانی است و خوانندگانش را تا آخرین صفحه در تعلیق نگه میدارد. در پایان جلد گذشته خواندیم تیسا که به دنبال دومینیک رفته بود تا او را متوقف کند، توسط او اسیر شده و دومینیک بقیه را تهدید کرده بود که اگر طلسم جاودانگی را به او ندهند، تیسا را خواهد کشت. در این حین جما تصمیم گرفت که تسلیم نشود و هر طوری هست دومینیک را شکست دهد، اما تحت هر شرایطی که هست زنده نگهش دارد، چون هرگز حاضر به کشتن دومینیک نبود...
دومینیک طبق نقشهی جما و دوستانش به اسارت درمیآید و حالا این جما است که باید انتخاب کند میخواهد چه بلایی سر عشق قدیمی عزیزش بیاورد. جما و گابریل دومینیک را در زندان زیرزمین حبس میکنند و جما سعی دارد گابریل را به ایجاد پیوند خونی برای کنترل دومینیک متقاعد کند، اما گابریل تردید دارد و نگران عواقب این تصمیم است که ممکن است خطرناک باشد و نتیجهی مطلوبی نداشته باشد. اما جما اصرار دارد که تنها گزینه برای اجرای نقشه، پیوند خونی اوست. گابریل نگران است که نتواند شهوت خون خود را کنترل کند و به جما آسیب برساند. جما پیشنهاد میدهد که فرد دیگری بر فرآیند نظارت کند و به او اطمینان میدهد که میتواند او را کنترل کند و این تنها راهحل پیش رویشان است. گابریل با تردید میپذیرد، مشروط به اینکه اگر مشکلی پیش بیاید، فرآیند متوقف شود...
با احساسات کاملاً خاموش دومینیک و بازگشت تریس و تمام اتفاقات پیشآمده اگر جما فکر میکرد اوضاع نمیتواند بدتر از این شود، سخت در اشتباه بوده است. سرنوشت کارش با این سه نفر تمام نشده و قرار است دوباره زمین زیر پایشان را خالی کند. دوستان و دشمنان قدیمی بازگشتهاند تا جما را بهسوی سرنوشتی که از پیش در خونش مهر شده، هدایت کنند و چه بخواهند و چه نخواهند، همه چیز به تحقق این سرنوشت وابسته است.
و در نهایت راهی جز انتخاب نمانده است. هرچه قدر هم که سخت باشد و جما از این تصمیم سر باز بزند، یک جایی باید دست از تقلا برداشته و در این هزارتوی درهم با خود حقیقیاش مواجه شود و خواستهی درونی خود را کشف کند. اینجا همان نقطه از اوج قصه است که یک سوال برنده چون تیغ روی تمام افکار و تصمیمات جما خط میزند؛ تریس یا دومینیک؟ کدامیک؟
بیانکا اسکاردونی هر بار حیلهای جدید برای غافلگیری مخاطبانش تو مشت دارد. سرنوشت جما، دومینیک و تریس در دستان اوست و هیچکس نمیداند جواب قلبی که بیقرار است و منطق سرش نمیشود چه خواهد بود. کتاب گستاخ با ترجمهی نشاط رحمانینژاد از انتشارات کتابسرای تندیس منتشر شده و در اختیار مخاطبان قرار گرفته است.
کتاب گستاخ برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب هفتمین جلد از مجموعهی فانتزی تاریک و عاشقانهی نشانشده است و بیشک دنبالکنندگان خودش را دارد. مخاطبان این کتاب طرفداران ژانر فانتزی، داستانهای عاشقانه با ماهیتهای پیچیدهی روابط انسانی هستند. اگر دوست دارید خود را در جهانی تاریک با ازدحامی از جادو، عشق و وحشت رها کنید، این کتاب مختص به خودتان است، تعلل نکنید. ضمناً این کتاب برای افراد زیر 17 سال مناسب نیست.
در بخشی از کتاب گستاخ: کتاب هفتم مجموعه نشان شده میخوانیم
«عاشقت هستم تریس. هم اون موقع عاشقت بودم، هم حالا عاشقت هستم. دیگه تا الان باید این رو فهمیده باشی.»
با صدای آرامی گفت: «ولی عاشق دومینیک هم هستی.» نمیدانستم آن حرفش خبری بود یا پرسشی.
با صداقت جواب دادم: «آره هستم.» دستم را از پایش پس کشیدم. برایش توضیح میدادم که عاشق یک نفر دیگر بودم پس لمسکردنش حس درستی نداشت.
سکوت بینمان مثل حضور شخص سومی فضا را سنگین کرد. نمیدانستم چه فکری در سرش داشت. از دستم عصبانی بود؟ حالش از من بههمخورده بود؟ ناامید شده بود؟ شاید احساسات خودم بودند که مثل آینهای به چشمم میآمدند. اصلاً چطور این اتفاق افتاده بود؟ چطور ممکن بود دیوانهوار عاشق دو آدم کاملاً متفاوت شوم؟ خودم نمیتوانستم چنین اتفاقی را درک کنم، چطور انتظار داشته باشم او درکم کند؟
مکث کوتاهی کرد تا شجاعتش را جمع کند و سؤالش را بپرسد: «هنوزم عاشقم هستی؟»
سریع نگاهش کردم: «کاملاً.» ممکن نبود بیحقیقت مطلق بشود جواب سؤالش را داد.
حس آسودگی خیال به چشمانش راه یافت، عضلهی آروارهاش آرام گرفت. نتیجه گرفت: «ولی عاشق اون هم هستی.» ظاهراً هنوز هم داشت سعی میکرد از این معادله سر در بیاورد.
پشیمان سر تکان دادم، چون از اعتراف به آن افتخار نمیکردم. نمیخواستم این اتفاق بیفتد. ولی حقیقت بود. حقیقتِ من بود و او سزاوار بود بداند چه در دلم میگذرد. «هیچوقت قصد نداشتم عاشق هر دو نفرتون بشم، تریس. بهعمد نبود. فقط... اتفاق افتاد و هرچقدر هم اعتراف بهش دردناک باشه، نمیتونم دیگه به خودم و تو دروغ بگم.»
عضلات آروارهاش دوباره نبض گرفتند چال گونههایش ظاهر شدند.
«اگه ازم متنفری یا دیگه نمیخوای من رو ببینی...» بغضی که پس حلقم شکلگرفته بود را قورت دادم تا خودم را به بهترین شکل ممکن کنترل کنم. گفتم: «درک میکنم.» حقیقت داشت. درک میکردم. البته خوشم نمیآمد، ولی تمام تلاشم را میکردم تا به خواستهاش احترام بگذارم.
فهرست مطالب کتاب
فصل اول: گوشهنشین
فصل دوم: لطفی بین دو دوست
فصل سوم: دنبال دردسر
فصل چهارم: هیولای بیدار
فصل پنجم: پیامی از دنیای دیگر
فصل ششم: تقصیر من بود
فصل هفتم: دو سوی یک قلب
فصل هشتم: راحت مثل آبخوردن
فصل نهم: احتمالات بد
فصل دهم: احساساتی
فصل یازدهم: شرمندگی
فصل دوازدهم: نقطهی کور
فصل سیزدهم: نسب واقعی
فصل چهاردهم: قطار ترمز بریده
فصل پانزدهم: شب شیاطین
فصل شانزدهم: حرفهای ناگفته
فصل هفدهم: مرزهای محوشده
فصل هجدهم: حقیقت محض
فصل نوزدهم: اثر هنری ما
فصل بیستم: واکنش شدید
فصل بیستویکم: چراغ خاموش
فصل بیستودوم: زیبای خفته
فصل بیستوسوم: مادر خوب
فصل بیستوچهارم: پشیمانی
فصل بیستوپنجم: صبح دلانگیز
فصل بیستوششم: پیشرفت بزرگ
فصل بیستوهفتم: نیروی مرگبار
فصل بیستوهشتم: فرشتهی سقوطکرده
فصل بیستونهم: سرما و گرما
فصل سیام: اگر اراده کنی راهحل پیدا میشود
فصل سیویکم: معاملهای از سر درماندگی
فصل سیودوم: وقتی همه چیز بهتر میشود
فصل سیوسوم: شکستناپذیر
فصل سیوچهارم: از دستم عصبانی نباش
فصل سیوپنج: موضوعی برای صحبتکردن
فصل سیوششم: دستوپازدن بیخود
فصل سیوهفتم: نیروی کمکی
فصل سیوهشتم: روشهای سودجویی
فصل سیونهم: دروغی شریرانه و وحشتناک
فصل چهلم: احساس شکست
فصل چهلویکم: میهمان ناخوانده
فصل چهلودوم: دختر توی آینه
فصل چهلوسوم: اطلاعیهی قبلی
فصل چهلوچهارم: عروج
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب گستاخ: کتاب هفتم مجموعه نشان شده |
نویسنده | بیانکا اسکاردونی |
مترجم | نشاط رحمانی نژاد |
ناشر چاپی | انتشارات کتابسرای تندیس |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 368 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-182-851-5 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان علمی و تخیلی خارجی، کتابهای داستان و رمان عاشقانه خارجی |