معرفی و دانلود کتاب بازگشت: کتاب پنجم مجموعه نشان شده

معرفی کتاب بازگشت: کتاب پنجم مجموعه نشان شده

اگر مرده‌ها همیشه مرده باقی نمی‌ماندند و یک‌روزی بی‌خبر برمی‌گشتند به خانه، چه می‌شد؟ کتاب بازگشت، نوشته‌ی بیانکا اسکاردونی جلد پنجم از مجموعه‌ی جذاب و پرفرازونشیب نشان‌شده، ما را به دنیایی می‌برد که در آن خیانت، عشق و تاریکی درهم‌تنیده شده‌اند؛ جما بلکبورن پس از حوادث تلخ گذشته، بار دیگر با چالش‌های احساسی و اخلاقی جدیدی روبه‌رو می‌شود. بازگشت عشق قدیمی‌اش، تریس، زندگی او را پیچیده‌تر می‌کند و رابطه‌اش با دومینیک را در معرض خطر قرار می‌دهد.

درباره‌ی کتاب بازگشت

گاهی اوقات، زخم‌های روحمان، ما را به جاهایی می‌کشند که هرگز انتظارش را نداریم؛ به مسیری میان نور و تاریکی، جایی که عشق می‌تواند خنجری در قلب باشد و حقیقت تنها نقابی برای پنهان‌کردن دروغی بزرگ‌تر. کتاب بازگشت (Incarnate) اثر بیانکا اسکاردونی (Bianca Scardoni) این بار انتخاب‌های سخت‌تری پیش رویمان می‌گذارد؛ انتخاب‌هایی که تنها بهایی برای نجات نیستند و مرز میان زندگی و نابودی را تعیین می‌کنند.

داستان در کتاب قبل با اوجی تماماً احساسی به پایان رسید و قلب خوانندگان را در سینه میخکوب کرد؛ جما پس از مواجهه با دومینیک و بیان احساساتش، تصمیم گرفت هالوهیل را با امید به آینده‌ای بهتر ترک کند. او می‌دانست دومینیک همیشه حمایتش خواهد کرد، اما هدفی که در دل داشت، داشتن یک زندگی پرمعنا و شاید حتی قهرمانانه بود. جما به عشقی که در دلش می‌تپید فکر می‌کرد و به آینده امیدوار بود، غافل از آنکه «نیکی»، یکی از کسترهایی که از نسل جادوگران است، موفق شده عشق اولش را از مرگ برگرداند...

در این داستان، همه چیز به شکلی شدیداً احساسی به هم گره‌خورده که هیج‌جوره نمی‌توان از آن فرار کرد. جما، با بار گناه‌ها و تصمیماتی که سایه‌شان هنوز روی دوشش سنگینی می‌کند، به دنبال معنا در دنیایی است که هر لحظه بیشتر از هم فرو می‌پاشد. اما آیا بازگشتِ گذشته راهی برای التیام است، یا تنها دردی جدید به زخم‌های کهنه‌اش اضافه خواهد کرد؟ کتاب بازگشت دعوتی است برای نگاه به عمق وجود انسان و بازاندیشی درباره مرزهای عشق و خیانت.

بازگشت تریس، اولین عشق جما، همه چیز را پیچیده‌تر کرده است. این بازگشت پرونده‌ی مسکوت گذشته او را بازمی‌گشاید و روابط میان جما و دومینیک را نیز به چالش می‌کشد. در این میان، دشمنی قدیمی و قدرتی ناشناخته، خطری است که برای نابودی آماده است و هر لحظه نزدیک‌تر می‌شود. آیا جما می‌تواند از سایه‌هایی که او را احاطه کرده‌اند فرار کند؟ یا خود او نیز تبدیل به یکی از همین سایه‌ها خواهد شد؟

جما بلکبورن که به‌سختی از آزمون‌های گذشته جان سالم به در برده، با بزرگ‌ترین چالش خود مواجه می‌شود. او اکنون باید با پیامدهای اعمال گذشته‌اش روبه‌رو شود؛ تصمیماتی که نه‌تنها زندگی او، بلکه سرنوشت تمامی قلمروی هالوهیل را تحت‌تأثیر قرار داده‌اند. اما وقتی حوادث شوم یکی پس از دیگری رخ می‌دهند و نقشه‌های شیطانی دستشان رو می‌شود، کاری جز مقابله و ایستادگی از دست جما ساخته نیست. اوست که باید یک‌بار دیگر پا روی قلبش بگذارد تا نقش منجی را به بهترین نحوی که از دستش برمی‌آید، ایفا کند.

در کتاب بازگشت، با شخصیت‌هایی روبرو می‌شویم که هر کدام داستانی منحصربه‌فرد و عمیق برای خودشان دارند و در طی داستان‌پردازی نویسنده به تکاملی قابل تامل دست‌یافته‌اند. بیانکا اسکاردونی با مهارتی بالا توانسته دنیایی تاریک و پر تعلیق خلق کند که درعین‌حال پر از احساسات ناب و تکان‌دهنده‌ی انسانی است.

کتاب بازگشت تنها داستانی از نبرد میان خیر و شر نیست؛ این کتاب تصویری پیچیده از انتخاب‌های اخلاقی و پیامدهای آن‌ها را ارائه می‌دهد. نویسنده با مهارتی بی‌نظیر، مرز میان عشق، خیانت و رستگاری را محو می‌کند و مخاطب را در دنیایی اسیر می‌کند که فرار از آن تقریباً غیرممکن است. کتاب بازگشت با ترجمه‌ی نشاط رحمانی‌نژاد از انتشارات کتابسرای تندیس در دسترس خوانندگان قرار گرفته است.

کتاب بازگشت برای چه کسانی مناسب است؟

اگر از طرف‌داران مجموعه نشان‌شده یا عاشق فانتزی‌های تاریک، روابط عاطفی و عاشقانه‌ی پیچیده و داستان‌هایی هستید که شما را درگیر می‌کنند، کتاب بازگشت انتخابی عالی برای شماست. این کتاب در ادامه‌ی داستان‌های قبلی، شما را به دنیای دیگری می‌برد و در خود غرق می‌سازد.

در بخشی از کتاب بازگشت: کتاب پنجم مجموعه نشان شده می‌خوانیم

نفس نصفه‌نیمه‌ای کشیدم و به‌زور خاطراتم را پس زدم و آن‌ها را در عمق قلبم دفن کردم و امیدوار بودم اگر به‌اندازه‌ی کافی عقب برانمشان، آن‌ها هم دست از سرم برمی‌دارند و همان‌طور دفن شده باقی می‌مانند. دیگر چه‌کار می‌توانستم بکنم؟ مطمئناً نمی‌توانستم به همان نقطه‌ی خفقان‌آور، پر از عذاب وجدان و سرشار از شک و تردید نسبت به خودم برگردم. آنجا برایم مثل جهنم مجسم بود و دلم نمی‌خواست به آنجا برگردم.

لگد آرام دیگری به پشت صندلی‌ام برخورد کرد، من را از جا پراند، از فکر و خیال بیرون کشید و به زمان حال برگرداند. تریس هنوز منتظر بود یادداشتش را بخوانم. هوای داغ و سوزانی را که در ریه‌هایم نگه داشته بودم، بیرون دادم، کاغذ را باز کردم و خواندمش:

فهمیدم از کجا می‌شناسمت.
این‌ها را برای این نمی‌گویم که بهت نخ بدهم، حرفم را باور کن ولی...
قبلاً خوابت را دیده‌ام.
چرا خوابت را می‌بینم جما بلکبورن؟

تمام بدنم بی‌حس شد. تریس خواب من را می‌دید. ولی چرا؟ وقتی هیچ خاطره‌ای در موردم نداشت و من را نمی‌شناخت، چطور چنین چیزی امکان داشت؟ نمی‌توانستم به این حقیقت فکر نکنم که او خواب من را می‌دید و این یعنی ناخودآگاهش داشت من را به یاد می‌آورد.

یعنی حتی باوجود این حقیقت که ظاهراً از ذهنش پاک شده بودم، ولی هنوز هم جایی در اعماق ذهنش دفن شده بودم؟

فهرست مطالب کتاب

فصل یک: در طبیعت وحشی
فصل دو: مرده‌ی متحرک
فصل سه: کار ناپسند
فصل چهار: فراموشم نکن
فصل پنج: دوستی با منافع جانبی
فصل شش: یادآوری نیمه‌کاره
فصل هفت: کار مخاطره‌آمیز
فصل هشت: صحبت در مورد مردگان
فصل نُه: پایبندی به قول‌ها
فصل ده: حرف‌های دخترانه
فصل یازده: حقیقت دردناک
فصل دوازده: تعقیب
فصل سیزده: تلاش بی‌ثمر
فصل چهارده: دوباره در جاده
فصل پانزده: ابرهای طوفانی
فصل شانزده: دیدنت مایه‌ی دلگرمی است
فصل هفده: هجده شمع
فصل هجده: داستان‌های دستشویی
فصل نوزده: ملاقات با شیطان
فصل بیست: لذت و درد
فصل بیست‌ویک: بدخلق
فصل بیست‌ودو: آخرین تماس
فصل بیست‌وسه: وقتی تاریکی فرامی‌رسد
فصل بیست‌وچهار: در آغوش یک فرشته
فصل بیست‌وپنج: تماس ناخواسته
فصل بیست‌وشش: پیش به‌سوی حائل
فصل بیست‌وهفت: سرزمین میانی
فصل بیست‌وهشت: دو متر برف روی زمین
فصل بیست‌ونه: از نفس افتاده
فصل سی: حیوان بارکش
فصل سی‌ویک: چشم‌های فرشته
فصل سی‌ودو: مشق شب
فصل سی‌وسه: قدرت چهار سوار قیامت
واژه‌نامه
فهرست آناکیم