معرفی و دانلود کتاب هری پاتر و یادگاران مرگ

معرفی کتاب هری پاتر و یادگاران مرگ

در جهان جادو که مرز میان زندگی و مرگ و حقیقت و افسانه به چالش کشیده می‌شود، آخرین پرده از حماسه‌ی هری پاتر آغاز می‌شود؛ کتاب هری پاتر و یادگاران مرگ نوشته‌ی جی. کی. رولینگ، هفتمین و آخرین جلد از این مجموعه‌ی جادویی، آخرین نبرد میان خیر و شر، تاریکی و نور و امید و ناامیدی است. چه چیزی انتظار قهرمانان داستان را می‌کشد؟ سرنوشت نهایی شخصیت‌های موردعلاقه‌مان چه می‌شود؟

درباره‌ی کتاب هری پاتر و یادگاران مرگ

«پسری که زنده ماند»، نیازی به معرفی ندارد؛ مجموعه‌ی هری پاتر، طعمِ جادو را پس از سالیانی دراز به زندگی‌های کسالت‌بار و روزمره‌ی آدمی بازگرداند. درحالی‌که جی. کی. رولینگ (J. K. Rowling) بیش از یک دهه را صرف نوشتن این مجموعه کرده بود، سرانجام کتاب هری پاتر و یادگاران مرگ (Harry Potter and the Deathly Hallows)، هفتمین و آخرین جلد در سال 2007 به انتشار رسید. یک نسل کامل طی این ده سال همراه با شخصیت‌های کتاب بزرگ شدند و سنین کودکی، نوجوانی و بزرگسالی‌شان را در دالان‌های هاگوارتز، کوچه‌پس‌کوچه‌های دیاگون و خیابان‌های هاگزمید به سر بردند. خواندن جلد آخر این مجموعه درست مثل آخرین قرار ملاقات با یک دوست بسیار عزیز است؛ کسی که برای همیشه دوستش داریم و او را در قلبمان خواهیم داشت.

داستان هری پاتر و یادگاران مرگ از جایی آغاز می‌شود که هری، رون و هرماینی تصمیم می‌گیرند مأموریت ناتمام آلبوس دامبلدور را تکمیل کنند: یافتن و نابودی جان‌پیچ‌ها، اشیایی که بخشی از روح ولدمورت در آن‌ها پنهان شده است. این مأموریت آن‌ها را به خارج از محیط امن هاگوارتز می‌برد، جایی که باید با خطرات مرگبار، خیانت‌ها و چالش‌های روانی دست‌وپنجه نرم کنند. ارباب تاریکی در هر چیزی که هری دوست داشته باشد، ترس می‌دمد و برای متوقف کردن او، هری باید هورکراکس‌های (جان‌پیچ‌ها) باقی‌مانده را پیدا و نابود کند. نبرد نهایی باید آغاز شود، هری باید بایستد و یک‌بار برای همیشه با دشمن دیرینه‌ی خود رودررو شود.

در این کتاب جی. کی. رولینگ به اوج روایتگری خود می‌رسد و پرده از رازهایی کنار می‌زند که سال‌ها خوانندگان را در تعلیق نگاه داشته‌اند. او علاوه‌بر ماجراجویی‌های هیجان‌انگیز داستان، عمیق‌ترین لایه‌های شخصیت‌ها را نیز به تصویر می‌کشد؛ هری با ترس‌ها و تردیدهایش دست‌وپنجه نرم می‌کند و این گذرگاهی است که او را از یک نوجوان عادی به نمادی از شجاعت و ایثار بدل می‌کند.

اگر بگوییم پایان مجموعه‌ی هری پاتر یک رویداد جهانی بود، اغراق نکرده‌ایم؛ در عرض 24 ساعت پس از انتشار، یادگاران مرگ یازده میلیون نسخه را به شکل بی‌سابقه‌ای فروخت و هری پاتر باعث شد که جی. کی. رولینگ دنیای ادبیات کودک و نوجوان را تغییر داده و اولین نویسنده‌ی میلیاردر جهان شود و بعد از آن بود که باتوجه‌به موفقیت عظیم هری پاتر، نیویورک‌تایمز حتی فهرست پرفروش‌های دیگری را فقط برای کتاب‌های کودکان ایجاد کرد.

کتاب هری پاتر و یادگاران مرگ سفری فلسفی به ماهیت مرگ و جاودانگی را روایت می‌کند. کتاب یادگاران مرگ، با کاوش در مفاهیمی چون ازخودگذشتگی، خانواده و معنای واقعی قدرت، چیزی فراتر از یک داستان جادویی است. این کتاب شما را به سفری می‌برد که در آن با چالش‌های زندگی و تصمیم‌های دشوارش روبه‌رو می‌شوید و می‌آموزید که چگونه عشق، می‌تواند قوی‌ترین جادوی جهان باشد.

در نهایت هر قصه‌ای پایانی دارد، اما بعضی قصه‌ها هستند که حتی اگر به آخرشان برسد، مثل پیچکی سبز می‌پیچند دور خاطرات و احساسات و وجودمان و تا ابد یک گوشه‌ی دنج از قلبمان را برای خود می‌کنند. کتاب هری پاتر و یادگاران مرگ را با ترجمه‌ی ویدا اسلامیه از انتشارات کتابسرای تندیس بخوانید.

نکوداشت‌های کتاب هری پاتر و یادگاران مرگ

به‌طورکلی، هری پاتر و یادگاران مرگ به‌عنوان پایانی شایسته برای مجموعه‌ی هری پاتر مورد تحسین قرار گرفته و توانسته انتظارات بالای منتقدان و خوانندگان را برآورده کند.

• این چیز نادر، مجموعه‌ای از داستان‌هاست که توسط والدین و فرزندان به‌طور یکسان مورد تحسین قرار می‌گیرد. (دیلی تلگراف)
• یک پدیده. مردان بزرگ نیز با کت‌وشلوار کنار شاگردان مدرسه در قطار دیده شده‌اند. والدین در مورد اینکه چه کسی آن را برای بچه‌ها بخواند دعوا می‌کنند و معلمان می‌گویند که یک فصل از این کتاب می‌تواند شلوغ‌ترین کلاس‌ها را هم ساکت کند. (گاردین)
• یکی از بزرگ‌ترین ماجراهای ادبی دوران مدرن. (ساندی تلگراف)
• شاهکاری دیگر از مجموعه‌ی پرماجرا، نفس‌گیر و پرفروش هری پاتر. (آمازون)

اقتباس سینمایی از کتاب هری پاتر و یادگاران مرگ

اقتباس سینمایی این کتاب، در قالب دو فیلم به کارگردانی دیوید یتس، در سال‌های 2010 و 2011 اکران شد. این دو فیلم، اوج داستان را با جلوه‌های ویژه‌ی خیره‌کننده و بازی‌های بی‌نظیر بازیگران اصلی به تصویر کشیدند. دنیل ردکلیف، اما واتسون، و روپرت گرینت در نقش‌های اصلی خود بار دیگر درخشیدند و صحنه‌هایی چون نبرد هاگوارتز و ایستادگی هری در برابر ولدمورت را به‌یادماندنی ساختند. فیلم‌ها باوجود تغییرات کوچک در جزئیات، وفاداری قابل‌توجهی به متن کتاب داشتند و مورد استقبال گسترده طرف‌داران و منتقدان قرار گرفتند.

جوایز و افتخارات کتاب هری پاتر و یادگاران مرگ

هری پاتر و یادگاران مرگ در فهرست جوایز کتاب بریتانیا و گودریدز جایگاه ویژه‌ای یافت و تحسین‌های بی‌شماری را به خود اختصاص داد. همچنین این کتاب برنده‌ی جایزه‌ی Andre Norton Award در سال 2007 شد. جوایز دیگر این مجموعه شامل:

• برنده‌ی جایزه Bram Stoke؛
• برنده‌ی جایزه Anthony؛
• برنده‌ی جایزه Mythopoeic Fantasy؛
• برنده‌ی جایزه Colorado Blue Spruce؛
• برنده‌ی جایزه Golden Archer؛
• و...

کتاب هری پاتر و یادگاران مرگ برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب نه‌تنها برای علاقه‌مندان به دنیای جادوگری و طرف‌داران هری پاتر، بلکه برای هر کسی است که به داستان‌های فانتزی با مفاهیمی چون شجاعت، عشق و مبارزات حماسی علاقه دارد، می‌تواند انتخاب ایده‌آلی باشد.

در بخشی از کتاب هری پاتر و یادگاران مرگ می‌خوانیم

«خانواده‌ی دامبلدور توی دره‌ی گودریک زندگی می‌کردند؟»

خاله‌موریل با کج‌خلقی گفت: «بله، باری، همین‌الان این رو گفتم.»

هری حس می‌کرد وجودش خالی شده است، خالیِ خالی. در آن شش سال. دامبلدور هرگز به او نگفته بود که هر دو در دره‌ی گودریک زندگی کرده و در آنجا عزیزانشان را ازدست‌داده بودند. چرا؟ آیا لی‌لی و جیمز را در نزدیکی خواهر و مادر دامبلدور به خاک سپرده بودند؟ آیا دامبلدور سر خاکشان می‌رفت و سر راهش از کنار لی‌لی و جیمز می‌گذشت؟

اما او هرگز به هری نگفته بود... هیچ‌وقت به خودش زحمت نداده بود...

هری حتی در دل نیز نمی‌توانست توضیح بدهد که چرا این موضوع تا این حد برایش مهم است و بااین‌حال حس می‌کرد عدم بیان این‌که هر دو در آن مکان زندگی کرده و در آنجا تجربه‌های مشابهی داشته‌اند در حکم یک دروغ بوده است. به روبرویش خیره شد و توجه چندانی نداشت که در اطرافش چه می‌گذرد و حتی متوجه نشد هرماینی از میان جمعیت بیرون‌آمده است تا این که یکی از صندلی‌ها را به کنار هری کشید و با نفس‌های بریده گفت: «من که دیگه نمی‌تونم سرپا بمونم.»

سپس یکی از کفش‌هایش را درآورد و شروع به مالیدن کف پایش کرد و ادامه داد: «رون رفته ببینه می‌تونه باز هم نوشیدنی کره‌ای بیاره. همین‌الان ویکتور رو دیدم که با عصبانیت از پدر لونا دور می‌شد، یه ذره عجیبه. ظاهراً انگار با هم بگومگو کرده بودند...»

هرماینی به هری خیره شد و صدایش را پایین آورد و گفت: «هری، حالت خوبه؟»

هری نمی‌دانست از کجا شروع کند، اما اهمیتی نداشت. در همان لحظه چیز بزرگ و نقره‌ای‌رنگی از نقطه‌ای از سایبان که بالای سن بود، عبور کرد. سیاه‌گوش زیبا و تابناکی به نرمی در میان مهمانان حیرت‌زده فرود آمد. همه‌ی سرها برگشت، زیرا آن‌ها که نزدیک‌تر بودند، به طور مسخره‌ای خشکشان زده بود. آن‌گاه دهان سپر مدافع کاملاً باز شد و با صدای رسا، بم و کند کینگزلی شکلبولت سخن گفت: «وزارتخونه سقوط کرد. اسکریمجر مرده. اونا دارن می‌آن.»

فهرست مطالب کتاب

مقدمه مترجم
فصل 1: اوج‌گیری لرد سیاه
فصل 2: در یادداشت‌ها
فصل 3: عزیمت خانواده‌ی دورسلی
فصل4: هفت پاتر
فصل 5: افول جنگجو
فصل 6: غول بی‌بخار پیژامه‌پوش
فصل 7: وصیت‌نامه‌ی آلبوس دامبلدور
فصل 8: عروسی
فصل 9: جایی برای اختفا
فصل 10: داستان کریچر
فصل 11: رشوه
فصل 12: جادو، قدرت است
فصل 13: کمیته‌ی ثبت‌نام مشنگ‌زادگان
فصل 14: دزد
فصل 15: جن انتقام‌جو
فصل 16: دره‌ی گودریک
فصل 17: راز باتیلدا
فصل 18: زندگی و نیرنگ‌های آلبوس دامبلدور
فصل 19: آهوی نقره‌ای
فصل 20: زینوفیلیوس لاوگود
فصل 21: قصه‌ی سه برادر
فصل 22: یادگاران مرگ
فصل 23: عمارت اربابی مالفوی
فصل 24: چوبدستی‌ساز
فصل 25: ویلای صدفی
فصل 26: گرینگوتز
فصل 27: آخرین مخفی‌گاه
فصل 28: آینه‌ی گمشده
فصل 29: دیهیم گمشده
فصل 30: اخراج سوروس اسنیپ
فصل 31: نبرد هاگوارتز
فصل 32: ابرچوبدستی
فصل 33: حکایت شاهزاده
فصل 34: باز هم جنگل
فصل 35: کینگز کراس
فصل 36: ایراد نقشه
نوزده سال بعد