معرفی و دانلود کتاب کتابخانه نیمه شب

معرفی کتاب کتابخانه نیمه شب

کتاب کتابخانه نیمه شب، پرفروش‌ترین کتاب نیویورک تایمز، رمانی در ژانر فانتزی و به قلم مت هیگ، نویسنده‌ی محبوب انگلیسی است. این کتاب شما را با خود به دنیای جادویی آرزوها و حسرت‌ها می‌برد و داستان زندگی زنی را می‌گوید که غرق در حسرت‌های گذشته است و یک شب به زندگی خودش پایان می‌دهد، اما به جای دنیای پس از مرگ، به یک کتابخانه‌ی فانتزی قدم می گذارد و آرزوهایش را در قالب زندگی‌های دیگر از مقابل چشم می‌گذراند.

درباره‌‌ی کتاب کتابخانه نیمه شب

اگر آرزوهایتان محقق می‌شد، زندگی‌تان چگونه پیش می‌رفت؟ آیا همه چیز مطابق میلتان می‌شد یا مشکلات جدیدی سر بر می‌آوردند؟ کتاب کتابخانه نیمه شب (The Midnight Library) داستان تحقق همین رویاها و حسرت‌های فراموش نشده است. این کتاب سرگذشت زنی به نام نورا سید را بازگو می‌کند که در گرداب حسرت‌ها‌ی به جا مانده از گذشته اسیر شده است. او در یک نیمه شب تلخ تلاش می‌کند به زندگی خود پایان بدهد، اما ناگهان به یک کتابخانه‌ی جادویی بر می‌خورد که کتاب‌های آن داستان‌هایی از زندگی او در صورت تحقق آرزوهایش را پیش چشم او می‌گذارند.

کتاب کتابخانه نیمه شب توسط مت هیگ (Matt Haig)، نویسنده‌ی محبوب انگلیسی به رشته‌ی تحریر درآمده است. این کتاب در ژانر علمی - تخیلی نوشته شده است و فضای آن در یک کتابخانه‌ی هیجان انگیز می‌گذرد. این کتابخانه هر یک از آرزوهای زندگی نورا را در قالب یک کتاب در طبقات خود جای داده است. مطالعه‌ی تحقق این آرزوها، واقعیت‌های از قلم افتاده‌ای را برای نورا نمایان می‌کند و به او نشان می‌دهد که شاید تحقق تصوراتش آن نتایجی را که فکر می‌کرد، با خود به بار نیاورند.

کتاب کتابخانه نیمه شب در سال 2020 به انتشار رسید و توسط ناشران مختلفی به فارسی ترجمه شد. نسخه‌ی حاضر را بهاره سیدغفوری به فارسی برگردانده و انتشارات دانش آفرین روانه‌ی بازار کتاب ایران کرده است.

افتخارات کتاب کتابخانه نیمه شب

• پرفروش‌ترین کتاب نیویورک تایمز
• در فهرست ده کتاب برتر سال از سوی ایندیپندنت
• برنده‌ی جایزه‌ی بهترین کتاب گودریدز ذیل عناوین داستانی در سال 2020
• کتاب برگزیده‌ی سایت آمازون به انتخاب سردبیر
• برنده٬ی جایزه باشگاه کتاب آمریکا
• در فهرست پرفروش‌ترین کتاب‌های سایت آمازون

نکوداشت‌های کتاب کتابخانه نیمه شب

• این کتابی است که حال و هوایتان را تغییر می‌دهد! (واشنگتن پست)
• کتاب کتابخانه نیمه شب اثری در ستایش چیزهای معمولی است؛ مردم معمولی و جهان‌هایی که در پس انتخاب‌های معمولی نهفته است. (گاردین)
• اگر به عقب باز می‌گشتیم، انتخاب‌های بهتری را رقم می‌زدیم؟ کتاب عمیق و روحیه‌بخش مت هیگ به همین مسئله می‌پردازد و رابطه‌ی ما با حسرت‌هایمان را واکاوی می‌کند. (مجله‌ی هارپرز بازار)
• کتاب کتابخانه نیمه شب رمانی درخشان، سرگرم‌کننده و بی‌نظیر است. (دیلی‌میل - روزنامه‌ی بریتانیایی)
• ای رمان داستانی زیرکانه، عاطفی و الهام‌بخش دارد. (جنی کولگان - نویسنده‌ی داستان‌های کمدی - رمانتیک و علمی - تخیلی)

کتاب کتابخانه نیمه شب برای چه کسانی مناسب است؟

مطالعه‌ی این کتاب را به همه‌‌ی علاقه‌مندان رمان‌های ژانر فانتزی و علمی - تخیلی پیشنهاد می‌کنیم.

در بخشی از کتاب کتابخانه نیمه شب می‌خوانیم

سه ساعت قبل از آنکه تصمیم به خودکشی بگیرد، وجودش لبریز از درد پشیمانی بود. انگار یاس و ناامیدی‌ای که در ذهنش حس می‌کرد، به نوعی شبیه دردی بود که به بالاتنه و دست‌ها و پاهایش هم سرایت کرده بود. انگار یاس و ناامیدی بر تمام وجودش مسلط شده بود.

این حس برایش یادآور این بود که همه بدون او راحت‌تر بودند. وقتی به یک سیاه چاله نزدیک شوید، نیروی جاذبه شما را به سمت مرکز دلگیر و تاریک آن می‌کشد.

این فکر که مثل درد در سرش پیچیده بود و بی‌وقفه به مغزش فشار می‌آورد، آنقدر ناخوشایند بود که نمی‌شد آن را تحمل کرد. اما در عین حال آنقدر قوی بود که غیرقابل اجتناب به نظر می‌آمد.

نورا شبکه‌های اجتماعی‌اش را چک کرد. هیچ پیامی نداشت، کسی در مورد پست‌هایش نظر نداده بود، فالور جدیدی نداشت و هیچ‌کس هم برایش درخواست دوستی نفرستاده بود. نورا ضدماده بود، و دلسوزی برای خودش هم به آن اضافه شده بود.

او اینستاگرام را باز کرد و دید همه به غیر از او متوجه شده‌اند که چطور باید زندگی کنند. یک پست جدید و بی سر و ته را در فیسبوک، که دیگر حتی از آن استفاده هم نمی‌کرد، به اشتراک گذاشت.

نورا دو ساعت قبل از آنکه تصمیم به خودکشی بگیرد، در یک بطری شراب را باز کرد.

کتاب‌های درسی قدیمی فلسفه که آخرین بازمانده‌های دوران دانشجویی نورا دوره‌ای که هنوز می‌شد زندگی کرد بودند، با حالتی تحقیرآمیز به او نگاه می‌کردند. او یک گلدان یوکا و سه گلدان کوچک کاکتوس داشت. نورا به این فکر کرد که احتمالا اگر یک موجود زنده بی‌ادراک و بی‌احساس بود و تمام روز داخل یک گلدان می‌نشست، زندگی ساده‌تر می‌بود.

فهرست مطالب کتاب

صحبت کردن در مورد باران
مرد پشت در
نظریه سازهای زهی
زندگی کردن یعنی درد کشیدن
درها
روش تبدیل شدن به یک سیاه چاله
ضد ماده
00:00:00
مسئول کتابخانه
کتابخانه نیمه شب
قفسه‌های متحرک
کتاب پشیمانی‌ها
پشیمانی بیش از حد
هر زندگی‌ای از همین حالا شروع می‌شود
سه نعل اسب
صفحه شطرنج
تنها راه یاد گرفتن، تجربه کردن است
آتش
تنگ ماهی
زندگی موفق
چای نعنای تند
درختی که زندگی ماست
خطای سیستمی
اسوالبارد
هوگو لِفیوِر
دورانی راه رفتن
لحظه‌ای فوق‌العاده بحرانی وسط ناکجاآباد
احساس درماندگی ناشی از پیدا نکردن کتابخانه وقتی واقعا به آن نیاز دارید
جزیره
یخبندان دائمی
شبی در لانگیرباین
انتظار
زندگی و مرگ و تابع موج کوانتومی
اگر داره برام اتفاقی می‌افته، میخوام اونجا باشم
خدا و دیگر مسئولان کتابخانه‌ها
شهرت
خط شیری رنگ
سرکش و رها
رایان بیلی
یک سینی نقره پر از کلوچه‌های عسلی
مصاحبه رادیویی افشاگری‌ها
"زوزه"
عشق و درد
هم‌فاصله
رویای یک نفر دیگر
یک زندگی آرام
چرا وقتی در این دنیا سگ هست، دنیای دیگری بخواهم؟
شام خوردن با دیلن
میخانه شانس آخر
تاکستان بوئنا ویستا
زندگی‌های متعدد نورا سید
گمگشته در کتابخانه
مرواریدی در دل صدف
بازی
یک زندگی عالی
کنکاش روحی برای برقرار کردن ارتباطی عمیق‌تر با جهان
هَمِر اسمیت
سه‌چرخه
او دیگر اینجا نیست
درگیری با پلیس
دیدن از یک منظر جدید
گل‌ها آب دارند
جایی برای فرود آمدن نیست
حتی فکر تسلیم شدن را هم نکن، نورا سید!
بیداری
آنسوی ناامیدی
چیزی که یاد گرفتم
زندگی کردن در مقایسه با فهمیدن
آتشفشان
آخر داستان