معرفی و دانلود کتاب دلتنگی در فروشگاه اچ مارت

معرفی کتاب دلتنگی در فروشگاه اچ مارت

کتاب دلتنگی در فروشگاه اچ مارت، زندگینامه‌ی میشل زانر، خواننده و موسیقی‌دان دورگه‌ی کره‌ای/قفقازی ساکن آمریکاست که حول محور رابطه‌ی سخت و دردسرآفرین او با مادرش، و انفصالش از هویت کره‌ای خود نگاشته شده. زانر پس از مرگ مادر به امید بازپیدا کردن هویت مادرزادی و شناختن فرهنگ زادبوم خود، در قالب این کتاب پرفروش نیویورک تایمز به روایت خاطرات خویش پرداخته است.

درباره‌ی کتاب دلتنگی در فروشگاه اچ مارت

میشل زانر (Michelle Zauner) خواننده و گیتاریست آمریکایی/کره‌ای بسیار موفق است که تاکنون برنده‌ی جوایز متعددی در زمینه‌ی موسیقی شده است. کتاب دلتنگی در فروشگاه اچ مارت (Crying in H Mart) روایت زندگی کودکی را بازگو می‌کند که در آمریکا از مادری کره‌ای زاده و بزرگ شده است و اکنون در بزرگسالی تلاش می‌کند هویت و فرهنگ مادری خود را از نو کشف کند. واقعه‌ی الهام‌بخش در نگارش این کتاب، مرگ ناگهانی مادر میشل زانر پس از تشخیص سرطان بود. میشل، مانند هر دختر دیگری، در دوره‌ی نوجوانی خود رابطه‌ی پرتنشی با مادرش داشت. مادر میشل، زن آسیایی سنتی‌ای بود که انتظارات بی‌شمار و توقعات بزرگی از دخترش داشت. در نهایت، ترکیب این انتظارات و توقعات بسیار و سرکشی و لجبازی میشل زانر باعث جدایی و سردی رابطه‌ی این دو نفر شد. میشل زانر پس از مرگ مادرش، به بهانه‌ی نوشتن این کتاب، به کشف و روایت دوباره‌ی خاطرات کودکی‌اش می‌پردازد و تلاش می‌کند تجربه‌ی مهاجر نسل دوم بودن را به تصویر بکشد.

میشل زانر در کتاب دلتنگی در فروشگاه اچ مارت داستان کودکی‌اش را به عنوان تنها دانش‌آموز آسیایی/آمریکایی مدرسه‌اش بازگو می‌کند، از بزرگ شدن زیر سایه‌ی انتظارات سنگین مادرش می‌نویسد، از بلوغ دردناک و پرمسأله، و از ماه‌های باارزشی که با مادرش در آپارتمان کوچک مادربزرگش گذراند و صحبت‌های صمیمانه‌اش با مادرش پای دیگ داغ غذای آخر شب. با گذشت سال‌ها، پس از مهاجرت به شرق آمریکا برای دانشگاه، پیدا کردن کار پاره‌وقت در یک رستوران، اجراهای مختصر با گروه موسیقی‌اش، و در نهایت پس از آشنا شدن با مردی که اکنون همسرش است، میشل احساس می‌کرد در حالی که زندگی مورد علاقه‌اش را به دست می‌آورد، هویت کره‌ای‌اش در حال محو شدن و نابودی است. تشخیص سرطان مادرش در سن بیست و پنج سالگی میشل بود که جرقه‌ی آغاز ماجرای او در بازیابی هویت گمشده‌اش و کشف دوباره‌ی مزه‌، زبان و تاریخی بود که مادرش به او هدیه داده بود.

کتاب دلتنگی در فروشگاه اچ مارت، در ظاهر زندگی یک هنرمند آسیایی-آمریکایی را دنبال می‌کند، اما در واقع، زیبایی و نبوغ این کتاب در روایت صادقانه و صمیمی‌اش از مسائلی که یک کودک دورگه در آمریکا تجربه می‌کند نهفته است. فروشگاه اچ مارت، یک فروشگاه مواد غذایی زنجیره‌ای در آمریکاست که به فروش محصولات و مواد غذایی مخصوص آسیای شرقی اختصاص دارد. می‌توان گفت این فروشگاه، شخصیتی شبیه به نویسنده دارد، یک فروشگاه آسیایی/آمریکایی. میشل زانر اعتراف می‌کند که حتی نمی‌تواند به زبان کره‌ای صحبت کند، اما با این حال تلاش می‌کند عناوین روی هر بسته و محصولی که در فروشگاه اچ مارت می‌بیند را با صدای بلند تلفظ کند؛ او چیزی از آشپزی کره‌ای نمی‌داند اما تلاش می‌کند مزه‌ی غذاهای مادرش را به خاطر بیاورد؛ او نتوانسته انتظارات غیرمنطقی مادرش را برآورده کند، اما تلاش می‌کند حداقل هویتی که مادرش به او هدیه داده را زنده نگه دارد.

میشل زانر یک فرزند مهاجر نسل دوم است و در کشوری که هویت، یک امر شخصی، محدود به مصرف و تعریف‌شده به وسیله‌ی کالاهاست، در یک فروشگاه کره‌ای تلاش می‌کند در بین بسته‌های تنقلات و سوشی، مدارکی پیدا کند که بتواند خودش و خواننده را متقاعد کند که هویت جمعی خود را هنوز از دست نداده است. در شرایط و زمانه‌ای که همه‌ی ما، احاطه‌شده به وسیله‌ی تبلیغات و در زیر بمباران رسانه‌ای کم یا بیش احساس می‌کنیم که هویت جمعی‌مان به نوعی در خطر است، جای تعجب نیست که این روایت دوست‌داشتنی و صادقانه، در سرتاسر جهان تا این حد طرفدار پیدا کرده است.

افتخارات کتاب دلتنگی در فروشگاه اچ مارت

• برنده‌ی جایزه‌ی NAIBA برای کتاب غیرداستانی سال
• برنده‌ی جایزه‌ی گودریدز برای بهترین کتاب در زمینه‌ی زندگینامه و خاطرات
• نامزد بهترین کتاب سال بارنز و نوبل
• پرفروش‌ترین کتاب سال نیویورک تایمز

نکوداشت‌های کتاب دلتنگی در فروشگاه اچ مارت

• شاعرانه و صادقانه. زانر به زیبایی مسأله‌ی از دست دادن مادر را به تصویر می‌کشد. طرفدارانی که امیدوارند نگاه جزئی‌تری به زندگی این ستاره‌ی محبوب بیاندازند، از خواندن این کتاب پشیمان نخواهند شد. (پابلیشرز ویکلی)
• دلتنگی در فروشگاه اچ مارت، روایت ملموسی از عزا و از دست دادن است و به مخاطب یادآوری می‌کند که چه چیزهای باارزشی برای از دست دادن داریم. (Vulture)
• کتاب دلتنگی در فروشگاه اچ مارت یک شگفتی است، یک داستان کودکانه‌ی زیبا و تکان‌دهنده‌ درباره‌ی مادران و دختران، عشق، عزا و هویت. این کتاب همزمان که قلبم را شکست، من را در بهت و شگفتی جا گذاشت. (آدرین بوردور، نویسنده)
• میشل زانر کتابی نوشته که با تمام حواس پنجگانه‌تان حسش می‌کنید؛ جملاتی که می‌توانید مزه کنید و پاراگراف‌هایی که مانند موسیقی به گوش می‌رسند. او به زیبایی داستان غذا و خاطرات را با هم ادغام می‌کند، داستانی که روایت پیچیده‌ای از وفاداری و از دست دادن است. (ریچل سایم، نویسنده‌ی نیویورکر)

کتاب دلتنگی در فروشگاه اچ مارت برای چه کسانی مناسب است؟

مطالعه‌ی این کتاب به تمام علاقه‌مندان به ادبیات غیرداستانی و دوست‌داران فرهنگ آسیای شرقی پیشنهاد می‌شود.

در بخشی از کتاب دلتنگی در فروشگاه اچ مارت می‌خوانیم

گاهی اوقات وقتی پدر و مادرم مرا در خانه با یک پرستار تنها می‌گذاشتند، مجسمه‌های کوچک مادرم را به ردیف روی یک سینی می‌گذاشتم و هریک از آن حیوانات کریستالی را با دقت در سینک ظرفشویی با مایع ظرفشویی می‌شستم و سپس با دستمال کاغذی خشک می‌کردم. قفسه‌های پایینی را گردگیری می‌کردم و شیشه‌اش را با ویندِکس تمیز می‌کردم. سپس سعی می‌کردم دوباره آن‌ها را ‌به بهترین شکل ممکن از حفظ مرتب کنم و آرزو می‌کردم وقتی مادرم به خانه برمی‌گردد، با محبت کردن به من پاداش بدهد.

من میل شدید و اعتیادگونه‌ای به تمیز کردن به عنوان روشی محافظتی پیدا کردم و وقتی حتی ذره‌ای احساس می‌کردم به حال خود رها شده‌ام، شروع به تمیز کردن وسایل می‌کردم. این حس رها شدن، قوه‌ی تخیل کودکانه‌ام را تحت فشار قرار می‌داد. کابوس‌های شبانه‌ام و توهم شدید در مورد مرگ پدر و مادرم، دائماً مرا آزار می‌داد. تصور می‌کردم که دزد وارد خانه‌مان شده است و پدر و مادرم را با جزئیاتی وحشتناک به قتل می‌رساند. اگر پدر و مادرم شب دیروقت از بیرون به خانه برمی‌گشتند، مطمئن می‌شدم که تصادف کرده‌اند. من درگیر خوابی تکراری شده بودم که در آن پدرم خسته از ترافیک، از مسیر میانبرِ اشتباهی می‌رفت که ماشین آن‌ها را به سمت لبه پل خیابان فِری می‌کشید و باعث سقوط آن‌ها در رودخانه ویلامِت می‌شد.

فهرست مطالب کتاب

تقدیر و تشکر
فصل اول: دلتنگی در اچ مارت
فصل دوم: اشک‌هاتو برای بعد نگه دار
فصل سوم: پلک دوتایی
فصل چهارم: سبک نیویورکی
فصل پنجم: شراب کجاست؟
فصل ششم: ماده تاریک
فصل هفتم: دارو
فصل هشتم: خواهر بزرگتر‌
فصل نهم: کجا میریم؟
فصل دهم: زندگی و مرگ
فصل یازدهم: چه هیبت خروشانی در تو به حد وفور وجود ندارد؟
فصل دوازدهم: نظم و قانون
فصل سیزدهم: دست سنگین
فصل چهاردهم: دوست‌داشتنی
فصل پانزدهم: قلب من خواهد تپید
فصل شانزدهم: حریره هسته کاج
فصل هفدهم: تبر کوچک
فصل هجدهم: مانگچی و من
فصل نوزدهم: یخچال کیمچی
فصل بیستم: کافی شاپ هانجان