معرفی و دانلود کتاب غزلیات شمس - جلد دوم
برای دانلود قانونی کتاب غزلیات شمس - جلد دوم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب غزلیات شمس - جلد دوم
راه رسیدن به حقیقت صعب و دشوار است. بیمراد و راهبر نمیتوان چنین رهی را پیمود. مولانا نیز شمسی میخواست تا راه تاریک را بر او روشن سازد و رستاخیز ناگهان و رحمت بیمنتها باشد. کتاب غزلیات شمس - جلد دوم، بخش اعظمی از غزلیاتی را که مولانا در وصف شمس تبریزی سروده، به ما ارائه میکند. این غزلیات پس از ناپدید شدن شمس و سرگشتگی جلال الدین محمد بلخی بر زبان او جاری شدهاند و پریشانی و فراق مولانا را بر ما نمایان میسازند.
دربارهی کتاب غزلیات شمس - جلد دوم
ما تصور میکنیم که آگاه هستیم. به خیال خودمان دنیا و خودمان را میشناسیم و عشق را چشیده و عقل دوراندیش را آزمودهایم. این اندیشهی خام تا پایان عمر با کسان بیشماری همراه است و آنها را در حبابی از جنس تکبر و توهم بالا میبرد و ناگهان میترکد و انسان «خود آگاه پندار» را در عمق جهل مرکب سقوط میدهد. این وضعیتی بود که مولانا تا پیش از ملاقات شمس تبریزی در آن زندگی میکرد. او عالمی بلند مرتبه بود و از سرزمینهای دور و نزدیک به محضرش میرسیدند و در برابرش کرنش و او را ستایش میکردند. مولانا نیز خود را والامقام میدانست و همگان را پندواندرز میداند؛ اما تاج و تختی که این عارف بر رویش حکومت میکرد، به یک زلزله نیاز داشت. کسی باید میآمد و «خداوندگار مولانا»، عارفی که شیخ و شاه در برابر منبرش سجده میکردند را از تخت پایین میکشید. حق جلال الدین محمد بلخی این نبود که درگیر درس و بحث شود، جان او میبایست در عشق میسوخت و از نو زنده میشد. دیوانه کردن مولانا کار هر کسی نبود. زاهدان خشک مذهب و شاعران میانمایه از پس این مهم برنمیآمدند. برای سوزاندن مولوی، شمس تبریزی لازم بود که خورشید و «خدای» مولانا شود، اویی که در بیشهی اندیشهی شعله کشید و دنیای خداوندگار را گلستان کرد.
کتاب غزلیات شمس - جلد دوم، بخش دوم از غزلیات عاشقانهای است که همگی در وصف شمس تبریزی سروده شدهاند. مولانا بیشتر از 3000 شعر سرود تا بلکه بتواند ذرهای از درد فراق را که پس از ناپدید شدن شمس، بر روح و روانش آوار شد، بازگو کند. شمس برای مولانا مراد و تعالی بود. او سالها به درس و مطالعه پرداخته بود تا شاید بتواند «سنت و شریعت» را بشناسد و ناگاه شمس رسیده بود و او را تا «سبحانی ما اعظم شانی» بالا برد. ما از تأثیری که خورشید تبریز بر جان مولوی گذاشت، هیچ نمیدانیم. آن دگرگونی و شوریدگی که جلال الدین محمد بلخی دچارش شد و رشتهی اندیشهاش را از نو بافت، در فهم ما نخواهید گنجید و فقط میدانیم عشق شمس توانست یک «فقیه» را به «صوفی» تبدیل کند. شمس تبریزی برای ما یک فرد نیست، او یک شورش و عصیان است در سکون و ملال. از شمس هیچ ردپایی وجود ندارد و اصلاً نمیتوان منبع معتبری دربارهی هویت او پیدا کرد؛ اما بااینحال مزاری در شهرستان خوی وجود دارد و برخیها معتقدند که آن محل زیارتگاه شمس تبریزی است. به احتمال قوی این آرامگاه ارتباطی به شمسِ مولانا ندارد، اما در این مجال، واقعیتِ موجود حائز اهمیت نیست؛ زیرا هدف از زیارت آن قبر، ابراز عشق به جسم در خاک خفتهی شمس نیست و مقصود ما از طواف آن آرامگاه، تکریم جایگاه کسی است که برای مولانا «ای تو امان جهان، ای تو جهان را چو جان» بود.
کتاب غزلیات شمس - جلد دوم، عشق مولانا به شمس را آشکار میسازد و نشانمان میدهد که شمس مولانا را از نو خلق کرده است؛ اما در این غزلیات اطلاعاتی از خود شمس، عقاید و سخنان او، وجود ندارد. خوشبختانه مولانا با وجود اینکه از شعر گفتن متنفر بود و «مفتعلن مفتعلن مفتعلن» او را خسته کرده بود، همهچیز را تحریر میکرد. او پس از اینکه شمس بهخاطر حسدورزی و تهدیدهای مریدان مولانا، از قونیه گریخت و جلالالدین را تنها گذاشت، عبارات، سخنان، اشعار و هرچه بر زبان شمس رفته بود و در ذهن مولوی مانده بود را بر روی کاغذ آورد و آن را «مقالات شمس» نامید. این مقالات از بین نرفتهاند و درحال حاضر تنها منابع معتبری هستند که میتوان به کمک آنها با شخصیت شمس تبریزی آشنا شویم.
خود مولانا معتقد بود: «ای برادر تو همه اندیشهای» و درست هم میگفت. عناصر زبانی و صور خیال شعر مولوی، نسبت به مضمون و جهانبینی او، اهمیت چندانی ندارد، اما بههرحال دانستنشان هم خالی از لطف نیست. همانطور که از نام کتاب غزلیات شمس پیداست، قالب تمام اشعار غزل است، اما همگی در وزن و بحر سروده نشدهاند. مولانا در تمام زمینهها مرید شمس بود اما نمیدانیم چرا در زمینهی «پارسی دوستی» بهطور کامل بر راه و روش شمس نرفته است. شمس تبریزی در مقالات شمس گفته است: «زبان فارسی را لطیفتر و دقیقتر از زبان عربی میدانست.» درحالیکه مولانا در اشعار خود از کلمات و اصطلاحات عربی بسیار بهره برده است. مضمون تمام غزلیات عاشقانه هستند و با عناصری چون تلمیح، استعاره، تضمین و حسنتعلیل، شعر خود را به کمال رسانده است. کتاب غزلیات شمس - جلد دوم به ما نشان خواهد داد که مولانا چه انشعاب پررونق و مهمی را در عرفان ایجاد کرد و چگونه ادبیات عرفانی را که پیش از او به عرصهی شعر ورود پیدا کرده بود، به والاترین مرتبهی خود رساند.
کتاب غزلیات شمس - جلد دوم با تصحیح بدیعالزمان فروزانفر، در نشر خوب به چاپ رسیده است. پیشاز این، جلد نخست غزلیات شمس نیز منتشر و به خوانندگان تقدیم شده است.
کتاب غزلیات شمس - جلد دوم برای چه کسانی مناسب است؟
نشناختن مولانا از بد شناختن او بهتر است. برخی از اطلاعات غربال نشده و نادرستی که در اینترنت دربارهی مولوی وجود دارد، همچون زهری بر شخصیت مولانا و ادبیات عرفانی نفوذ میکند و ما را درست شناختن عارف صاحب طریقت فارسیزبان محروم میکند. کتاب غزلیات شمس - جلد دوم اشعار خود مولاناست که پس از فراغ شمس سروده است. این غزلیات به ما کمک میکنند که با نقش و تأثیر شمس بر مولانا را بهدرستی آشنا شویم.
در بخشی از کتاب غزلیات شمس - جلد دوم میخوانیم
ای هفت دریا، گوهر عطا کن
وین مسها را پرکیمیا کن
ای شمع مستان، وی سرو بستان
تا کی ز دستان؟ آخر وفا کن
بگریست بر ما، هر سنگ خارا
این درد ما را جانا دوا کن
ای خشم کرده، دیدار برده
این ماجرا را یک دم رها کن
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب غزلیات شمس - جلد دوم |
نویسنده | مولانا جلال الدین محمد بلخی |
ناشر چاپی | نشر خوب |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | |
تعداد صفحات | 767 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-6513-55-5 |
موضوع کتاب | کتابهای شعر کهن |