زندگینامه و دانلود بهترین کتابهای عمر خیام نیشابوری
عمر خیام نیشابوری، ریاضیدان، ستارهشناس، دانشمند و شاعر ایرانی قرن پنجم و ششم هجری قمری است. تصحیح تقویم شمسی به فرمان سلطان ملکشاه، راهاندازی رصدخانه در اصفهان و انجام تحقیقات در ریاضیات از جمله کارهای علمی وی به شمار میروند. از میان آثار خیام در ریاضی و جبر و مقابله کتابهای پیش رو را میتوان نام برد: «رساله فی شرح ما اشکل من مصادرات کتاب اقلیدس»، «رساله فی الاحتیال لمعرفه مقداری الذهب» و «الفضه فی جسم مرکب منهما و لوازم الامکنه».
زندگینامه عمر خیام نیشابوری
نام کامل عمر خیام نیشابوری (Omar Khayyam) غیاثالدین ابوالفتح عمر بن ابراهیم نیشابوری است. نام خیام (به معنی خیمهساز) ممکن است از حرفهی پدری او برگرفته شده باشد. از زندگی خیام اطلاعات چندان دقیقی در دست نیست و اختلافنظرهای بسیاری در خصوص تمام ابعاد زندگی او، حتی زمان تولد و وفاتش وجود دارد.
تولد عمر خیام نیشابوری را در حدود 439 هجری قمری برآورد کردهاند. خیام پیش از سفر به سمرقند در زادگاهش نیشابور به تحصیل در فلسفه و علوم مختلف پرداخت. وقایع سیاسی قرن یازدهم نقش مهمی در سیر زندگی خیام داشته است. ترکان سلجوقی قبایلی بودند که در قرن یازدهم به جنوب غربی آسیا حمله کردند و در نهایت حکومتی را پایهگذاری کردند که اغلب نقاط ایران و بینالنهرین را زیر سلطهی خود داشت. حاکم سلجوقی در نیشابور خود را سلطان خواند و سپس عازم بغداد شد. در طول استیلای این حکومتِ نظامی و سستبنیاد بود که عمر خیام نیشابوری بالیدن گرفت. اندیشمندان و حتی بزرگانی نظیر خیام نیز از اقدامات سبعانهی این حکومت مصون نبودند مگر اینکه میتوانستند به نحوی، نظر حکام محلی را به خود جلب کنند و از حمایت آنان بهرهمند شوند. حتی در آن صورت نیز این حمایت، ثبات چندانی نداشت چرا که سیاستهای منطقهای و توزیع قدرت و ثروت، مدام معاملات قدرت را در مناطق مختلف ایران تغییر میداد و بر دشواری شرایط میافزود.
سیر زندگی علمی حکیم عمر خیام نیشابوری
طغرل بیگ، مؤسس سلسلهی سلجوقیان، اصفهان را پایتخت خود قرار داد و نوهاش، ملکشاه سلجوقی را حاکم آن شهر تعیین کرد. عمر خیام نیشابوری تا آن زمان به واسطهی پژوهشهای خود به چنان مقامی رسیده بود که ملکشاه او را به اصفهان دعوت کرد تا رصدخانهای بسازد. پس از ساخت رصدخانه، ستارهشناسان و دانشمندان برجستهی دیگری نیز به آن آمدند و به تحقیق و پژوهش پرداختند. خیام به مدت 18 سال، هدایت دانشمندان را در رصدخانه بر عهده داشت. به دلیل صلح و آرامشی نسبی که در آن زمان برقرار بود، عمر خیام نیشابوری فرصتی یافت تا خود را تماماً وقف علم کند. در این مدت بر تنظیم جداول نجومی کار کرد و در اصلاح تقویم مشارکت داشت. خیام در نتیجهی انجام محاسبات خود، طول هر سال را 365/24219858156 روز به دست آورد. امروزه میدانیم که طول مدت سال در عمر هر فرد در ششمین رقم اعشار تغییر میکند. این درجه از دقت و صحت محاسبات بسیار شگفتانگیز است. پس از بررسیهای فراوان، تقویمی به نام تقویم جلالی توسط خیام و سایر دانشمندان ساخته شد که بسیار دقیقتر از تقویمهایی بود که تا آن زمان مورد استفاده قرار میگرفت. این تقویم توسط ملکشاه به رسمیت شناخته شد.
عمر خیام نیشابوری علاوه بر کار روی اصلاحات تقویم، به مطالعهی ریاضیات نیز میپرداخت. او در کتاب خود، «رساله فی شرح ما اشکل من مصادرات اقلیدس»، نقدهای بنیادینی بر نظریههای همسانی و تناسب اقلیدس مطرح کرد. ایدهی او در مورد نظریهی همسانی به علوم ریاضی راه پیدا کرد و بر محاسبات ریاضیدان مشهور انگلیسی، جان والیس، تأثیر گذاشت. سالهای حضور خیام در اصفهان، سالهای پرباری برای او به لحاظ دستاوردهای علمی بود. آرامش نسبی او اما با مرگ حامیاش از بین رفت.
عمر خیام نیشابوری پس از ترک رصدخانه
پس از مرگ ملکشاه، بیوهی سلطان با خیام به مخالفت پرداخت. بودجهی رصدخانه قطع شد و اصلاحات تقویم جلالی به حالت تعویق درآمد. خیام با آنکه از همه طرف تحت فشار بود، کوشید تا راهی برای خود بیابد. اما سرانجام ناگزیر به ترک اصفهان شد و به مرو، که سلطان سنجر آن را پایتخت جدید خود اعلام کرده بود، عازم شد. سلطان سنجر مرکز بزرگی برای تعلیمات اسلامی در مرو بنا کرد و خیام در آن به مطالعهی ریاضیات پرداخت. وی در آنجا به تدریس علوم مختلف از جمله فلسفه، فقه، تاریخ، ریاضیات، طب و نجوم نیز مشغول بود.
شهرت عمر خیام نیشابوری اما نه به واسطهی کارهای علمی او که بیشتر به دلیل اشعار و رباعیات اوست. خیام در جهان غیرفارسیزبان نیز به اشعار خود شهره است. ترجمهی ادوارد فیتز جرالد از رباعیات خیام موجب شد تا او به شاعری پرآوازه در جهان تبدیل شود. رباعیات خیام به اغلب زبانهای دنیا ترجمه شدهاند و تا اندازهی زیادی، معرف شعر کهن فارسی در دنیا به شمار میآیند. برخی از پژوهشگران، به دلیل پیشینهی علمی سترگ خیام، در شعر سرودن او تردید دارند. معاصران خیام چندان توجهی به اشعار وی نداشتند و شخصیت علمی او برای آنان برجستهتر بود؛ به طوری که تا مدت 2 قرن پس از مرگ خیام، تنها چندین بیت از اشعار او با نام او شناخته شده و شنیده شده بود. در آن زمان، اغلب برای پشتیبانی موضوعی از نظریات خیام، ابیاتی را همراه آن نظریهها مطرح میکردند. همین امر موجب شده تا پژوهشگران در جنبه شاعری شخصیت خیام تردید کرده و به این فکر بیفتند که شاید به علت شهرت علمی خیام، اشعاری سروده شده و به وی نسبت داده شده باشد.
زمان مرگ عمر خیام نیشابوری را در 83 سالگی و در حوالی سال 526 هجری قمری تخمین میزنند. آرامگاه عمر خیام نیشابوری، به لحاظ معماری از سازههای کمنظیر و زیبای ایران به شمار میرود. طراحی آرامگاه خیام، توسط معمار فقید، هوشنگ سیحون انجام شده است و در بنای آن، سه جنبهی برجستهی زندگی خیام یعنی ریاضی، ستارهشناسی و ادبیات نمایان شده است.
سبک نگارش و دیدگاههای عمر خیام نیشابوری
عمر خیام نیشابوری بر علوم مختلف از جمله فلسفه، ریاضیات، نجوم، زبانشناسی، فقه و تاریخ تسلط داشت. خیام در دورانی زندگی میکرد که اوضاع سیاسی-اجتماعی آن، آشفته و بینظم بود. از آنجا که حاکمان از ادارهی کشور ناتوان بودند، ناگزیر از انتخاب وزیرانی بودند تا به آنها اختیارات اجرایی داده و کشور را به کمک آنان اداره کنند. اما این وزیران، به واهیترین بهانهها در معرض خطر اعدام قرار میگرفتند. در این هرجومرج و آشفتگی، گروه عظیمی از متعصبان نیز وجود داشتند که با همهی علوم، حتی ریاضیات و پزشکی و نجوم، مخالفت میکردند و کسانی را که به تحصیل این علوم میپرداختند کافر و ملحد میدانستند. به نظر میرسد که خیام، از بیم متعصبان، اشعارش را پنهان میکرده و آن را تنها برای گروهی از دوستان صمیمی خود فاش میکرده است. بدون احتساب ابیات تکراری، به گمان برخی از مصححان و ادبیان برجسته مانند محمدعلی فروغی و صدایت هدایت، تنها 57 رباعی را میتوان بدون هیچ شک و تردیدی به خیام نسبت داد.
زبان شعر عمر خیام نیشابوری ساده و روان است و در سرودن شعر از کسی پیروی نکرده است. خیام گاه در خلال اشعارش دیدگاههای فلسفی خود را بیان کرده است. او به واقع شخصیتی متفکر بود که در باب مسائل فسلفی و الهیاتی از قبیل ماهیت واقعیت، چیستی امر ابدی، ناپایداری و عدم قطعیت زندگی و رابطهی انسان با خدا به تعمق میپرداخت.
عمر خیام نیشابوری احساس ضعف و ناتوانی انسان را عمیقاً درک میکند و از نادانی و استیصال او آگاه است. خیام که خود پاسخ قابل قبولی برای سردرگمیها و پرسشهای وجودی و بنیادی خویش نیافته است، انتخاب میکند که شادمانه، قدردان زیباییهای فانی زندگی باشد.
برخیز و مخور غم جهان گذران
بنشین و دمی به شادمانی گذران
در طبع جهان اگر وفایی بودی
نوبت به تو خود نیامدی از دگران
در پایان، گفتنی است که کتاب رباعیات خیام (Rubaiyat of Omar Khayyam)، که گنجینهای بیبدیل در عرصهی شعر کلاسیک فارسیست، در دو نسخهی صوتی و الکترونیکی، در سایت کتابراه موجود و قابل تهیه است.