معرفی و دانلود کتاب کارآگاه وارویک 2: پنهان در ملاعام

معرفی کتاب کارآگاه وارویک 2: پنهان در ملاعام

کتاب کارآگاه وارویک 2: پنهان در ملاعام رمانی جذاب، مهیج و معمایی از جفری آرچر است. این کتاب داستان کارآگاهی به نام ویلیام وارویک را روایت می‌کند که تازه به سِمَت گروهبانی ارتقا یافته. او در پرونده‌ی جدیدش باید معامله‌گر بزرگِ مواد مخدر را دستگیر کند و در این راه با دشمنان زیادی روبه‌رو می‌شود.

درباره‌ی کتاب کارآگاه وارویک 2: پنهان در ملأعام

کتاب پنهان در ملأعام (Hidden in Plain Sight) دومین جلد از مجموعه‌ی کارآگاه وارویک (Detective William Warwick) است که نویسنده‌ی پرفروش، جفری آرچر (Jeffrey Archer)، داستان پرپیچ‌وخمش را قوام بخشیده. در جلد اولِ این مجموعه به نامِ بی‌دردسر، خواندیم که ویلیام وارویک در ابتدای مسیرِ کارآگاهی و در اولین پرونده‌اش، بر پیدا کردنِ دزدِ تابلوی نقاشی ارزشمندی متمرکز بود. او در مسیرِ حل پرونده، یک دشمن و یک معشوقه پیدا کرد. دشمن خلافکاری به نام مایلز فاکنر که در این جلد نیز دردسرهای زیادی را برای ویلیام رقم می‌زند و معشوقی به نام بث که حالا در جلد دوم، با ویلیام نامزد کرده است.

ویلیام در کتاب کارآگاه وارویک 2: پنهان در ملأعام درگیر پرونده‌ی مواد مخدر می‌شود. ویلیام و تیمش مأموریت می‌یابند یک دلال و پخش‌کننده‌ی بزرگ مواد مخدر به نام عاصم رشیدی را دستگیر کنند. گیر انداختن این خلافکار که به افعی معروف است، کار آسانی نیست. ویلیام در جریان این پرونده با دشمنِ قدیمی خود، مایلز فاکنر، روبه‌رو می‌شود. مایلز در موقعیت‌های مختلف، ویلیام را غافلگیر می‌کند. ویلیام برای تسلط یافتن بر مایلز، به دوست زمانِ مدرسه‌ی خود که حالا به دلالِ خیابانیِ مواد مخدر تبدیل شده، متوسل می‌شود. این در حالی است که ویلیام و بث در حال آماده شدن برای جشن عروسی‌شان هستند، اما اتفاق غیرمنتظره‌ای انتظارشان را می‌کشد.

جفری آرچر شخصیت ویلیام را در طول کتاب‌های این مجموعه، مبارزی علیهِ شرِ موجود و جنایتکاران قدرتمند قرار داده است. این کارآگاه پرونده‌های سخت و پیچیده‌ای را از سر می‌گذراند و دام‌های پنهانی برای مجرمین پهن می‌کند و سر بزنگاه گیرشان می‌اندازد. کتاب کارآگاه وارویک 2: پنهان در ملأعام دنباله‌ی کتاب «بی‌دردسر» است و در جلد سوم با نام «چشم‌پوشی»، ماجراهای ویلیام ادامه می‌یابد.

این کتاب با ترجمه‌ی فروزان صاعدی از سوی نشر کامک به چاپ رسیده است.

درباره‌ی مجموعه‌ی کارآگاهی ویلیام وارویک

در این مجموعه، مخاطب با کارآگاه وارویک در ماجراهای معمایی همراه می‌شود. این کارآگاه زندگی‌اش را وقف مبارزه با جنایتکاران کرده و در پیچ‌وخم‌ پرونده‌ها، پیروزی و شکست را تجربه می‌کند. مجموعه‌ی کارآگاهی ویلیام وارویک (William Warwick) به قلم نویسنده‌ی سرشناس بریتانیایی، جفری آرچر نوشته شده و انتشارات کامک اقدام به چاپ آن در ایران کرده است. تاکنون سه جلد از این مجموعه منتشر شده است که اولینِ آن «بی‌دردسر» است و جلدهای دوم و سوم به ترتیب، «پنهان در ملأعام» و «چشم‌پوشی» نام دارند.

نکوداشت‌های کتاب کارآگاه وارویک 2: پنهان در ملأعام

• پر از پیچش‌های داستانی شوک‌برانگیز. (ساندی اکسپرس)
• کتاب پنهان در ملاعام ثابت می‌کند جفری آرچر هنوز در داستان‌سرایی استاد قابلی است. (دیلی اکسپرس)
• اثری تلخ و دراماتیک. (دِیلی میرور)
• جفری آرچر را می‌توان بزرگ‌ترین داستان‌سرای عصر حاضر دانست. (مِیل آن ساندی)
• آرچر با تعلیق‌های دراماتیکش، خواننده را لبه‌ی پرتگاه نگه می‌دارد. (دیلی مِیل)
• اگر برای مهارت قصه‌گویی جایزه‌ی نوبل بدهند، جفری آرچر آن را دریافت خواهد کرد. (دیلی تلگراف)
• شخصیت‌های پخته با نقاط اوجِ جذاب از ویژگی‌های شاخص کتاب کارآگاه وارویک 2: پنهان در ملأعام هستند. (کندیس)

کتاب کارآگاه وارویک 2: پنهان در ملأعام برای چه کسانی مناسب است؟

دوست‌داران رمان‌های کارآگاهی، معمایی و جنایی لذت فراوانی از این رمان معمایی و جنایی خواهند برد.

در بخشی از کتاب کارآگاه وارویک 2: پنهان در ملاعام می‌خوانیم

وﯾﻠﯿﺎم ﻣﺴﺘﻘﯿﻤﺎً ﺑﻪ ﺟﻠﻮی ﺻﻒ ﮐﻨﺘﺮل ﮔﺬرﻧﺎﻣﻪ رﻓﺖ و ﮐﺎرت شناسایی ﺧﻮد را اراﺋﻪ ﮐﺮد. اﻓﺴﺮی ﭘﺎﺳﭙﻮرتش را ﭼﮏ ﮐﺮد و او به‌سرعت رد شد. به لطف بث که موافقت کرده بود چمدان‌ها با او باشد، سالن تحویل بار را رد کرد و ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ به‌سمت ﻗﻄﺎر ﺳﺮیع‌اﻟﺴﯿﺮ گاتویک رفت. وﻗﺘﯽ ﻗﻄﺎر ﺳﯽ دﻗﯿﻘﻪ ﺑﻌﺪ ﺑﻪ اﯾﺴﺘﮕﺎه وﯾﮑﺘﻮرﯾﺎ رﺳﯿﺪ، او اوﻟﯿﻦ ﮐﺴﯽ ﺑﻮد ﮐﻪ بلیت ﺧﻮد را پشت نرده‌ها تحویل داد، بعد هم ﺗﻤﺎم راه را ﺗﺎ اﺳﮑﺎﺗﻠﻨﺪﯾﺎرد دوید. وﻗﺘﯽ درﻫﺎی اﺗﻮﻣﺎﺗﯿﮏ ﺑﺎز ﺷﺪ، ﺑﻪ آﺳﺎﻧﺴﻮرﻫﺎ ﺗﻮﺟﻬﯽ ﻧﮑﺮد، از ﭘﻠﻪﻫﺎ ﺑﻪ‌سمت ﻃﺒﻘﻪ‌ی ﭼﻬﺎرم، ﺑﺎﻻ رﻓﺖ و ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ راهی دﻓﺘﺮ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪه شد.

وﻗﺘﯽ در راﻫﺮو می‌دوﯾﺪ، ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻧﮕﺎهﻫﺎی عجیب‌وغریبی شد که اﻓﺴﺮان ﻫﻤﮑﺎرش در ﺣﯿﻦ ﻋﺒﻮر به او می‌کردند و فهمید ﻫﻨﻮز یک ﭘﯿﺮاﻫﻦ ﮔﻠﺪار ﯾﻘﻪ‌ﺑﺎز، ﺷﻠﻮار ﺟﯿﻦ و ﺻﻨﺪل راحتی ﺑﻪ ﺗﻦ دارد، اﻣﺎ آنﻫﺎ خبر نداشتند ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻋﺖ ﻗﺒﻞ، داشت اطراف رم قدم می‌زد و از دﻣﺎی ﻫﻮای سی‌درجه سانتیگراد لذت می‌برد. به در دفتر فرمانده ضربه زد و ﻗﺒﻞ از اﯾﻨﮑﻪ وارد اﺗﺎق ﺷﻮد، ﻟﺤﻈﻪای ﺻﺒﺮ ﮐﺮد ﺗﺎ ﻧﻔﺴﯽ ﺗﺎزه ﮐﻨﺪ. وﻗﺘﯽ وارد اﺗﺎق ﺷﺪ، ﺗﯿﻢ از ﺟﺎﯾﺶ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ و با ﮐﻒ دﺳﺘﺎن‌شان شروع به ضربه زدن روی میز کردند.

ﺑﻌﺪ از اﯾﻨﮑﻪ ﻫﯿﺎﻫﻮ تمام شد، ﻫﺎوک ﮔﻔﺖ: «ﺑﺸﯿﻦ. ﺑﺎ ﺗﺸﮑﺮ از ﺷﻤﺎ، دﺳﺘﯿﺎر ﮐﻤﯿﺴﺮ مجوز عملیات رو صادر کرده ﺗﺎ ﻓﺮدا ﻋﺼﺮ ﺑﻪ ﺧوﻧﻪ‌ی ﻓﺎﮐﻨﺮ ﯾﻮرش ﮐﺎﻣﻞ ﺑﺒﺮیم. دقیقاً می‌دونم چه نقشی تو ذهنم برای تو دارم گروهبان کارآگاه وارویک، اﻣﺎ دﺳﺘﮕﯿﺮی یه ﻧﻔﺮ با این لباس ﺣﺘﯽ تو ایتالیا هم مناسب نیست.»