معرفی و دانلود کتاب صوتی لیلیان و موزه‌ی مزه‌ها

معرفی کتاب صوتی لیلیان و موزه‌ی مزه‌ها

داستانی با عطر سیب‌زمینی سرخ شده، رزماری و آویشن! کتاب صوتی لیلیان و موزه‌ی مزه‌ها قصه‌ی زنی آشپز است که طعم‌ها را برای تغییر احوال اطرافیانش به کار می‌گیرد و در کلاس‌های آخر هفته همین هنر را به شاگردانش می‌آموزد. این اثر لطیف از اریکا بائورمایستر که نامزد جایزه‌ی گودریدز بوده، به‌شکل وصف‌ناپذیری زیبا، قدرت‌بخش و سرشار از آرامش است و روح شنوندگانش را به پرواز درخواهد آورد.

درباره‌ی کتاب صوتی لیلیان و موزه‌ی مزه‌ها

طعم‌ها یا کلمات؟ کدام یک شما را از خستگی یک روز دشوار نجات می‌دهند؟ زمانی که افسردگی به دنبال شما می‌آید از چه قدرتی برای فرار از آن یا دور کردنش استفاده می‌کنید؟ کتاب صوتی لیلیان و موزه‌ی مزه‌ها (The Monday Night Cooking School) اثری با حال‌وهوای اسرارآمیز است که به این موضوع می‌پردازد. شخصیت‌های رمان همگی کسانی هستند که آشپزی را برای نجات رابطه،‌ شغل یا روان خود برگزیده‌اند و هرکدام به روشی متفاوت در مسیر خلق بوها و مزه‌ها پیش می‌روند.

اولین فردی که با او آشنا می‌شویم لیلیان، صاحب رستوران و مدرس کلاس‌های آشپزی است. لیلیان وقتی که فهمید روحش، هر بو و طعمی را درک می‌کند هنوز یک دختربچه بود. راستش را بخواهید او آنقدر کم‌سن بود که دستش راحت به گاز نمی‌رسید، اما نمی‌توانست از جادوی غذا بگذرد و ارتباطش را با احوال آشپز یا اهالی خانه نادیده بگیرد. با این وجود زندگی خیلی با قهرمان رمان مهربان نبود تا فرصتی برای شکوفایی استعدادها در اختیارش بگذارد. چراکه پدرش در سال‌های کودکی لیلیان آن‌ها را ترک کرد و این اتفاق به افسردگی شدید مادرش منجر شد.

زن زیبایی که روزی چشمانش از جادوی عشق می‌درخشید حالا روحی پژمرده و بی‌انگیزه داشت و بدون هیچ هدفی در خانه می‌چرخید. تنها سرگرمی مادر لیلیان و راه نجاتش، رمان‌ها بودند. او می‌خواند و می‌خواند و حتی برای لحظه‌ای کتاب‌هایش را زمین نمی‌گذاشت. ادبیات مسکن او بود، اما همین تسکین، توجه مادر را از دختر کم‌سنش دور می‌کرد. لیلیان هم در نتیجه به مهربانی مادر دوستانش پناه می‌برد تا روزی که طعم جادوی آشپزی را در منزل آن‌ها چشید و شخصیت اصلی کتاب صوتی لیلیان و موزه‌ی مزه‌ها در این نقطه، قدرتی را کشف کرد که کمتر کسی از آن آگاه بود.

او تمام توانش را به کار بست تا با هنر طعم‌ها و بوها مادرش را از چنگال افسردگی نجات دهد. اما اینکه لیلیان در تغییر مادرش موفق بود یا نه را در این نقطه پاسخ نمی‌دهیم،‌ چون دخترک تنهای دیروز حالا آشپزی کاردان است که سعی دارد با دوره‌های آموزشی‌اش افراد بیشتری را از افسردگی و اضطراب نجات دهد. آیا او در تحقق هدف اولیه‌اش موفق خواهد شد؟

برای کشف جواب این سوال شما را به شنیدن رمان لیلیان و موزه‌ی مزه‌ها با ترجمه‌ی فاطمه نظیری دعوت می‌کنیم تا با آشپز خیالباف و شاگردانش آشنا شوید!

گفتنی است که این اثر متفاوت توسط انتشارات البرز به چاپ رسیده و نشر صوتی آوانامه تهیه‌ی نسخه‌ی گویای آن را برعهده داشته است.

کتاب صوتی لیلیان و موزه‌ی مزه‌ها برای چه کسانی مناسب است؟

اگر دوست دارید رمانی جذاب و دلنشین بخوانید که شما را غرق در رنگ و بو و مزه کند، لیلیان و موزه‌ی مزه‌ها مناسب حال‌وهوای شماست.

با اریکا بائورمایستر بیشتر آشنا شویم

این نویسنده‌ی آمریکایی دکترای ادبیات دارد و با همکاری نویسندگان دیگر، دو کتاب راهنمای کتابخوانی نوشته است. اریکا بائورمایستر (Erica Bauermeister) تابه‌حال چندین کتاب منتشر کرده که چهار مورد از آن‌ها از پرفروش‌ترین‌های نیویورک تایمز شده‌اند. کتاب‌های بائورمایستر تا کنون به 25 زبان منتشر شده‌اند و از او کتاب دیگری به فارسی با نام «نگهبان عطرها» ترجمه شده است.

در بخشی از کتاب صوتی لیلیان و موزه‌ی مزه‌ها می‌شنویم

لیلیان در خانه پاکت را باز کرد و عطر پرتقال، دارچین، شکلات تلخ و چیز دیگری را استشمام کرد که دقیقا نمی‌دانست چیست. رایحه‌ای غلیظ و رمزآلود بود، مثل عطری که لابه‌لای شال کشمیری پوشیده شده باشد. او محتویات پاکت را روی پیشخوان آشپزخانه خالی کرد. کاغذی را که آبولیتا روی آن قرار داده بود، باز کرد و در سکوت خاصی آن را نگاه کرد. یک دستور آشپزی بود. اگرچه با خط آبولیتا نوشته شده بود و هر حرف به ضخامت و خشکی چوب بود. دلش می‌خواست آن دستور را دور بیندازد. اما به محض دیدن خط اول دستورالعملش مردد شد: «چوب جادوت رو پیدا کن».

لیلیان متوقف شد. «خیلی خب، باشه. بریم.»

صندلی‌ای را به‌سمت پیشخوان آشپزخانه کشید و روی آن ایستاد. دستش را دراز کرد تا به کابینت بالایی و جعبه‌ی قرمز حلبی‌اش برسد که باارزش‌ترین دارایی‌هایش را در آن نگه می‌داشت. چوب جادو نزدیک به کف جعبه زیر بلیت اولین فیلمی که دیده بود و همین‌طوری ماکت کوچک پل ونیزی بود که پدرش کمی قبل از رفتن به او داده بود. او تنها مبلغی پول و بوی خودش را روی آن اسکناس‌ها به‌جا گذاشته بود که البته مدت‌ها قبل از آنکه لیلیان لباس شستن را یاد بگیرد، آن بو از میان رفته بود. زیر چوب جادو یک عکس قدیمی از مادرش قرار داشت که در آن لیلیانِ کودک را در آغوش گرفته بود و چشمانش مستقیم دوربین را نگاه می‌کرد. لبخندش به‌اندازه کیک‌های شکلاتی‌ای که لیلیان می‌توانست بپزد، پهن و عمیق و جذاب بود.

فهرست مطالب کتاب صوتی