معرفی و دانلود کتاب رسوایی قرن و دیگر نوشتهها
برای دانلود قانونی کتاب رسوایی قرن و دیگر نوشتهها و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب رسوایی قرن و دیگر نوشتهها
کتاب رسوایی قرن و دیگر نوشتهها، منتخبی از مقالات روزنامهنگاری گابریل گارسیا مارکز، یکی از چهرههای مانا در ادبیات سدۀ بیستم است که میراثی بزرگتر از آثار جاودانهاش به حساب میآید.
رسوایی قرن و دیگر نوشتهها (The scandal of the century: and other writings)، گلچینی از پنجاه مقالۀ گابریل گارسیا مارکز (Gabriel José García Márquez) است که بین سالهای 1984 تا 1950 چاپ و روی میراث منحصر به فرد روزنامهنگاری او متمرکز شده است. نوشتههای این مجموعه را کریستوبال پرا جمعآوری کرده که به عنوان ویراستار خاطرات مکتوب گابو با او همکاری میکرد.
کتاب رسوایی قرن ما را از اولین نوشتههای گابوی جوان و ناشناختۀ روزهای بارانکیلا تا اواسط دهۀ 1980، هنگامی که او یک نویسندۀ بالغ و مشهور بینالمللی شده بود، آگاه میسازد. این گلچین نشان میدهد که گابو از همان ابتدای نویسندگی، از استعداد ذاتی فراوان همراه با حس طنزپردازی فوقالعادهای بهرهمند بوده است. پرا در توضیح خود نسبت به کیفیت انتخاب آثار، تصریح میکند آثاری را انتخاب کرده که بیشتر «جنبۀ داستانگویی گابو» را نشان میدهد.
به عنوان مثال در مقالۀ «انتخاب عنوان برای یک مقالۀ کذایی» گابو در مورد دشواری یافتن موضوعی مناسب برای شروع یک قطعه مینویسد: «کسانی هستند که فقدان موضوع را به موضوعی برای روزنامهنگاری تبدیل میکنند. این انتخاب در جایی مانند دنیای ما که در آن اتفاقهای جذاب بیشماری میافتد، پوچ و مسخره است.» سپس به مجموعهای از داستانهای عجیب میپردازد که در روزنامهها منتشر شدهاند؛ از جمله داستانی دربارۀ ازدواج شخص محترمی با دختر دیکتاتور اسپانیا، فرانسیسکو فرانکو که پس از ازدواج به عنوان «داماد دیکتاتور» شناخته شد یا داستان اینکه چطور چند بچه به دلیلِ بازی با «بشقابهای پرنده» سوختند.
گابو به وضوح نشان میدهد که میتوان مثل خود او، بدون داشتن موضوعی خاص، مقالهای سرگرم کننده نوشت. در «خطای موجه» بیش از هر چیز دیگری به خوب داستان گفتن اصرار میکند و با به کارگیری لحنی عجیب، داستانی را روایت میکند که در آن مردی سیاهمست، پس از دیدن ماهیهایی که از آسمان سقوط میکنند، با پرت کردن خود از پنجرۀ هتل، دست به خودکشی میزند.
این 50 مقاله، هم زمان با نشان دادن شیوه، تدبیر، عمق و شور آثار گابریل گارسیا مارکز، بیش از هر چیز نمایانگر اشتغال او در پیشهای است که آن را «بهترین حرفه جهان» میخواند. مارکز در آخرین سالهای زندگانیاش گفته بود: «دوست دارم بیش از آنکه برای صد سال تنهایی یا جایزه نوبل در یادها بمانم، به واسطه حرفهی روزنامهنگاریام شناخته شوم».
نکوداشتهای کتاب رسوایی قرن و دیگر نوشتهها:
- این مجموعه، یک کلاس پیشرفتۀ روزنامهنگاریست. ستونهایش پرطراوت، سرشار از اطلاعات، طنز و شوخطبعیست. تمام آنچه از مارکز انتظار میرود. (سیمور مایرون هرش، روزنامهنگار و برندۀ جایزۀ پولیتزر)
- داستانهای گابریل گارسیا مارکز بدون روزنامهنگاری او شکل نمیگرفت. دقیقاً همانگونه که بدون داستانهایش روزنامهنگاری او به وجود نمیآمد. برخی نوشتههای ژورنالیستی او به خوبیِ شاهکارهایش هستند. (خاویر کرکاس، نویسندۀ سربازهای سالامیس)
- لحن صریح و قاطع مارکز، درست از ابتدای مقالههای «رسوایی قرن» به چشم میآید. او جزو معدود نویسندگان داستانیست که آثارش ارزش رمزگشایی دارد. (دوایت گارنر، روزنامۀ نیویورک تایمز)
- نوشتههای ژورنالیستی گارسیا مارکز همچون داستانهایش، دقیق، آهنگین و خلاقانه است. خواندن رسوایی قرن برای هرکس که دلباختۀ صد سال تنهاییست، ضروری مینماید. (خوان گابریل واسکس، نویسندۀ صدای افتادن اشیا)
- این کتاب مارکز را در قامت یک جستجوگر حقیقت به نمایش میگذارد. در زمانۀ اخبار جعلی، رسوایی قرن غنیمتیست تا با گزارشگر واقعی آشنا شوید. (خورخه راموس، خبرنگار و نویسندۀ بیگانه)
در بخشی از کتاب رسوایی قرن و دیگر نوشتهها میخوانیم:
سهشنبهای در کالی بود. مردی که اندوه و بیحوصلگی تمام نشدنیِ آخر هفته (سه روز، درست عین هم گذشته بود) زندگی را برایش جهنم کرده بود، تا نیمهشبِ دوشنبه با کلهشقی و البته رعایت آداب، جرعه جرعه شراب نوشیده بود. صبحِ سهشنبه، به محضِ چشم باز کردن، هیولایِ سَر درد را دید که در اتاقش ایستاده و او را مطمئن کرده بود که دیشب به خوشگذرانی گذشته و صبح یکشنبه از خواب برخاسته است. چیزی به یاد نمیآورد. اگرچه به وضوح از گناه مهلکی که دیشب مرتکب شده پشیمان بود، البته بیآنکه دقیقاً بداند پشیمانیاش بابت کدام یک از هفت گناه کبیره است. فقط پشیمان بود؛ یک پشیمانیِ یگانه، مطلق، کاملاً مستقل و بهشدت آشوبطلبانه.
فقط مطمئن بود در کالیست. دستکم (لابد اینطور نتیجه میگرفت که) وقتی ساختمان مقابل پنجرهاش، هتل آلفرز رئال است و هیچکس نمیتواند با اعداد و ارقام به او ثابت کند شنبه شب، آن هتل یک شبه به شهر دیگری منتقل شده است، به این نتیجه رسیده بود که در کالیست. چشمانش را که بیشتر باز کرد، هیولای سَر درد را دید که کنار تختش نشسته است. کسی او را به نام کوچک خواند، اما اعتنایی نکرد. فقط خیال کرد شخصی در اتاق کناری نام مردی را میخواند که با او کاملاً بیگانه است. این صبحِ مزخرف، نحسی شنبه را کامل کرده بود. در تلاش بود تا هویتش را بازشناسد. فقط زمانی نام خود را به یاد آورد که متوجه شده بود، خود مورد خطاب صدای اتاق کناری بوده است. اگرچه پشیمانی چنان بر او سایه افکنده بود که از خطابی بیاهمیت هراسی به دل راه ندهد.
ناگهان شیئی باریک، مسطح و درخشنده از پنجره به اتاق آمد و در فاصلهای اندک از تخت او روی زمین افتاد. ناگزیر چنین خیال کرد که آن شیء برگیست که باد با خود آورده است و به سقف چشم دوخت که میان مهِ سَر دردش، متحرک و سیال شده بود. چیزی کنار تختش بر زمین میکوبید. بلند شد، به طرفِ دیگر بالشت نگاهی انداخت و ماهی کوچکی را دید که میان اتاقش افتاده است. زهر خندی طعنهآمیز بر لبانش نقش بست، چشم برگرفت و به دیوار رو کرد. با خود فکر کرد: چقدر عجیب! یک ماهی در اتاق من افتاده است، در طبقۀ سوم، اینجا در کالی که هزاران فرسنگ از دریا دور است، و خندههای طعنهآمیزش را از سر گرفت.
فهرست مطالب کتاب
مقدمۀ مترجم
تمجیدها
آرایشگر رئیس جمهور
انتخاب عنوان برای یک مقالۀ کذایی
خطای موجه
قاتلان قلبهای تنها
مرگْ زنی وقتنشناس است
بتپرستیِ عجیب در لاسیرپی
آن مرد در باران آمد
خانۀ بوئندیا
سخنشناس
پیشقراولان
پستچی هزاربار زنگ میزند
تایگر آراکاتاکا
اچ. اچ به تعطیلات میرود
رسوایی قرن
زنان ناپدید شدۀ پاریس، در کاراکاس هستند؟
«دیدار از مجارستان»
پرآوازهترین سال جهان
فقط دوازده ساعت برای نجات او زمان باقیست
ششم ژوئن 1958: کاراکاس تشنه است
مصائبِ مؤلف
هیچ عنوانی به ذهنم نمیرسد
عملیاتِ ساندینیستا، ماجرای حمله به «لانۀ خوکها»
کوباییها تحریم میشوند
سودای نوبل
تلهپاتی، بیقیدوشرط
قدیمیترین شغل جدید
آری، نوستالژی همچون همیشه است
ماجرای ترسناکِ شب سال نو
کارائیب جادویی
شعر در دسترس کودکان
رودِ زندگی
ماریای قلب من
همچون ارواح برزخ
روایتی دیگر از ادبیات و واقعیت
همینگویِ من
ارواح جاده
بوگوتا 1947
قصههای مسیر
منِ دیگرم
بیچاره مترجمان خوب
زیبای خُفته در هواپیما
به یک نویسنده نیازمندیم
اوبرگونْ وظیفهشناس بدون مرز
ادبیات، بدون درد
ازپاریس، با عشق
بازگشت به مکزیک
باشد، از ادبیات حرف میزنیم
تابلوی اعلانات
نقطه، سرخط
شیوۀ رماننویسی
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب رسوایی قرن و دیگر نوشتهها |
نویسنده | گابریل گارسیا مارکز |
مترجم | مهدی نمازیان |
ناشر چاپی | انتشارات کتاب کوله پشتی |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 324 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-461-332-3 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه خارجی |