معرفی و دانلود رایگان کتاب آقای خیلی پیر با بال های خیلی بزرگ
برای دانلود قانونی کتاب آقای خیلی پیر با بال های خیلی بزرگ و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب آقای خیلی پیر با بال های خیلی بزرگ
این کتاب مجموعه ایست از داستان های کوتاه منتشر شده از گابریل گارسیا مارکز
گابریل خوزه گارسیا مارکِز رماننویس، نویسنده، روزنامهنگار، ناشر و فعال سیاسی کلمبیایی بود. او بین مردم کشورهای آمریکای لاتین با نام گابو یا گابیتو (برای تحبیب) مشهور بود و پس از درگیری با رییس دولت کلمبیا و تحت تعقیب قرار گرفتنش در مکزیک زندگی میکرد. مارکز برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۸۲ را بیش از سایر آثارش به خاطر رمان صد سال تنهایی چاپ ۱۹۶۷ میشناسند که یکی از پرفروشترین کتابهای جهان است.
از آثار مارکز به خاطر نثر غنی آن در منتقل کردن تخیلات سرشار نویسنده به خواننده ستایش شده است. اما برخی از منتقدان، آثار او را اغراقی آگاهانه و توسل به افسانه و مارواء طبیعت برای گریز از ناآرامی و خشونتهای جاری در کلمبیای آن دوران میدانند.
ناآرامی و خشونتهای سیاسی، خانواده به عنوان یک عنصر وحدت بخش، ترکیب آن با شور مذهبی و باور به فراطبیعت روی هم رفته سبک ادبی شاخص مارکز را به هم بافتهاند.
فهرست مطالب کتاب
دگرگونی اوا به گربهاش
ظهر سه شنبه
چشم های سگیِ آبی
زنی که راس ساعت شش میآمد
نابو، پسرک سیاهی که منتظر فرشته ماند
یک روز بعد از شنبه
دریای دوران گم شده
مراسم خاکسپاری مامان بزرگ
عصرعالی بالتازار
بالاکامن نیک و فروشنده خارقالعاده
آقایی خیلی پیر با بالهایی خیلی بزرگ
پایداری در عشق تا پای مرگ
داستان غم انگیز و باور نکردنی ارندیرای ساده و مامان بزرگ
تو این آبادی دزدی نیست
قشنگترین مغروق دنیا
رهایی سوم
فطعه دیگری از مرگ
رنجهای سه خوابگرد
یکی گل های رز را به هم می ریزد
شب لک لکها
در یکی از این روزها
رزهای مصنوعی
آخرین سفر کشتی اشباح
گفتوگو با آینه
بیوه مونتییل
تک گویی ایزابل در باران ماکوندو
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب آقای خیلی پیر با بال های خیلی بزرگ |
نویسنده | گابریل گارسیا مارکز |
مترجم | علی اصغر راشدان |
سال انتشار | ۱۳۹۳ |
فرمت کتاب | |
تعداد صفحات | 230 |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی خارجی |
این داستان به ظاهر ساده، پر از لایههای عمیق معناییه. مارکز توش سوالهای مهمی درباره ایمان، اخلاق، و انسانیت مطرح میکنه. مثلاً اینکه وقتی با چیزی ناشناخته یا معجزهآسا روبرو میشیم، چطوری رفتار میکنیم؟ مردم روستا به جای احترام گذاشتن به اون پیرمرد، ازش مثل یه ابزار استفاده میکنن تا پول دربیارن.
داستان فضای خیالانگیز و طنز خاصی داره که هم فکر آدم رو درگیر میکنه و هم یه جورایی دل رو میلرزونه. خوندنش مثل اینه که با یه آینه روبرو بشی و رفتارهای خودمون رو وقتی با ناشناختهها روبرو میشیم، توش ببینی.
اگه وقت کردی بخونیش، قول میدم حسش تا مدتها تو ذهنت بمونه! 😊