معرفی و دانلود کتاب کتابخانه تپش‌ها

معرفی کتاب کتابخانه تپش‌ها

کتاب کتابخانه تپش‌ها رمانی احساسی از لائورا ایمای مسینا، نویسنده‌ی ایتالیایی‌الاصلِ ساکن ژاپن و روایت‌گرِ زندگی و زیستن، قدرتمندترین دارایی و نیروی درون هر انسان، است. در این اثر تامل‌برانگیز، در میان تجربه‌ی سوگ و ازدست‌دادن، عشق، امید، دوستی و لذت و ارزش زیستن پرسه خواهید زد. شوئیچی تصویرگر چهل‌ساله‌ای است که مادرش را از دست داده و حالا باید برای روبه‌رو شدن با این فقدان به خانه‌ی مادرش برود. اما در این میان اتفاقاتی رخ می‌دهد که به آشنایی او با پسربچه‌ای به نام کنتا می‌انجامد و مسیر زندگی هر دو آن‌ها را تغییر می‌دهد.

درباره‌ی کتاب کتابخانه تپش‌ها

کتاب کتابخانه تپش‌ها (The library of heartbeats) نوشته‌ی لائورا ایمای مسینا (Laura Imai Messina) اثری دلنشین و صمیمانه و راوی قصه‌ی زندگی شوئیچی است که با یک نقص در قلب خود متولد می‌شود. داستان این کتاب، از سانحه‌ای نیمه‌خودخواسته که در خردسالی برای او اتفاق می‌افتد، شروع می‌شود. داستانی از جنس غم و اندوه، اما همراه با عشق و امیدواری.

در هر پاراگراف و از داستانِ زندگی سوئیچی، بن‌مایه‌ای از حقایق روان‌شناختی به چشم می‌خورد که به ماجرای کتاب جانی تازه می‌بخشد. شوئیچی، شخصیت اصلی کتاب کتابخانه‌ی تپش‌ها،‌ در ذهن خود فضایی بایگانی‌شده از مادرش، رفتار و احساسات او، صحبت‌هایش و دیگر ویژگی‌های شخصیتی او که از کودکی تا بزرگسالی خود آن‌ها را دیده، فهمیده و برای خودش تفسیر کرده است، دارد. او با هر اتفاقی، حتی زمانی‌که دیگر حضور فیزیکی مادر را در کنار خود ندارد، یاد و خاطره‌ی قدرتمندی را از او در ذهن خود تازه می‌کند.

شوئیچی با مرگ مادر و برای این‌که دل‌کَندن از او و خاطراتش کم‌تر عذاب‌آور باشد، با کمک کارگر غریبه‌ای وسایل خانه‌ای را که خاطرات و بوی کودکی‌هایش در آن نفوذ کرده بود، جابه‌جا و آن را برای بازسازی و تغییر آماده می‌کند. او که از ابتدای جوانی مدام میان توکیو و کاماکورا در رفت‌وآمد بوده است، پس از فوت مادرش برای مدتی ساکن خانه‌ای می‌شود که در آن دست برده و وسایل مادر را به گاراژ منتقل کرده. در روزهای حضورش در خانه، هنگام عصر، برای چندین روز متوجه‌ی دزدی‌های کوچک و مداوم از جانب پسربچه‌ای به‌نام کنتا می‌شود که تا مدت‌ها نمی‌تواند او را بشناسند و البته کم‌کم به حضور ناغافل و لحظه‌ای او نیز عادت می‌کند.

پس از یک هفته، شوئیچی تلاش می‌کند تا با کار گذاشتن دوربین در گاراژ و سپس قرار دادن هدیه‌ای که یک نقاشی‌ از شخصیت آن پسربچه است، راز حضور او را کشف کند؛ اما تا مدت‌ها خبری از او نمی‌شود. شوئیچی از یافتن دوباره‌ی او ناامید می‌شود و تلاش می‌کند تا به جریان طبیعی زندگی خود بازگردد. تا اینکه در یک بعدازظهر به‌صورت اتفاقی کنتا را آشفته‌حال و خسته، پیدا می‌کند.

شوئیچی، به پسربچه، که حالا می‌داند حال آشفته‌اش به دلیل فرار از دست هم‌کلاسی‌های قلدرش ایجاد شده، کمک می‌کند و به‌این‌صورت باب آشنایی میان آن دو باز می‌شود. او درمی‌یابد که کنتا و مادرش با وجود فاصله‌ی سنی و نسلی‌شان، دو دوست صمیمی بودند و همین مسئله تمایل او را برای شناخت بیشتر کنتا افزایش می‌دهد.

شوئیچی با مشاهده‌ی ریسمان ارتباطی میان مادرش و پسرک، با داستان‌سرایی‌هایی و اطراتی که او از مادرش تعریف می‌کند، هربار بیش از پیش حضور مادر را احساس و خاطراتِ مختلفِ زندگی‌اش را با او بازسازی می‌کند. این ارتباط میان کنتا و شوئیچی تبدیل به ملاقات‌های روزانه و ماجراجویی‌هایی می‌شود که درنهایت آن‌ها را به تشیما و کتابخانه‌ی ضربان قلب‌ها می‌برد. ماجراهای ارتباط میان این دو در قالب متنی سراسر احساس با درون‌مایه‌ی روان‌کاوانه و انسان‌شناسانه، به قلمِ لائورا ایمای مسینا به نگارش درآمده است. او به روزمرگی‌های یک انسان در گوشه‌ی کوچکی از این دنیا عمق و جان می‌بخشد؛ به‌گونه‌ای که مخاطب را برای دانستن هرگونه اطلاعاتی درباره‌ی رابطه‌ی این دو و کتابخانه‌ی عجیبی که درباره‌ی آن صحبت می‌شود، مشتاق می‌کند.

کتاب کتابخانه تپش‌ها، با ترجمه‌ی روان مژگان رنجبر و به‌کوشش انتشارات گویا به چاپ رسیده است.

نکوداشت‌های کتاب کتابخانه تپش‌ها

• کتابخانه تپش‌ها، رمان غنی، تکان‌دهنده و تاثیرگذار از غم، امید، دوستی و عشق از نویسنده‌ی پرفروش بین‌المللی مبتنی بر داده‌های واقعی مکانی در ژاپن است که مردم برای ضبط یا شنیدن ضربان قلب‌های گوناگون به آن‌جا سفر می‌کنند. (پشت جلد کتاب)
• این کتاب، زیباست و پیام امیدی برای هر انسان گمگشته، ترسیده یا غمگین در بردارد.‌ (کلر مکینتاش)
• کتابخانه تپش‌ها، کتابی زیبا و شاعرانه‌ای‌ست که بی‌دریغ و سخاوتمندانه داستانی عاشقانه و اندوه‌بار را درباره‌ی ازدست‌دادن در اختیار خواننده قرار می‌دهد. (بررسی‌های آمازون)
• این کتاب فوق‌العاده تاثیرگذار است؛ قلب شما را می‌شکند و روح شما را تسلی می‌بخشد. (بررسی‌های آمازون)
• کتابِ کتابخانه تپش‌ها داستانی با ادبیات غنایی در رابطه با مردمی دارد که برای ضبط ضربان قلب خود به یک جزیره‌ی آرامِ ژاپنی می‌روند! (ipaper)

کتاب کتابخانه تپش‌ها برای چه کسانی مناسب است؟

کتابخانه تپش‌ها برای علاقه‌مندان به خواندن داستان‌های بلند و رمان‌های خارجی معاصر با درون‌مایه‌ی احساسی، جذاب و تاثیرگذار خواهد بود.

در بخشی از کتاب کتابخانه تپش‌ها می‌خوانیم

این جزیره کم‌وبیش به شکل یک قلب است.

تشیما از جزیره‌ی شودوشیما که در همان نزدیکی است، شبیه پشتِ یک مشت است؛ بسته‌شده دور چیزی ارزشمند برای حمایت از آن. بخش اول نامش از همین‌ می‌آید: «تِه» به معنای «دست».

هنگام راه‌رفتن میان دو شالیزار و رسیدن به ساحلِ پشت آن‌ها که بایگانی تپش‌ها در آن‌جا قرار دارد، زن حرف‌های هنرمند را همچون نوعی مناجات تکرار می‌کند.

عکس هنرمند را در مجله به یاد می‌آورد؛ سری تراشیده، بدنی نیرومند و چشم‌هایی مهربان. آرامش آن مرد قلبش را ربود، همان آرامشی که با آن چیزهای بسیار بزرگی را مورد تأیید قرار می‌داد؛ آرامشی که با آن چنین چیزهایی را می‌پذیرفت. حالا هوا، صدای قلب کسی را منعکس می‌کند.

زن روی نیمکتی می‌نشیند. «ببخشید، باید کمی استراحت کنم.»

پسرک دوباره خوشحال است، و انتظار کشیدن آزارش نمی‌دهد. دوروبرش به‌کلی پر از سنجاقک‌های یکه و تنهایی است که به حالت پرواز شناورند و در هوا با یکدیگر دیدار می‌کنند. سنجاقک‌ها دوروبر مجموعه‌ی کوچکی از خانه‌های ماهیگیران که از این مکان یک روستا می‌سازد، بالا و پایین می‌روند. پسرک عاشق تماشاکردنشان است، چون در زندگی‌اش این‌همه سنجاقک ندیده است. رنگشان آبی، زرد و صورتی است. پدرش یادش داده که اگر یکی از انگشت‌هایت را پیش ببری و منتظر بمانی، ممکن است که درنهایت یکی‌شان روی آن بنشیند.

فهرست مطالب کتاب

بخش اول: ばくばく باکو باکو
تشیما، پاییز 豊 島 秋
بخش دوم: きゅん کیون
تشیما، تابستان 豊島 夏
بخش سوم: どきどきدُکی دُکی
تشیما، زمستان 豊島 冬
سخن پایانی
صداهای قلب در ژاپنی
یادداشتی مهم
فهرست واژه‌ها و اصطلاحات
تقدیر و تشکر
درباره‌ی نویسنده