معرفی و دانلود کتاب هفت داستان
برای دانلود قانونی کتاب هفت داستان و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب هفت داستان
ادویج دانتیکا در کتاب هفت داستان، هفت روایت کوتاه مجزا با محوریت عزا و مرگ را بهتصویر میکشد. مرگ و سوگواری بر تمام روایتهای این اثر سایه انداخته و داستانهای کتاب مانند تمام آثار دانتیکا از دیدگاه و نقطهنظر یک مهاجر نسل دومِ درگیر با مصائب زندگی در آمریکا روایت میشود. کتاب هفت داستان در سال 2019 برندهی جایزهی Story شده است.
دربارهی کتاب هفت داستان
در کتاب هفت داستان (Everything Inside) اثر جدید ادویج دانتیکا (Edwidge Danticat) با هفت ماجرا از تبعید، مهاجرت اجباری، عشق، سوگ، عزا و رستگاری مواجه میشویم. اینها هیچکدام داستانهای سادهای نیستند، درست مانند زندگی و تجربیات اغلب شخصیتهای معرفیشده به وسیلهی دانتیکا. شخصیتهای غریب همواره در حال فرار از خشونت، رنج و مصیب، و در تعقیب آرزوی تعلق، آرامش و سعادت هستند.
در کتاب هفت داستان با روایتهایی از تجربیات زندگی روزمره و وقایع پیشپاافتادهای از افرادی روبهرو میشویم که در حاشیههای تاریخ، فرهنگ، و عواطف و تجربیات جمعی کشور هائیتی، با احساس عدم تعلق و اجبار جدایی از کشور خود دستوپنجه نرم میکنند. روایت چنین صادقانه و دلخراشی از شخصیتهایی که برای حفظ هویتِ در حال نابودی خود تلاش میکنند تا در کشور میزبان جایی برای نفس کشیدن بیابند، از کمتر نویسندهای برمیآید.
ادویج دانتیکا، که خود از مهاجران نسل دوم آمریکایی و اصالتاً اهل هائیتی است، در سالهای اخیر با نگارش برخی از اثرگذارترین آثار ادبیات مهاجرت توانسته است نظر منتقدان و خوانندگان ادبی از سرتاسر جهان را بهخود جلب کند. جوایز، افتخارات بیشمار و ترجمهی کتابهایش به زبانهای متعدد، شاهدی بر هنر و توانایی شگفتانگیز این نویسندهی رنگینپوست است. ادویج دانتیکا تا کنون بارها بهخاطر آثار داستانی کوتاه و بلندش، از جمله مجموعهی هفت داستان، نامزد و برندهی دریافت جایزهی کتاب ملی شده است.
در «روزهای قدیم»، اولین داستان از کتاب هفت داستان، دختر جوانی زمانی برای اولین بار با پدر ناشناختهاش روبهرو میشود که در حال احتضار است. در داستان «هدیهای برای یک دوست» یک هنرمند و معشوقش که بهتازگی همسر و فرزندش را ازدست داده با عذاب بقا دستوپنجه نرم میکنند. در «هفت داستان» فرزند و همسر بازماندهی یک سیاستمدارِ ترورشده، در کشوری دور از مرزهای خانهی خود، زندگی را با فقدان پدر و همسر سپری میکنند. و در داستان «انگشتر مخصوص برای ازدواج در پورتو پرنس» بیماری کشندهی ایدز به زندگی مرگبار یک زن جوان ختم میشود. در «بالنها»، دختر جوان خوشبختی که در ناز و نعمت بزرگ شده، برای کار داوطلبانه در زمینهی کمک به قربانیهای تجاوز، زندگی خود را رها کرده و به هائیتی سفر میکند. در داستان «دالی»، زن مسنی درحالیکه حافظهاش در حال محو شدن است تلاش میکند زندگی و هویت خود را به یاد بیاورد. در داستان نهاییِ کتاب هفت داستان، «مهاجر غیرقانونی»، یک پناهندهی اهل هائیتی در اثر حادثهای که درنتیجهی کار سخت و طاقتفرسا، برایش اتفاق افتاده، در حال جان دادن است و در همین حین تمام زندگی خود را در عرض چند ثانیه دوباره مرور میکند.
کتاب هفت داستان با ترجمهی سپیده فخارزاده و چاپ نشر گویا در اختیار مخاطب فارسی زبان قرار گرفته است.
جوایز و افتخارات کتاب هفت داستان
- برندهی جایزهی OCM Bocas برای بهترین کتاب داستانی ادبیات کارائیب؛
- منتخب گروه داوران و منتقدان جایزهی کتاب ملی بهعنوان بهترین کتاب داستانی سال 2019؛
- برندهی جایزهی Story سال 2019؛
- برندهی جایزهی VILCEK.
نکوداشتهای کتاب هفت داستان
- در یک کلمه میتوان این کتاب را نفسگیر خواند. دلخراش و بینظیر. (Steve Whitton)
- داستانهایی دلخراش و عاطفی از نویسندهی چیرهدست، ادویج دانتیکا؛ روایتشده در محیطهای گستردهای از میامی تا جزایر ناشناختهی کارائیب. (Alexis Jones)
- خصلت غیرقابلاعتماد عواطف انسان، موضوعی است که داستانهای این کتاب را یکپارچه میکند. چیزی که روایتهای کتاب هفت داستان را به یکدیگر متصل میکند نگارش دقیق، ریزبین و درعینحال احساسی دانتیکا و سبک و دغدغهی یکپارچه در کل اثر است که یک اثر رضایتبخش و زیبا را پدید میآورد. (نیویورک تایمز)
کتاب هفت داستان برای چه کسانی مناسب است؟
مطالعهی کتاب هفت داستان را بهتمام علاقهمندان به ادبیات داستانی و داستان کوتاه اجتماعی پیشنهاد میکنیم.
در بخشی از کتاب هفت داستان میخوانیم
اولین باری که با شوهرش رفتند دکتر و اسکن مغز و نمونهبرداری از مایع مغزی نخاعی انجام دادند، دکتر از سابقهی پزشکی خانوادگیشان پرسیده بود. میخواست بداند پدر و مادر یا پدربزرگ و مادربزرگش مبتلا به بیماری روانی مثل آلزایمر یا زوال عقل شده بودند یا نه. نتوانسته بود جواب دکتر را بدهد چون هیچ خاطرهای از گذشته نداشت.
دکتر به شوهرش گفته بود: «خانمتون گویا مورخ خوبی نیستن.»
که به عقیدهی ویکتور میخواست با این حرف به او بفهماند کارول هیچ خاطرهای از گذشته ندارد.
اما او هیچوقت مورخ خوبی نبود حتی در روزگار سلامتش. حالا هم که دیگر شانسش را از دست داده است. نوهاش بزرگ میشد بدون اینکه فرصت شناختن مادربزرگش را پیدا کند. و تنها خاطرهی ارزشمند آن دو با هم روزی بود که از بالکن خانه آویزان نگهش داشته بود و به خیال بعضیها قصد کشتنش را داشت. بهزودی این خاطره هم بخار میشد و اثری از آن نمیماند. اما دیگران آن روزِ بهخصوص را فراموش نمیکردند.
میخواهند با برانکارد از آپارتمان ببرندش بیرون. با اینکه مچ دستهایش بسته است اما پسرش دست چپش را محکم گرفته. ژان، جود را میدهد بغل مادربزرگ گریس و میرود سمت برانکارد. صورتش را آنقدر نزدیک صورتش میبرد که کارول فکر میکند میخواهد گازش بگیرد. اما یکهو خودش را عقب میکشد و کارول میفهمد که ژان دارد با او دالی بازی میکند همانی که قدیمها با بچههای خودش بازی میکرد. با صورتهای تقریباً چسبیده به هم، ژان چینی به دماغش میاندازد و آهسته زیر گوشش میگوید: «دالی مامان.»
فهرست مطالب کتاب
روزهای قدیم
انگشتر مخصوص ازدواج در پورتو پرنس
هدیهای برای یک دوست
بالنها
دالی
هفت داستان
مهاجر غیرقانونی
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب هفت داستان |
نویسنده | ادویج دانتیکا |
مترجم | سپیده فخارزاده |
ناشر چاپی | نشر گویا |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 189 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-312-177-7 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه خارجی |