معرفی و دانلود کتاب تو آغازگر نبودی: شناخت و غلبه بر تروماهایی که به ارث برده‌ایم

معرفی کتاب تو آغازگر نبودی: شناخت و غلبه بر تروماهایی که به ارث برده‌ایم

ما نمی‌توانیم از گذشته عبور و در «حال» زندگی کنیم. این توصیه برخلاف ساختار روان ماست؛ اما می‌توانیم رنج‌هایی را که توسط نسل‌های پیشین به ما رسیده‌اند، بشناسیم و آن‌ها را فیصله دهیم. کتاب تو آغازگر نبودی نوشته‌ی مارک وولین پس از واکاوی و شناخت تروماهای رایج، به این نتیجه رسیده است که بسیاری از آسیب‌های روحی و روانی، از والدین و نسل‌های قبلی به ما ارث رسیده‌اند و ما نقشی در وجود آن‌ها نداریم، اما می‌توانیم تأثیرشان در زندگی‌مان را کنترل کنیم.

درباره‌ی کتاب تو آغازگر نبودی

چه بخواهیم چه نخواهیم، میراث گذشتگانمان دیریازود به ما خواهد رسید. اگر خوش‌شانس باشیم صندوقچه‌های پر از الماس و جواهرات زرین نصیبمان می‌شوند، اما اگر اقبال با ما یار نباشد، بیمارهای جسمی، آسیب‌های روحی و تروماهای روانی گریبانمان را می‌گیرند و متأسفانه اغلب میراث‌ها از همین دسته‌ی دوم هستند. کمتر کسی پیدا می‌شود که از نسل‌های گذشته‌اش، صدمه و گزندی را به ارث نبرده باشد. بسیاری از آسیب‌های روانی که ما وارث آن‌ها هستیم، برای خودمان هم ناشناخته‌اند. نمی‌دانیم چرا از تاریکی و موجودات ماورایی می‌ترسیم. می‌دانیم بسیاری از تصمیماتی که می‌گیریم غلط هستند، اما تا انتها آن‌ها را انجام می‌دهیم و تجربه‌ی شکست‌خورده‌ی والدینمان را تکرار می‌کنیم. بسیاری از ما، بدن و چهره‌ی خود را دوست نداریم و اصلاً نمی‌دانیم این تنفر از کی و در کجا ریشه دوانده است. هدف کتاب تو آغازگر نبودی (It didn't start with you)، آشنایی ما با ناخودآگاه و چگونگی به وجود آمدن آسیب‌های روحی ماست. مادامی که ندانیم یک مشکل از چه جنسی است و چطور به وجود آمده، نمی‌توانیم آن را درمان کنیم. مارک وولین (Mark Wolynn) تروماهای روانی شایع را واکاوی کرده و می‌کوشد تا ما نیز آن‌ها را درک و برطرف کنیم.

برخی از ما، در کنار پدرانی کنترل‌گر و خشن بزرگ شده‌ایم. می‌دانیم که پدرمان به جسم و روان مادرمان آسیب‌های زیادی وارد کرده و باید هرطور شده از او و افرادی چون او فاصله بگیریم، اما صبر می‌کنیم تا فردی شبیه به پدرمان پیدا شود و با او ازدواج کنیم. این تصمیم، نتیجه‌ی تروماهای خانوادگی است. ما شوربختی مادر خود را دیده‌ایم و ناخودآگاه می‌خواهیم تا در تجربیات تلخ او شریک باشیم. این رفتار آگاهانه انجام نمی‌شود، صرفاً میراثی است که ما از مادرمان گرفته‌ایم و خود او نیز از مادرش به ارث برده است. کتاب تو آغازگر نبودی، می‌کوشد تا بتوانیم این چرخه‌ی معیوب و ویرانگر را بشناسیم و سپس آن را متوقف کنیم. مارک وولین به این نکته نیز اشاره می‌کند که دو فرزند در یک خانواده، به تروماهای یکسانی دچار نمی‌شوند؛ مثلاً ممکن است دختر بزرگ پدری کنترل‌گر، با مردی کنترل‌گر ازدواج و رنج‌های مادرش را تکرار کند، اما دومین دختر خانواده، هیچ‌گاه حاضر به ازدواج نشود و بُعد خشونت‌گرای پدر باعث شود تا از معاشرت با مردها فاصله بگیرد.

کتاب تو آغازگر نبودی، از تأثیر ژنتیک و زیست سلولی در تشکیل تروماهای روانی می‌گوید. اگر نسل گذشته‌ی ما در قحطی و خشکسالی زیسته باشد، ناخودآگاه و روان ما در برابر کوچک‌ترین کمبودی، مضطرب می‌شود و نمی‌توانیم همچون آدمی که پیشینیان او در رفاه اقتصادی بوده‌اند، تصمیم بگیریم. ما خواه یا ناخواه با تجربیات و آنچه نیاکان، به‌خصوص والدین ما تجربه کرده‌اند، درآمیخته‌ایم و زیست آن‌ها بر ما تأثیر گذاشته است. بدون کمک گرفتن از درمانگر و آموزه‌های روانکاوی نیز نمی‌توانیم از تله‌ی موروثی و دور باطلی که نسل‌هاست در آن اسیر شده‌ایم، رها شویم؛ بنابراین راهی نداریم به‌غیراز اینکه خود دست‌به‌کار شویم و روان‌درمانی را آغاز کنیم.

کتاب تو آغازگر نبودی با ترجمه‌ی مژگان رضایی در انتشارات مون چاپ شده است و هم‌اکنون در دسترس خوانندگان خود قرار دارد.

جوایز و افتخارات کتاب تو آغازگر نبودی

• از نامزدان نهایی جایزه‌ی Better Life Award در سال 2016
• از کتاب‌های برگزیده‌ی سال 2023 در سایت Book Riot در زمینه‌ی سلامت‌بخشی
• دارنده‌ی جایزه‌ی Nautilus در سال 2016
• از برترین کتاب‌های حوزه‌ی تروما سایت Oprah Daily’s در سال 2023

نکوداشت‌های کتاب تو آغازگر نبودی

• این کتاب شما را با دستورالعملی عاقلانه و قابل اعتماد، به‌سوی شفا هدایت می‌کند. (تارا براچ، نویسنده)
• بعد از خواندن این کتاب به نتایجی خارق‌العاده دست یافتم. راهکارهایی که در این اثر معرفی شده‌اند در قیاس با روش‌های درمانی سنتی بسیار سودبخش‌تر و نتیجه‌بخش‌تر هستند. من این روش‌ها را برای بیمارانم به‌کار بردم و دیدم که عملکرد خوب و قابل تحسینی داشتند. (الکساندرا کرپس، پزشک)
• این کتاب خلاق و شجاعانه است و ما را به‌سمت تحولات بزرگ سوق می‌دهد. مارک وولین ما را با تروما درمانی و کارکرد ذهن آشنا می‌کند و دانش ما از این زمینه را بالا می‌برد. (شارون سالزبرگ، نویسنده)

کتاب تو آغازگر نبودی برای چه کسانی مناسب است؟

از خواب بیدار می‌شویم و می‌بینیم که هوا ابری است. حال بدی داریم اما نمی‌دانیم چرا! تصور می‌کنیم مشکل از ماست و به هرچیزی متصل می‌شویم تا روحیه‌ی خود را بهبود بخشیم، اما نتیجه نمی‌گیریم. واقعاً چه‌چیزی حال ما را بی‌دلیل بهم ریخته است؟ کتاب تو آغازگر نبودی نشان می‌دهد که بخش بزرگی از آسیب‌های روحی ما مربوط به خودمان نیست و از گذشتگان ارث رسیده‌اند. مارک وولین به ما کمک می‌کند تا این تروماها را بشناسیم و از راه درست برای بهبودشان تلاش کنیم.

در بخشی از کتاب تو آغازگر نبودی: شناخت و غلبه بر تروماهایی که به ارث برده‌ایم می‌خوانیم

گاهی کلمات یا جملاتی را می‌شنویم که گویی زنده هستند. جوآن از اینکه مادرش همیشه او را «مایۀ سرافکندگی» خانواده می‌دانست، شکایت می‌کرد. شکایت اصلی‌اش این بود که او و مادرش باهم صمیمی نبودند و فاصله و کلمات تندوتیز بین آن‌ها، عامل پوچی و درد بزرگی در او شده بود. وقتی لایه‌های درد را در نسل‌های پیشین خانواده‌اش کنار زد، فهمید که مادربزرگش بود (نه خودش) که احساس می‌کرد «مایۀ سرافکندگی» خانواده است. داستان به این صورت بود: مادربزرگ در پانزده‌سالگی در روستای کوچکشان در ایرلند عاشق مرد متأهلی شده بود. او حامله شد و مرد زیر بار مسئولیت نرفت. مادربزرگ را از خانه بیرون انداختند و او بقیۀ عمرش را با شرمساری گذراند، خانه‌ها را تمیز می‌کرد و به‌عنوان مادری مجرد دخترش را بزرگ می‌کرد. مادربزرگ هرگز ازدواج نکرد و نتوانست بر احساسش، که با به دنیا آوردن فرزندی نامشروع مایۀ خجالت خانواده‌اش شده، ‌ غلبه کند.

بااینکه مادربزرگ هرگز عبارت «مایۀ سرافکندگی» را به زبان نیاورد، هر سه زن با این کلمات ارتباط برقرار کردند. مادربزرگ این کلمات را زندگی کرد و توسط خانواده‌اش طرد شد. دخترش این کلمات را زمانی زندگی کرد که حس می‌کرد با تولدش در خارج از بستر زناشویی زندگی مادر خود را نابود کرده ‌است. دو نسل بعد، نوۀ دختری نیز در این احساسات سهیم شد و حس می‌کرد مایۀ سرافکندگی مادرش است.

کشف کلمات «مایۀ سرافکندگی» در شکایت اصلی نوۀ دختری باعث فهمیدن و آرامش او شد. او دریافت که ناسزای مادرش به شخص او نبوده، هرچند تیر کلمات به‌سوی او بوده است. حالا زمانی که این کلمات را می‌شنید، نسبت به مادر و مادربزرگش احساس دلسوزی داشت و با آن‌ها، به‌خاطر زندگی مشقت‌بارشان در ایرلند، همدردی می‌کرد.

فهرست مطالب کتاب

مقدمۀ مترجم
پیشگفتار: زبان مخفی ترس
بخش اول: شبکۀ ترومای خانوادگی
گفتار نخست: تروماهای گمشده و پیداشده
گفتار دوم: سه نسل با یک تاریخچۀ خانوادگی: بدنۀ خانواده
گفتار سوم: ذهن خانواده
گفتار چهارم: رویکرد زبان اصلی
گفتار پنجم: چهار موضوع ناخودآگاه
بخش دوم: نقشۀ اصلی
گفتار ششم: شکایت اصلی
گفتار هفتم: توصیف‌گرهای اصلی
گفتار هشتم: جملۀ اصلی
گفتار نهم: ترومای اصلی
بخش سوم: مسیرهای ارتباط مجدد
گفتار دهم: از بینش به یکپارچگی
گفتار یازدهم: زبان اصلی جدایی
گفتار دوازدهم: زبان اصلی روابط
گفتار سیزدهم: زبان اصلی موفقیت
گفتار چهاردهم: داروی زبان اصلی
قدردانی‌ها
واژه‌نامه
ضمیمه