معرفی و دانلود کتاب با تو شروع نشده: نقش تروماهای موروثی در شکل گیری شخصیت ما و نحوه‌ی توقف این چرخه

معرفی کتاب با تو شروع نشده: نقش تروماهای موروثی در شکل گیری شخصیت ما و نحوه‌ی توقف این چرخه

چون دوست دشمن است، شکایت کجا بریم؟ این واقعیت تلخ است اما باید بپذیریم که ریشه‌ی تمام آسیب‌های روحی ما، عزیزان، والدین و نیاکان خودمان هستند و دی‌ان‌ای ما مسئول بیدار نگه‌داشتن این رنج‌هاست. کتاب با تو شروع نشده، به خوانندگان خود نشان می‌دهد که تروماهای روانی، میراث خانوادگی هستند و ممکن است صدها سال قدمت داشته باشند. مارک وولین در کتاب خود، انواع آسیب‌های روحی و راه درمان آن‌ها را در اختیار خوانندگان خود گذاشته است.

درباره‌ی کتاب با تو شروع نشده

ریشه‌ی دردهای ما «کودکی» نیست، بلکه پیش از آن است. ما با ترس‌هایمان پا به جهان گذاشته‌ایم و حتی نمی‌دانیم آن وحشت و درد، میراث کدام یک از نیاکانمان است. از باران می‌ترسیم و نمی‌دانیم این ترس از کجا آمده و از جان ما چه می‌خواهد. روحمان هم خبر ندارد چه چیزی در تاریکی، فضای بسته و دریای عمیق وجود دارد که شب‌ها کابوسش را می‌بینیم. هرقدر که این ترس‌ها برای ما ناشناخته و غریبه‌اند، ژن‌ها و حافظه‌ی سلول‌هایمان به‌خوبی آن‌ها را می‌شناسند. این واقعیت شوک‌آور و عجیب است؛ اما ممکن است در خیابان نگاهمان به درختی سرافراز و سرسبز بیفتد و از دیدنش وحشت کنیم. این ترس هیچ منطقی ندارد و با عقل جور درنمی‌آید، زیرا علتش در تاریخ خانوادگی ما نهفته است. اگر بتوانیم دفترچه خاطراتی پیدا کنیم از گذشتگانمان، خواهیم دید که مثلاً علت مرگ عموی مادربزرگمان افتادن درخت بر روی سرش بوده و این وحشت در ژن‌های ما ذخیره شده است. این موضوع که در علم عصب‌شناسی و ژنتیک، ثابت شده است، ما را یاد فیلم‌های تخیلی می‌اندازد که فردی در روز مرگ یکی از اجدادش، تصویرهای عجیب‌وغریبی از جلوی چشمش عبور و با روح آن فرد فوت شده، ارتباط برقرار می‌کند؛ اما کتاب با تو شروع نشده (It didn't start with you)، تخیلی نیست و مدارک معتبر آزمایشگاهی و نظریه‌های علمی گوناگونی را در اختیار ما می‌گذارد.

مارک وولین (Mark Wolynn) به‌تنهایی می‌تواند ما را از تمام اجداد و خویشاوندان مرحوممان عصبانی کند. تابه‌حال سردرد میگرنی یا احساس ضعف در دست‌وپا را تجربه کرده‌اید؟ این درد تقصیر مادربزرگ، عموی پدربزرگ، دایی مادر یا یکی دیگر از درگذشتگان فامیلتان است. شاید پذیرش اینکه دردهای جسمیتان موروثی هستند، چندان سخت نباشد؛ اما قبول کردن اینکه افسردگی‌های موقتی و اندوه‌های بی‌دلیلمان هم تقصیر گذشتگان است واقعاً حرص آدم را درمی‌آورد. خلاصه بگوییم: اغلب رنج‌ها و مشکلات به دست شما به وجود نیامده‌اند. تروماها شبیه به طلسم جادوگران‌اند که هیچ‌کس جز خود طلسم‌کننده نمی‌تواند آن‌ها را بشکند. شما نمی‌توانید این رنج‌های کهن را از بین ببرید، تنها می‌توانید آن‌ها را بشناسید و کنترل کنید. کتاب با تو شروع نشده ما را با یک واقعیت تاحدی دردناک مواجه می‌کند: «گذشته هرگز نمرده است. حتی نگذشته است.» چه بخواهیم چه نخواهیم، گذشته در سلول‌های ماست. هرقدر که خودمان حافظه‌ی خوبی نداریم و حتی یادمان می‌رود کیف پولمان را کجا گذاشته‌ایم، دی‌ان‌ای باهوش و دقیقی داریم. این موجود از بین نمی‌رود و تا زمانی که ژن‌هایمان تولیدمثل می‌کنند، همه‌چیز را به نسل بعد انتقال می‌دهند.

درست است که دی‌ان‌ای همچون مموری و هارد حافظه عمل می‌کند، اما تمام فرایند حمل‌ونقل اطلاعات نیز به عهده‌ی او نیست. بسیاری از تروماها و رنج‌هایی که درحال‌حاضر روانمان را خرد و نابود کرده‌اند، با خواست و اراده‌ی گذشتگان به ما رسیده‌اند. به‌طور مثال مادربزرگ ما تصور می‌کرد که دختر باید آرام بخندد. مادر ما هم به دست او تربیت و بزرگ شده و همین عقیده‌ی اشتباه را به‌گونه‌ای تلطیف شده به ما منتقل کرده است. این باور نادرست ما را از خنده‌هایمان متنفر کرده است. باوجوداینکه با اعتقاد سنتی مادربزرگمان کاملاً مخالفیم، هنگامی‌که بلند می‌خندیم و دندان‌هایمان مشخص می‌شوند، شرم و خجالت‌زدگی از سر و رویمان می‌بارد و احساس می‌کنیم زشت‌ترین موجود جهانیم. کتاب با تو شروع شده به ما نشان می‌دهد ریشه‌ی خودتحقیری و از خودبیزاری‌ها به عقاید و احساساتی برمی‌گردند که گذشتگان ما نسبت به خود داشته‌اند.

اگر اجداد ما اغلب خودخواه و خودشیفته بوده‌اند، این روحیه و خلق ناپسند را چه خودخواسته چه از طریق دی‌ان‌ای به ما منتقل کرده‌اند. مارک ولن در کتاب خود خاطرات افرادی را بازگو می‌کند که برای تروماهای خود هیچ علت و ریشه‌ای نیافته‌اند و هرچه به کودکی و نوجوانی‌شان فکر کرده‌اند باز هم نتوانسته‌اند دلیلی برای ترسیدن از خواب، وحشت از مار، اضطراب اجتماعی و سایر کنش‌های عجیب ذهنی پیدا کنند. این افراد با کمک درمانگر، جست‌وجو در شجره‌نامه‌ی خانوادگی و تحقیق درباره‌ی زندگی خویشاوندانشان، توانستند ریشه‌ی به‌وجودآمدن آسیب‌های روحی و روانی‌شان را بیابند.

طبیعتاً تا وقتی‌که ندانیم یک مشکل چگونه و چه زمانی پدید آمده است، نمی‌توانیم آن را حل کنیم، به‌همین خاطر کتاب با تو شروع نشده به ما کمک می‌کند تا بر ابعاد تاریک زندگیمان نور بیفکنیم و آن‌چه ذهنمان تاکنون به‌سمتش نرفته و اصلاً به‌یادش نبودیم را پیدا کنیم. تروما مانند ویروس کرونا نیست که فرقی نکند از کجا پیدا شده و چه سالی به‌وجود‌آمده است، برای درمان آسیب‌های روانی چاره‌ای نداریم جز اینکه لحظه‌ی وقوعشان را برای خود بازسازی کنیم و با آن کنار بیاییم. مارک وولین ما را در میان راه درمان تنها نمی‌گذارد و پس از اینکه ریشه‌ی رنج‌ها را پیدا کردیم، راه درمان و برطرف کردن آن‌ها را نیز به ما نشان می‌دهد.

کتاب با تو شروع نشده، در نشر میلکان با ترجمه‌ی ملیکا شایسته و شبنم درویش منتشر شده است.

جوایز و افتخارات کتاب با تو شروع نشده

• از برترین کتاب‌های حوزه‌ی «تروما» در مجله‌ی Oprah Daily’s در سال 2023
• یکی از 9 کتاب برتر سال 2023 در زمینه‌ی سلامت‌بخشی، به استناد سایت ادبی Book Riot
• از کتاب‌های برتر سایت Healthline در سال 2022
• نامزد نهایی جایزه‌ی Better Life Award در سال 2016
• برنده‌ی جایزه‌ی روان‌شناسی Nautilus در سال 2016

نکوداشت‌های کتاب با تو شروع نشده

• بعد از خواندن این کتاب توانستم تاکتیک‌هایی که مارک وولین معرفی کرده است را برای بیمارانم به‌کار ببرم. نتایج آن‌ها باورنکردنی بود! تکنیک‌های او در مقایسه با روش‌های سنتی در مدت کوتاهی نتیجه دادند. خواندن این اثر را توصیه می‌کنم. (الکساندرا کرپس)
• نویسنده میان علم اعصاب و روان‌درمانیِ پویا پل زده است. کتاب با تو شروع نشده، جعبه ابزاری است که کمک‌های بالینی و بینش‌های قابل توجه را در خود ذخیره کرده و به خواننده ارائه می‌کند. (جس پی شاتکین)
• این کتاب جسورانه و خلاق است و ما را به‌سمت طی‌کردن گام‌های بزرگ سوق می‌دهد. نویسنده زمینه‌های تروما درمانی و کاربردهای ذهن را به ما نشان می‌دهد و درک انسانی را افزایش می‌دهد. (شارون سالزبرگ، نویسنده)
• این کتاب سزاوار است که در کتابخانه‌ی شما در کنار کودک با استعداد آلیس میلر و ذهن در حال رشد دن سیگل قرار گیرد. بعد از خواندن این اثر دیگر خانواده‌ات را مانند قبل نخواهی دید. (مارک ماتوسک، نویسنده)
• مارک وولین یک راهنمای قابل اعتماد و عاقل در سفر به‌سوی شفاست. (تارا براچ، نویسنده)

کتاب با تو شروع نشده برای چه کسانی مناسب است؟

پیش از شما، رنج‌هایتان متولد شده‌اند؛ دردهایی که خودتان هم از وجودشان بی‌خبرید اما احساس می‌کنید سایه‌ای سیاه بر گلویتان چنگ انداخته و روحتان را آرام‌آرام می‌جود. تروماهای شما، میراثتان هستند که از نیاکانتان به ارث برده‌اید. کسی در این جهان حضور ندارد که از گذشتگانش رنجی را همراه نداشته باشد. کتاب با تو شروع نشده شما را با آن‌چه در ذهن و روح جریان دارد و خود نیز آن‌ها را نمی‌شناسید، روبه‌رو می‌کند.

در بخشی از کتاب با تو شروع نشده: نقش تروماهای موروثی در شکل گیری شخصیت ما و نحوه‌ی توقف این چرخه می‌خوانیم

کِلی به مدت شانزده سال، موهای پوست سر و ابروها و مژه‌هایش را می‌کند. مژه‌های مصنوعی می‌گذاشت، روی ابروها آرایش می‌کرد و موهایش را محکم به عقب می‌کشید تا لکه‌های طاس را زیر آن پنهان کند. اختلال کندن مو (تریکوتیلومانیا) عادتی تکراری و شبانه بود. هر شب حوالی ساعت ۹ تنها در اتاقش می‌نشست و در اضطرابی غرق می‌شد که بدنش را فرامی‌گرفت. دست‌هایش که «به انجام‌دادن کاری نیاز داشتند»، تا وقتی حجم زیادی از موها را از ریشه بیرون نمی‌کشیدند، آرام نمی‌گرفتند. او گفت: «کندن مو مثل رهاییه، بهم آرامش می‌ده.»

وقتی کِلی سیزده‌ساله بود، میشل او را طرد کرد. کلی هیچ‌وقت نفهمید چه‌کاری کرده که باعث شده میشل ناگهان از او فاصله بگیرد؛ باوجود این احساس شکست برایش ‌تحمل‌ناپذیر بود. کندن مو بلافاصله بعداز آن اتفاق شروع شده بود. او فکر می‌کرد: «حتماً من یه مشکلی دارم. اون‌قدر لیاقت نداشتم که بخواد با من بمونه.» همان‌طور که به‌زودی خواهید دید، این جملات مانند چراغ‌های راهنما در مسیر زبان درونی او چشمک می‌زدند. این جملات که درست زیر پوسته‌ی خودآگاهی‌اش زندگی می‌کردند و منتظر کشف‌شدن بودند، کِلی را به رویدادی قدیمی‌تر و حتی مهم‌تر یعنی گسستن پیوند با مادرش هدایت می‌کردند.

وقتی کلی یک سال و نیمه بود، تحت عمل جراحی روده قرار گرفت و مجبور شد ده روز از مادرش جدا شود. هر روز عصر، با پایان‌یافتن ساعات ملاقات بیمارستان (تقریباً ساعت ۹ شب)، مادر کلی او را ترک می‌کرد تا به خانه برود و از خواهر نوزاد و برادر بزرگ‌ترش مراقبت کند.

می‌توان اضطراب کِلی را وقتی مادرش او را در اتاق بیمارستان تنها می‌گذاشت، تصور کرد. این احساسات به‌طور ناخودآگاه راه بروز خود را در اختلال مو‌کنی پیدا کرده بودند. هر شب حوالی ساعت ۹، آن‌ها در بدن کلی بیدار می‌شدند؛ تاجایی‌که او راهی جایگزین پیدا کرد: موهایش را می‌کَند تا این اضطراب را مهار کند.

بدترین ترس کلی که در جمله‌ی درونی‌اش بیان شده بود، او را به ریشه‌ی تروما هدایت کرد: «بدترین اتفاقی که ممکنه برام بیفته، اینه که تنها باشم. من رها می‌شم، دیوونه می‌شم.»

فهرست مطالب کتاب

مقدمه: زبان مخفی ترس
بخش یکم: شبکه‌ی تروماهای خانوادگی
فصل یکم: تروماهای گم و پیدا‌شده
فصل دوم: سه نسل با پیشینه‌ی خانوادگی مشترک
فصل سوم: ذهن خانوادگی
فصل چهارم: رویکرد زبان درون
فصل پنجم: چهار درون‌مایه‌ی ناخودآگاه
بخش دوم: نقشه‌ی زبان درون
فصل ششم: شکایت درونی
فصل هفتم: توصیف‌های درونی
فصل هشتم: جمله‌ی درونی
فصل نهم: ترومای درونی
بخش سوم: مسیرهایی برای ارتباط مجدد
فصل دهم: از رهیافت تا پیوستگی
فصل یازدهم: زبان درونی جدایی
فصل دوازدهم: زبان درونی رابطه‌ها
فصل سیزدهم: زبان درونی موفقیت
فصل چهاردهم: داروی زبان درونی
سپاسگزاری
پیوست الف: فهرست پرسش‌های پیشینه‌ی خانوادگی
پیوست ب: فهرست پرسش‌های اولیه‌ی تروما
منابع