معرفی و دانلود کتاب یک شب در ایاصوفیه
برای دانلود قانونی کتاب یک شب در ایاصوفیه و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب یک شب در ایاصوفیه
کتاب یک شب در ایاصوفیه نوشتهی رعنا دمیریز، داستان دو کارمند جوان موزهی ایاصوفیهی استانبول است که در حین مرمت و تمیز کردن موزه، تکه کاغذی قدیمی با اشکالی نامفهوم مییابند. آنها که حدس میزنند رازی در آن نوشته نهفته است، میکوشند قطعات دیگر آن را بیابند و معما را حل کنند. شاید سرنوشت و حفظ ایاصوفیه به این راز بستگی داشته باشد.
دربارهی کتاب یک شب در ایاصوفیه
مهرماه و محمد، دو جوان فارغالتحصیل رشتهی تاریخ هنر هستند که به تازگی در موزهی ایاصوفیهی استانبول مشغول به کار شدهاند. این دو وظیفهی تمیز کردن و نگهداری از اشیاء موزه را بر عهده دارند. عصر یک روز گرم در ماه اوت، در آخرین ساعتهای کاری، وقتی این دو در حال تمیزکاری هستند ناگهان یک تکه گچِ از دیوار کنده میشود و در برابرشان میافتد. همراه این گچ تکه کاغذی بسیار قدیمی و فرسوده هست که نوشتهی عجیبوغریبی بر روی آن دیده میشود. محمد حدس میزند که احتمالاً متنی باستانی به زبان یونانی است و باید برای حدوداً ششصد سال قبل باشد. وقتی نگهبان موزه سر میرسد، این دو تصمیم میگیرند چیزی به او نگویند و کاغذ را پیش خودشان نگه دارند.
مهرماه و محمد پس از ترک موزه به دفتر کارشان میروند و سعی میکنند با دقت بیشتری کاغذ را ببینند. پس از بررسی، محمد به این نتیجه میرسد که آنچه روی کاغذ هست احتمالاً تکهای از یک نقشه است. آنها که حدس میزنند رازی در این متن عجیب نهفته است به سراغ دوست دیگری میروند که با زبان یونانی باستان آشنایی دارد؛ ایپک. اما آنها ناخواسته دارند وارد ماجرای پیچیده و مرموزی میشوند که که اصلاً برایشان قابلتصور نیست...
رمان یک شب در ایاصوفیه (A Night in Hagia Sophia) نوشتهی رعنا دمیریز (Rana Demiriz) داستانی است که با تاریخ ترکیه و ایاصوفیه پیوند میخورد. این بنای تاریخی که قدمتی بیش از 1700 سال دارد، در ابتدا کلیسا بود. کلیسایی که چند بار بین ارتودکسها و کاتولیکها دستبهدست شد تا در نهایت با حملهی ترکهای عثمانی و سقوط استانبول، به دست مسلمانان افتاد. مسلمانان آنجا را به مسجد تبدیل کردند و در بنای آن دست بردند. در نتیجه این عبادتگاه به یکی از باشکوهترین بناهای دنیا تبدیل شد و معماری منحصربهفردی پیدا کرد که فرهنگ اسلامی و مسیحی را همزمان در خود داشت. از ابتدای قرن بیستم و به دستور آتاتورک، این مسجد به موزه تبدیل گشت. متخصصین با تلاش زیادی بخشی از گچکاریها را برداشتند تا قسمتهای زیرین و موزاییکهای باستانی آن خود را نشان دهد. این موزه ظرف مدت کوتاهی بسیار محبوب شد و به مقصد گردشگری میلیونها نفر از سرتاسر دنیا تبدیل گشت.
رعنا دمیریز در رمان یک شب در ایاصوفیه موفق میشود داستانی پرتعلیق و پرکشش خلق کند. او ژانر معمایی را با تاریخ تلفیق میکند و روایتگر داستانی هیجانانگیز میشود که مخاطب را تا پایان با خود همراه میسازد. دمیریز که خود تاریخ هنر خوانده و با تاریخ و بناهای باستانی کاملاً آشناست، از پتانسیل ایاصوفیه به بهترین شکل استفاده میکند. مکانی همیشه مرموز که محل تلاقی اسلام و مسیحیت بوده. ایاصوفیه برای هر دو فرهنگ دینی احترامبرانگیز بود ولی بر سرش بارها جنگ درگرفت. همین به نویسنده امکان میدهد تا به داستانش عمق بیشتری بدهد و آن را حتی از مرز ترکیه فراتر ببرد.
کتاب یک شب در ایاصوفیه را میر جمال جلالی زنوز و سوناز جلالی برای انتشارات آناپل ترجمه کردهاند.
کتاب یک شب در ایاصوفیه برای چه کسانی مناسب است؟
این رمان به دوستداران داستانهای تاریخی، معمایی و هیجانانگیز توصیه میشود. همچنین اگر به ادبیات داستانی ترکیه علاقه دارید میتوانید این کتاب را مطالعه کنید.
با رعنا دمیریز بیشتر آشنا شویم
رعنا دمیریز (متولد 1995) نقاش، شاعر و نویسندهی اهل ترکیه است. او از سنین کم سرودن شعر و نوشتن داستان را آغاز کرد و تواناییهایش را نشان داد. دمیریز در چهارده سالگی اولین رمانش به نام «روشناییها در سایه» را منتشر کرد که با واکنش مثبت منتقدین مواجه شد و جایزهی نخستوزیر را هم برای او به همراه داشت. همین موفقیت باعث شد تا او تا پیش از هجده سالگی سه رمان دیگر هم منتشر کند که درواقع دنبالههای داستان اول او بودند. رعنا دمیریز در رشتهی تاریخ هنر تحصیل کرده است. او به شکل حرفهای نقاشی هم میکند و تاکنون چندین نمایشگاه انفرادی و جمعی در ترکیه برگزار نموده است. از دیگر رمانهای او میتوان به «یک هفته در آندلس»، «یک سال در کاخ» و «نجوای زنی در باد» اشاره کرد.
در بخشی از کتاب یک شب در ایاصوفیه میخوانیم
اعصابم خرد شده بود. پوشه حاوی کاغذ را بادقت در کیفم گذاشتم. کیف را روی میزم گذاشته از اتاق خارج شدم. بایستی در بیرون منتظر محمد میماندم. شاید هوای تازه حالم را بهتر میکرد. برای اتلاف وقت به قدم زدن پرداختم. چند بار از پنجره به کیف روی میز نگاه کردم.
با خودم گفتم"احمق نشو!" آن کاغذ نمیتواند روح داشته باشد... از لحظه پیدا کردنش دو چشم نامرئی به من خیره شدهاند؟ با این حس اصلاً نمیتوانستم کاری بکنم. وضعیت بغرنجی داشتم که از تأثیر آدرنالین ایجاد شده بود.
بههرحال آدم هر روز در محل کارش یک کاغذ رمزگذاریشده پیدا نمیکند.
"مهرماه!" با صدای محمد یکه خوردم. "در مقابل در اصلی منتظرت بودم. اما نیامدی، کجایی؟"
در تابستان به علت مساعد بودن هوا نه از در عقبی بلکه از درِ اصلی که تماشاچیان هم استفاده میکردند، خارج میشدیم. بدین ترتیب از میدان سلطان احمد پیاده میگذشتیم، تا ایستگاه تراموای برسیم و از زیباییهای آن لذت میبردیم. بعد از کار روزانه این مناظر برای هر دوی ما مفید بود.
امروز نتوانسته بودم افکار سنگین را از سرم دور کنم، مثل این بود که به زمین کوبیده شدهام. هیچ تصوری نداشتم که چه باید بکنم. سرم را تکان دادم و به سوی دفتر رفتم. کیف و مانتوام را برداشته در اتاق را قفل کردیم، با صدای ضعیفی شروع به گفتگو کردیم.
"خیلی جلبتوجه میکنی، کمی سعی کن رفتارت عادی باشد."
نفس عمیقی کشیده با صدای بلند آن را بازدم کردم.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب یک شب در ایاصوفیه |
نویسنده | رعنا دمیریز |
مترجم | سیده سوناز جلالی زنوز، میرجمال جلالی زنوز |
ناشر چاپی | انتشارات آناپل |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 165 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-9420-97-3 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان تاریخی خارجی |