معرفی و دانلود کتاب هرم

معرفی کتاب هرم

کتاب هرم اثر هنینگ مانکل مجموعه‌ای از پنج داستان به‌هم پیوسته از کارآگاه معروف سوئدی کورت والاندر است. در این داستان‌ها والاندر با جنایاتی توحش‌بار و قتل‌هایی رازآلود روبه‌روست که گرچه هریک هویتی مستقل دارند اما به هم مربوطند. خواننده در این داستان‌ها به دل ماجراهایی جنایی می‌رود که برخی با زندگی شخصی کارآگاه قصه پیوند دارند.

درباره‌ی کتاب هرم

در جغرافیایی که شفق قطبی راه آسمان را روشن می‌کند و خورشید چندان نوری حواله‌ی ساکنان آن خطه نمی‌کند، چندان دور از انتظار نیست که قهرمانی مانند کورت والاندر (Kurt Wallander)‌ پدید بیاید؛ به‌ظاهر سرد و بی‌روح اما پرتلاش و اثرگذار، شخصیتی که راه را برای پدید آمدن دیگر کارآگاهان کشورهای اسکاندیناوی باز کرد. ادبیات سوئد شهرتش را مدیون هنینگ مانکل (Henning Mankell) و اثر تحسین‌شده‌ی او هرم (The Pyramid) است.

کورت والاندر یکی از مهم‌ترین و اثرگذارترین شخصیت‌های ادبیات جنایی در دنیاست. او در آثار جنایی هنینگ مانکل نقش اصلی را ایفا می‌کند و درحالی‌که به‌شدت با مشکلات شخصی‌اش پنجه در پنجه انداخته، به دنبال حل پرونده‌های جنایی لاینحل است. مانکل از قهرمان کاریزماتیکش شخصیتی چندبعدی می‌سازد: او غمگینانه تنهاست و ارتباط‌های مخدوش عاطفی با اعضای خانواده‌اش دارد، در حال ترک الکل است و در موقعیت‌هایی قرار می‌گیرد که ناگزیر است میان رفتار قاطعانه و همدلانه یکی را انتخاب کند. برخلاف آن دسته از کارآگاهان رمان‌های جنایی که نیروهایی مافوق بشر یا هوش و مهارتی استثنایی دارند، والاندر چهره‌ای به‌شدت انسانی دارد. او فرزند زمانه و جامعه‌ی خویش است و با مشکلات دنیای واقعی بیگانه نیست.

هنینگ مانکل اولین بار این شخصیت را در رمان قاتلان بدون چهره به مخاطب معرفی می‌کند. پس از آن، کورت والاندر در دیگر کتاب‌های جنایی پلیسی مانکل هم حضور می‌یابد. کتاب هرم در واقع مجموعه داستان‌های سال‌های کاری اولیه‌ی والاندر است که در آن خواننده با سیر تحول این شخصیت و بخش‌هایی از گذشته‌اش آشنا می‌شود. مخاطب در طی داستان‌ها درمی‌یابد که چطور روابط عاطفی شکست‌خورده توانسته والاندر را تبدیل به چنین شخصیتی کند.

کتاب هرم شامل پنج داستان است که هریک با دیگری ارتباطی معنادار می‌سازد. خواننده‌ی مشتاق در طول کتاب هرم با والاندر جوان مواجه می‌شود که در پیچیدگی‌های شغلی خود گرفتار شده و شخصیت او به‌عنوان یک کارآگاه صاحب‌سبک در حال شکل‌گیری است. داستان‌ها با نام‌های «نخستین پرونده‌ی والاندر»، «مردی با نقاب»، «مردی در ساحل»، «مرگ عکاس» و «هرم» از پرونده‌های جنایی‌ای سخن می‌گویند که گاه با توحش و حیوانی‌گری و گاه با رازهای درهم‌پیچده آمیخته شده است. در این پرونده‌ها رد پای شریک عاطفی والاندر دیده می‌شود که همین به جذابیت ماجرا می‌افزاید.

هنینگ مانکل در کتاب هرم، این اثر پلیسی جنایی خود، مانند دیگر آثارش دست بر روی موضوعاتی بحث‌برانگیز می‌گذارد. خواننده باید با کورت والاندر جوان همراه شود تا پیچیدگی‌های اخلاقی موجود در یک پرونده‌ی جنایی را دریابد. برای والاندر و البته خواننده‌ی داستان او بسیار دشوار است که در فضایی نفس بکشد که حقیقت و دروغ چنان به هم آمیخته‌اند که هر قدم اشتباه می‌تواند فاجعه‌ای مرگبار بیافریند. والاندر در این مسیر تنهاست و باید ناگزیر تایید کرد که این تنهایی به خواننده نیز سرایت می‌کند. گاه کشف حقیقت برای این کارآگاه جوان آنچنان دشوار می‌شود که برای دریافتن آن ناگزیر است هزینه‌ی گزافی از زندگی شخصی خود بدهد. باز کردن گره‌های کور هر پرونده بسیار دشوار است و برای خواننده‌ی داستان‌های جنایی چه چیز وسوسه‌انگیزتر از اینکه خودش را میان رشته‌ای بلندبالا از حقایق بیابد که دست‌وپای او را در هم پیچیده و از حرکت ساقطش کرده؟ اگر شما آن خواننده‌ای هستید که ساعت‌ها به سرنخ‌ها و قربانیان فکر می‌کند، کتاب هرم همان اثری است که مانند سیاه‌چاله‌ای در خود فرو می‌بردتان.

این کتاب را نشر آوند دانش با ترجمه‌ی مرجان اندرودی و هیرش خیر به چاپ رسانده است.

نکوداشت‌های کتاب هرم

• مانکل استاد برجسته‌ی رمان جنایی حوزه‌ی اسکاندیناوی است، بسیاری از او تقلید کرده‌اند اما هیچ اثری به پای آثار او نرسیده. (ایندیپندنت)
• یک مجموعه بی‌نظیر. (نیویورک تایمز)
• یک مجموعه‌ی درخشان از داستان‌هایی از استاد بزرگ قصه‌های جنایی کشورهای اسکاندیناوی. (دیلی میرور)
• رمانی که در خود فرو می‌بردتان... یک کتاب خوب برای آن‌هایی که می‌خواهند خواندن این ژانر را شروع کنند. (دیلی تلگراف)
• رمانی جذاب که بسیار خوب نوشته شده است. (جسیکا مان)
• این هنینگ مانکل بود که راه را برای ورود رمان‌های پلیسی اروپای شمالی به عرصه‌ی جهانی باز کرد. کارآگاه غمزده‌ی سوئدی مانکل، کورت والاندر، یکی از تاثیرگذارترین شخصیت‌های خلق‌شده‌ی تاریخ داستان‌های جنایی تا امروز است. مانکل از ما دعوت می‌کند که به اهمیت نهادهای دولتی توجه کنیم. (گاردین)
• داستان‌های این مجموعه خاطره‌انگیز، غافلگیرکننده و شاهکارند. (تایمز)

اقتباس از کتاب هرم

• فیلم سوئدی هرم (2007)
• سریال بریتانیایی والاندر با بازی کنت برانا، در فاصله‌ی سال‌های 2008 تا 2016 پخش می‌شد. این مجموعه هم از کتاب هرم و هم از دیگر کتاب‌های مانکل با محوریت شخصیت هنینگ تاثیر پذیرفته است.
• سریال والاندر جوان (2020) که به ابتدای کار والاندر به‌عنوان کارآگاه می‌پردازد.

کتاب هرم برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به داستان‌های پلیسی و جنایی و ژانر تریلر روانشناختی علاقه‌مندید، شاهکار هنینگ مانکل را از دست ندهید.

در بخشی از کتاب هرم می‌خوانیم

والاندر برنامه‌ای برای بقیه‌ی روزش نداشت. سه‌شنبه بود و او هم کاری نداشت. ساعت‌های زیادی را به ویژه به دلیلِ تظاهرات پی‌در‌پی و گسترده‌ی اعتراضی به جنگ ویتنام در لاند و مالمو سپری کرده بود. درگیری‌هایی با پلیس در مالمو پیش آمده بود. درکل، وضعیت به‌نظرش ناخوشایند می‌آمد. در مورد خواسته‌های تظاهرکنندگان مبنی بر خروج ایالات متحد از ویتنام مطمئن نبود. روز پیش از آن، کوشیده بود با مونا درباره‌اش صحبت کند، اما او هیچ عقیده‌ای جز آنکه «تظاهرکنندگان دردسرسازند» نداشت. زمانی که والاندر بر نادرستی این نکته که قوی‌ترین نیروی نظامی جهان ملتی فقیر وکشاورز را در آسیا به قصد نابودی یا آن‌طور که برخی از عالی‌رتبه‌ترین مقامات نظامی امریکا گفته بودند «بازگشت به عصر حجر» بمباران کند پافشاری کرده بود، مونا در تلافی گفته بود قطعاً قصد ندارد با یک کمونیست ازدواج کند.

این حرف دُم والاندر را چیده بود. آن‌ها هرگز چنین بحثی را ادامه ندادند. او قصد داشت با مونا ازدواج کند و از این بابت مطمئن بود. دختری با موهای قهوه‌ای روشن، بینی نوک‌تیز و چانه‌ی باریک. هرچند زیباترین دختری نبود که او تا به حال ملاقات کرده، تنها کسی بود که دوست داشت.

آن‌ها یک سال پیش آشنا شده بودند. پیش از آن، والاندر بیش از یک سال درگیر دختری به نام هلنا بود که در یک دفتر کشتیرانی‌ در شهر کار می‌کرد. ناگهان روزی هلنا به والاندر گفت که همه چیز تمام شده و او با کس دیگری آشنا شده است. والاندر ابتدا هاج‌و‌واج مانده، سپس کل آخر هفته را در آپارتمانش گریسته بود. حسادت دیوانه‌اش کرده بود و پس از آنکه تصمیم گرفت به اشک‌هایش پایان دهد، به باری نزدیک ایستگاه مرکزی رفته و مشروب زیادی نوشیده بود. پس از آن دوباره به خانه بازگشت و به گریستنش ادامه داد. حالا اگر پیش می‌آمد که از کنار در ورودی بار عبور کند، همه‌ی تنش می لرزید. دیگر هرگز دلش نمی‌خواست به آنجا پا بگذارد.