معرفی و دانلود کتاب نکراسوف
برای دانلود قانونی کتاب نکراسوف و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب نکراسوف
کتاب نکراسوف نوشتهی ژان پل سارتر را هجونامهای علیه متعصبان غربی طرفدار جنگ سرد میدانند که به موضوع پناهندگان و مهاجران روسی اشاره دارد.
برخی خواستهاند این اثر را «مسخره بازی» توصیف کنند و ناقدی در این باره شک روا میدارد که: "نکراسوف چیست؟ لودهبازی؟ کمدی؟ هجو؟ نمایشنامه به آسانی اجازۀ تعریف شدن نمیدهد. نکتۀ مسلم این است که ماجرا در فضایی اجتماعی و سیاسی روی میدهد…"
نمایشنامه نکراسوف (Nekrassov) به بحبوحهی جنگ سرد میپردازد. فریبکار بزرگی که پلیس در تعقیبش است بر حسب تصادف به خانهی روزنامهنگاری میرسد. در آن روزهای پرشایعه، چون یکی از وزیران شوروی چند روز در انظار ظاهر نمیشود، فرصت خوبی است که روزنامههای جنجالی او را چون کسی که «آزادی را انتخاب کرده» بخوانند. و کلاهبردار حرفهای تحت تعقیب پلیس بهترین کسی است که میتواند این وزیر به اصطلاح فراری باشد و لو دادنها و افشای رازها بر تحولهای جامعه اثر میگذارد. دستگاههای اطلاعاتی با علم به اینکه چه کسی در نقش وزیر فراری فرو رفته میخواهند از او بهرهبرداری کنند.
سهمی که نویسنده در این اثر برای روزنامههای ارتجاعی و دروغپرداز درنظر گرفت، باعث شد که روزنامهها نیز دندان نشان دهند و با سکوت کاملا درخور ملاحظه این نمایشنامه را خفه کنند. "نکراسوف" تصویری از وحشتها، هذیانها، جنون و توهمات و افسانهپردازیهای ضدکمونیستها ارائه داده و در همه اجراهایش با اقبال تماشاگران تئاتر مواجه شده است.
ژان پل سارتر (Jean Paul Sartre) روشنفکری کمونیست و اگزیستانسیالیست بود که البته هیچگاه به عضویت حزب کمونیست درنیامد. او علاوه بر نمایشنامهنویسی و رماننویسی، یک فعال سیاسی به حساب میآمد و از این جهت نیز تاثیرات فراوانی بر روشنفکران و هنرمندان زمانهاش گذاشت. او در این نمایشنامه، هم وارد بحث های فلسفی میشود و هم اشارات سیاسی دارد.
در بخشی از کتاب نکراسوف میخوانیم:
ژول اطلاعات! دربارهی چه؟ دربارهی ماشین تحریرهای روسی؟ یا دربارهی چراغهای ادارهها یا بادبزنها؟ سیبیلو، تو را مأمور کرده بودم که مبارزهای بزرگ راه بیندازی و آنوقت تو وراجیهایی را که حتی روزنامهی صلح و آزادی هم آنها را نمیخواهد پیشنهاد میکنی. میدانی که بعد از کراوچنکو، رژهی بسیاری از کارمندان شوروی را که آزادی را انتخاب کرده بودند به چشم دیدهام؟
دوست من، صد و بیست و دو نفر، راست یا دروغ. ما رانندههای سفارت، دایهها، یک کارگر معدن سرب، هفده سلمانی را پذیرفتهایم و من عادت کردهام که آنها را پیش همکارم روبینه که در روزنامهی فیگارو است و خبرهای کوچک را هم خوار نمیشمارد، بفرستم. نتیجه اینکه، موضوع کراوچنکو هم به طور کلی نزول کرد. آخرین نفر به ترتیب تاریخ، دمیدوف، یکی از کارمندان عالیرتبه و اقتصاددان برجسته بود، که تازه او هم به زحمت توانست چهار ورق نوشته برایمان دستوپا کند و بیدو هم او را شام دعوت نکرد. [بهطرف ژرژ میرود.] آه، آقا از پردهی آهنین گذشتهاند! آه! آقا آزادی را انتخاب کردهاند! خب! سوپی به او بده و او را از طرف من به «ارتش نجات» بفرست.
سیبیلو براوو! ارباب!
ژولها؟
سیبیلو نمیدانید چقدر راضیام. [انتقامجویانه به ژرژ] به سوی ارتش نجات! به سوی ارتش نجات!
ژول همهاش همین بود؟ فکر دیگری نداری؟
سیبیلو ابداً! مطلقاً فکر دیگری ندارم!
ژول احمق! تو مرخصی!
سیبیلو بله ارباب! متشکرم ارباب، خداحافظ ارباب. [میخواهد خارج شود. ژرژ او را متوقف میکند و به وسط صحنه برمیگرداند.]
فهرست مطالب کتاب
شخصیتها
تابلوی اول
تابلوی دوم
تابلوی سوم
تابلوی چهارم
تابلوی پنجم
تابلوی ششم
تابلوی هفتم
تابلوی هشتم
پینوشتها
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب نکراسوف |
نویسنده | ژان پل سارتر |
مترجم | قاسم صنعوی |
ناشر چاپی | بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه |
سال انتشار | ۱۳۹۵ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 344 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-5733-27-3 |
موضوع کتاب | نمایشنامه خارجی |