معرفی و دانلود کتاب مرا به کنگاراکس نبر!
برای دانلود قانونی کتاب مرا به کنگاراکس نبر! و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب مرا به کنگاراکس نبر!
آندری کورکف، نویسندهی مشهور اوکراینیتبار، در کتاب مرا به کنگاراکس نبر! داستان زندگی دو کاراکترِ غریب را روایت کرده که وظیفه دارند محمولهای محرمانه را به مقصدی نامشخص برسانند؛ غافل از آنکه در صورت انجام این کار، خود را درگیر حوادثی بیاندازه تکاندهنده خواهند ساخت.
درباره کتاب مرا به کنگاراکس نبر!
آندری کورکف (Andrey Kurkov) یکی از نویسندگان پرآوازهی ادبیات اوکراین در دو دههی اخیر است. اغلب آثار این داستاننویس روسزبان روایاتی تخیلی با سویههای سیاسی و تاریخیاند. کورکف در بهترین کتابهای خود، از جمله رمان مرا به کنگاراکس نبر! (Do not take me to Kengaraks)، تاریخ پرفرازونشیب اتحاد جماهیر شوروی را دستمایهی خلق داستانهایی تکاندهنده و نمادین قرار داده است. البته تاریخ، فقط دستمایهی نگارش آثار داستانی نویسندهی مورد بحث ما نیست؛ بلکه به تعبیری، شخصیت اصلی این آثار نیز، هست. بدین معنی که در نوشتههای آندری کورکف، تاریخ نه فقط بستری که رویدادها در آن به وقوع میپیوندند، بلکه همزمان، اصلیترین عاملِ جهتدهنده به رویدادها است.
کتاب مرا به کنگاراکس نبر! یکی از تازهترین آثار آندری کورکف به شمار میرود. شهرت این رمان که نخستین بار در سال 2008 به انتشار عمومی رسیده، به پای شهرت دیگر عناوین داستانی نویسنده، از جمله کتاب فراموشنشدنی مرگ و پنگوئن، نمیرسد. با این حال، هستند منتقدانی که کتاب پیش رو را از بسیاری جهات سرآمد دیگر آثار کورکف تلقی میکنند. چرا که باور دارند در این کتاب، مضامین مورد علاقهی نویسندهی شهیر اوکراینی به بهترین و درخشانترین شکل ممکن پرداخت و ارائه شده است.
در کتاب مرا به کنگاراکس نبر! مخاطب سرگذشت دو کاراکتر با نامهای «توروسوف» و «رادتسکی» خواهیم بود. توروسوف جوانی بیباک با ذهنی تیز و پرسشگر است. او همواره در خود علاقهی نامأنوسی به امور متافیزیکی احساس میکرده؛ اگرچه اخیراً از عوالم اینچنینی رویگردان شده است. رادتسکی، در مقابل، مردی مسن با روحیهای محافظهکار و شخصیتی کسالتبار است. باری، در طول رمان این دو مرد را در حال سفر با قطاری عجیب خواهیم یافت. دو شخصیت اصلی داستان موظفند که در انتهای این سفر، محمولهی محرمانهای را که با خود دارند به مقصدِ از پیش تعیینشده برسانند. پیرنگ اثر حول محور کشف ماهیت محمولهی مذکور میگردد. این محموله به واقع محتویِ اوراقی است که در خود تاریخ یک سرزمین را به ثبت رساندهاند. تاریخی که بناست به زودیِ زود برای همیشه به دست تباهی و فراموشی سپرده شود. اما چگونه و توسط چه کسانی؟! پاسخ این پرسش همانا شگفتی اصلی کتاب پیش رو به شمار میرود...
از خلاصهی فوق پیداست که در کتاب مرا به کنگاراکس نبر! با رمانی تمثیلی سروکار داریم؛ قصهای خیالی که در آن ماهیتِ واقعیاتی چون تاریخ، هویت و حافظه، در پیوند با مسئلهی سیاست و قدرت مورد تأمل قرار میگیرند.
برخی از منتقدان کتاب مرا به کنگاراکس نبر! را با رمان 1984، اثر کلاسیک جوروج اورول، مقایسه کردهاند. چنین مقایسهای، چنانکه ژانر و درونمایههای اصلی دو اثر را لحاظ کنیم، چندان بیراه به نظر نمیرسد. با این حال این مطلب نباید ما را از توجه به تفاوتهای سبکی و محتواییِ آشکار میان دو کتاب نامبرده غافل سازد.
در پایان، بد نیست اشاره کنیم که در کتاب مرا به کنگاراکس نبر! ارجاعات بسیاری به واقعیات تاریخیِ مرتبط با دوران حیات اتحاد جماهیر شوروی وجود دارد. از همین رو، توصیه میکنیم که پیش از آغاز به مطالعهی این کتاب، به اختصار تاریخ ظهور و سقوط اتحاد جماهیر شوروی را مرور کنید.
رمان مرا به کنگاراکس نبر! توسط آبتین گلکار، از اصل روسی به زبان فارسی برگردانده شده، و از سوی انتشارات افق در اختیار علاقهمندان به ادبیات داستانی جهان قرار گرفته است.
کتاب مرا به کنگاراکس نبر مناسب چه کسانی است؟
علاقهمندان به ادبیات روز دنیا، دوستداران داستانهای سیاسی و طرفداران آثار پادآرمانشهری، سه گروه از مخاطبینیاند که از مطالعهی رمان مرا به کنگاراکس نبر!، اثر آندری کورکف، لذتی بیاندازه خواهند برد.
با آندری کورکف بیشتر آشنا شویم
آندری کورکف (متولد سال 1961) نویسندهی اوکراینیِ روسزبان است. او فارغالتحصیل مؤسسهی زبانهای خارجی کییف و استاد و مترجم زبان ژاپنی است. کورکف به عنوان نویسندهای با تخیلی ژرف و بیمرز شناخته میشود. اغلب آثار وی، داستانهایی سورئال با تم سیاسی و اجتماعیاند. مشهورترین کتاب آندری کورکف رمانی است با عنوان «مرگ و پنگوئن»، منتشرشده به سال 1996. کورکف در این اثر تحسینشده و پرافتخار، داستان زندگی نابهسامان مردم اوکراین را پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، به تصویر کشیده است. از دیگر آثار این نویسنده میتوان به عناوینی چون «مرا به کنگاراکس نبر!»، «زنبورهای خاکستری» و «دوست مرحوم من» اشاره نمود. لازم به ذکر است که نوشتههای داستانی آندری کورکف، تاکنون به حدود چهل زبان زندهی دنیا ترجمه شده و در شمارگانی بالا به فروش رسیدهاند.
در بخشی از کتاب مرا به کنگاراکس نبر! میخوانیم
زمان هر قدر هم کُند سپری شود، باز موظف است در نهایت دقت مراقب گردش روزها باشد، مراقب تسلسل ماه و خورشید، و مراقب اتفاقات کوچکی (که از جایگاه رفیع زمان شاید بسیار کوچکتر هم به نظر بیایند) که به زندگی هر انسانی نوعی معنا میبخشند، معنایی که شاید همیشه وجود نداشته باشد. بعضی وقتها به نظر میرسد که زمان نیز مانند کارگری عادی که با سر خمار به کارخانه آمده باشد، هرازگاهی کالای معیوب تولید میکند یا از برنامهی زمانبندی منحرف میشود. گاهی شب، زیادی روشن از آب در میآید و گاهی روز بیش از حد تاریک است. شاید این تقصیر زمان هم نباشد، ولی انداختن تقصیر به گردن زمان آسانتر است، چون زمان را نسبت به ماه یا خورشید خیلی راحتتر میتوان در اختیار گرفت.
وقتی زمان دست شما را نمیگیرد، از پا نمیاندازد و از گردنتان آویزان نمیشود، شما آهنگ زندگی را از دست میدهید و احساسش نمیکنید، مثل پنبه بیحال و کرخت میشوید، فکر میکنید همین الان تبدیل میشوید به یک حباب یا بالن غیر قابل کنترل که از گاز گرمی پر شده، ولی گاز دارد سرد میشود.
سه روز، سه روز تمام از شب پذیرفتن مهمانان ناخوانده میگذشت. توروسوف دل و دماغ نداشت و روی تخت بالایی غلت میزد. رادِتسکی با علمی که به کارش داشت، یا به بیان دقیقتر، با وقوف به بیکاریاش در آرامش دراز کشیده بود. کلمات نادری که لابهلای تقتق چرخها به گوش میرسیدند، مانند پوست تخمه به بیرون تف میشدند. آنها هیچ معنایی نداشتند و برای هیچ کس گویای هیچ چیز نبودند.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب مرا به کنگاراکس نبر! |
نویسنده | آندری کورکف |
مترجم | آبتین گلکار |
ناشر چاپی | نشر افق |
سال انتشار | ۱۳۹۵ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 144 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-353-164-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان سیاسی خارجی |