معرفی و دانلود کتاب صوتی مامور مخفی

معرفی کتاب صوتی مامور مخفی

کتاب صوتی مامور مخفی یکی از شاهکارهای جوزف کنراد، داستان‌نویس بزرگ اهل بریتانیاست. کنراد در این رمان مهیج، سرگذشت شخصیتی به نام «ورلاک» را به تصویر کشیده است. او تبهکاری خطرناک است که با انگیزه‌های توأمان مادی و عقیدتی، وظیفه‌ی به انجام رساندن مأموریتی تروریستی را عهده‌دار می‌شود و این‌چنین، خود را درگیر سلسله‌ای از وقایع غیرقابل‌پیشبینی می‌سازد. گفتنی‌ست که اثر پیش رو، یکی از عناوین حاضر در فهرست «برترین رمان‌های جهانِ» مدرن لایبرری است.

درباره کتاب صوتی مامور مخفی

جوزف کنراد (Joseph Conrad) یکی از نوابغ بی‌همتا و کم‌نظیر ادبیات بریتانیا بود. این نویسنده‌ی صاحب‌سبک و صاحب‌بینش، سرگذشتی غریب و پرماجرا داشت. او اغلب عمر خود را در کسوت دریانورد، بر روی عرشه‌ی کشتی‌های تجاری و اکتشافی بزرگ و در دل آب‌های آزاد سپری کرد. از همین رو، ماجرای بیشتر داستان‌ها و رمان‌های درخشان او به نحوی به دریا و مردانِ دریا مربوط است. در این میان، کتاب مامور مخفی (The Secret Agent) در کارنامه‌ی ادبی کنراد یک استثنا به شمار می‌رود. هم از این رو که وقایع این کتاب نه در میان آب‌های دریا و طبیعت وحشی، که در خشکی و محیطی شهری جریان دارد؛ و هم از این جهت که کنراد در این رمان، برخلاف دیگر آثار خود، به طور مستقیم به مسائل سیاسی و اجتماعیِ مطرح در زمانه‌ی خود پرداخته است.

کتاب صوتی مامور مخفی (که با عنوان مامور سرّی نیز در ایران به چاپ رسیده) رمانی چندژانری‌ست. از یک سو با داستانی مشخصاً سیاسی طرفیم که در آن به مسائلی از قبیل جهانی شدن، سیاست خارجی دولت‌های اروپایی در اوایل سده‌ی بیستم، درگیری‌های آشکار و نهان سیاستمداران بر سر کسب قدرت و... پرداخته می‌شود. و از سوی دیگر، رمانی ماجراجویانه و کارآگاهی را پیش رو داریم که سرشار از صحنه‌های نفس‌گیر، شخصیت‌های پیچیده و لحظات تنش‌زاست. با این وصف، شاید درست‌تر این باشد که رمان مامور مخفی را اثری فراژانری بنامیم که اگرچه مؤلفه‌هایی از ژانرهای گوناگون را در خود جمع کرده، به هیچ ژانر معین و مشخصی تعلق ندارد.

شخصیت اصلی کتاب صوتی مامور مخفی «آدولف ورلاک» نام دارد. او مردی متأهل و به‌ظاهر محترم در انگلستانِ اواخر قرن نوزدهم است. آقای ورلاک صاحب مغازه‌ای کوچک در لندن است و کسب‌وکاری نه‌چندان بزرگ را اداره می‌کند. آنچه کمتر کسی از اطرافیان آقای ورلاک از آن اطلاع دارد، این واقعیت است که او عضو گروهی خرابکار با گرایشاتِ آنارشیستی‌ست و سال‌هاست که در مقامِ مأمور مخفی، بر ضد دولت فعالیت می‌کند.

آغاز داستان زمانی‌ست که آقای ورلاک از سوی مردانی ناشناس و مرموز که خود را نمایندگان یک سفارتخانه معرفی می‌کنند، مأموریت می‌یابد که بمبی مهیب را در رصدخانه‌ی گرینویچ منفجر کند. انفجار این بمب، بی‌گمان زلزله‌ای در فضای سیاسی و اجتماعی کشور پدید خواهد آورد، و این عیناً همان چیزی‌ست که طراحانِ این توطئه‌ی تروریستی، انتظار آن را می‌کشند. آیا آقای ورلاک در انجام مأموریتِ خطیر و جنایت‌بارِ خود موفق خواهد شد؟ آیا این مأموریت، چنان‌که او می‌پندارد، سعادت و آرامش را برایش به ارمغان خواهد آورد؟ در آن‌سوی این خشم و هیاهو، چه سرانجامی به انتظار نشسته است؟ برای یافتن پاسخ این سوال‌ها، باید تا پایان قلم جوزف کنراد را در این شاهکار خواندنی دنبال کنیم.

کتاب مامور مخفی اول‌بار به سال 1907 به انتشار رسید. کنراد در این رمان، قصه‌ی توطئه‌ها و دسیسه‌های خونباری را روایت کرده که یک سده پس از او، به بخش اصلی پیکره‌ی سیاست‌ورزی در جهان بدل شدند. از این جهت، رمان صوتی مامور مخفی اثری پیشگویانه است که در آن، آینده‌ی سرشار از خشونت و ارعابِ جهان و فضای پرتنش سیاسی در غرب و شرق، به شکلی هنرمندانه تصویر شده است.

کتاب صوتی مامور مخفی با ترجمه‌ی سهیل سمی و خوانش علی خسروی توسط نشر صوتی رادیو گوشه در اختیار شما قرار می‌گیرد.

اقتباس سینمایی از کتاب مامور مخفی

کتاب مامور مخفی الهام‌بخش ساخت چندین اثر سینمایی درخشان بوده است؛ از جمله فیلم سینمایی «مامور مخفی» به کارگردانی کریستوفر همپتون، و فیلم دیگری با همین عنوان، به کارگردانی فیلمساز بزرگ بریتانیایی، آلفرد هیچکاک.

نکوداشت‌های کتاب مامور مخفی

• جوزف کنراد در کتاب مامور مخفی برداشتی طعنه‌آمیز از روابط میان انسان‌ها به دست می‌دهد. (انتشارات پنگوئن)
• در این‌که رمان مامور مخفی یکی از برترین آثار جوزف کنراد است، هیچ شکی نیست. (لندن فیکشن)
• یکی از برجسته‌ترین رمان‌های کارآگاهیِ تمام اعصار. (فورد مادوکس فورد)

کتاب صوتی مامور مخفی مناسب چه کسانی است؟

علاقه‌مندان به ادبیات کلاسیک و دوست‌داران رمان‌های ماجراجویانه و هیجان‌انگیز، مخاطبین اصلی رمان مامور مخفی از جوزف کنراد به شمار می‌روند.

در بخشی از کتاب صوتی مامور مخفی می‌شنویم

آقای ولادیمیر خودش را روی صندلی راحتی رها کرد و پرید وسط حرف ورلاک و گفت: «در این کشور ضرب‌المثلی هست که می‌گه پیشگیری بهتر از درمانه. در کل احمقانه‌ست. پیشگیری هیچ پایانی نداره. اما همین هم خصلت شماست. مردم در این کشور از به فرجام رسوندن کارها خوششون نمی‌آد. لازم نیست زیادی انگلیسی‌مآب باشین و البته، در این زمینه‌ی خاص، مهمل هم نگین. شیطان همین الان هم اینجاست. ما پیشگیری نمی‌خواهیم... درمان می‌خواهیم.»

آقای ولادیمیر مکثی کرد و چند ورقه را روی میز زیرورو کرد. بعد با لحنی متفاوت و رسمی‌تر، بی‌آن‌که به آقای ورلاک نگاه کند، گفت: «حتماً از تشکیل جلسه‌ی کنفرانس بین‌المللی در میلان خبر دارین؟»

آقای ورلاک با صدای دورگه اعلام کرد که از سر عادت روزنامه‌ها را می‌خواند.

فهرست مطالب کتاب صوتی