معرفی و دانلود کتاب صوتی فرانکنشتاین

معرفی کتاب صوتی فرانکنشتاین

کتاب صوتی فرانکنشتاین داستانی در گونه‌ی علمی - تخیلی‌ به قلم مری شلی است که به عنوان نخستین رمانِ این ژانر شناخته می‌شود. در این کتاب به ماجرای دانشمندی گوش می‌دهید که با کنار هم قرار دادن اجزای بدن مردگان، موجودی زنده خلق می‌کند؛ بی‌خبر از آنکه مخلوقش بدل به هیولایی مهیب خواهد شد که نظیرش در جهان دیده نشده است...! همچنین کتاب حاضر، یکی از برترین رمان‌های انگلیسی فهرست گاردین است.

درباره کتاب صوتی فرانکنشتاین:

مری شلی (Mary Shelley) با انتشار رمان فرانکنشتاین (Frankenstein) در سال 1818، نام خود را در تاریخ ادبیات داستانی جاودانه ساخت. امروزه، منتقدین، اثر او را نیای تمام داستان‌هایی می‌دانند که ذیل ژانر علمی و تخیلی تقسیم‌بندی می‌شوند. اما مگر پیش از از فرانکنشتاین، هیچ داستان‌ فانتزی یا تخیلی‌ای نوشته شده بوده است؟ اگر پاسخ مثبت باشد (که هست)، پس چرا از فرانکنشتاین به عنوان نخستین رمان علمی - تخیلی نام برده می‌شود؟ پاسخ را باید در سویه‌هایی از اثر دید که دلالت بر جنبه‌هایی از اندیشه‌ی مدرن دارند که در زمان نگارش کتاب، هنوز به طور آشکار در صحنه‌ی اجتماع پیدا نشده بود. این سویه‌ها را با بررسی خلاصه‌ی داستان فرانکنشتاین بهتر می‌توان دریافت.

اینجا با دانشمندی به نام ویکتور فرانکنشتاین مواجهیم، که در پی یافتن پاسخی به تمام پرسش‌های زندگی، و کشف راهکارهایی برای سیطره‌ی تمام‌عیار بر طبیعت است. همینجا باید درنگ کنیم و از خود بپرسیم که آیا جاه‌طلبی فرانکنشتاین، و روحیه‌‌ی علمی او که گاه شکلی افراطی به خود می‌گیرد، بیانی نمادین و ادبی از بزرگ‌ترین خصیصه‌ی اندیشه‌ی انسان مدرن نیست؟ آیا اتفاقی است که فرانکنشتاین یک دانشمند علوم طبیعی است، و نه مثلاٌ یک ساحر یا عالمِ علم الهیات؟

باری، آغاز حقیقی داستان آنجاست که فرانکنشتاین با کنار هم قرار دادن اجزای بدن مردگان و انجام پاره‌ای آزمایش‌ علمی بر روی آنها، موفق به خلق موجودی هوشمند می‌شود؛ این موجود هوشمند اما تحت کنترل خالق خود باقی نمی‌ماند، بلکه با انگیزه‌هایی شریرانه به جان او و اطرافیانش می‌افتد، و وقایعی ترسناک و مهیب را موجب می‌گردد. اینجا باز درنگی لازم است و پرسشی دوباره: آیا سرنوشت فرانکنشتاین، عیناً همان سرنوشت انسان مدرن نیست، که با شوری فزاینده و خوشبینی‌ای فراوان به خلق وسایلی برای رفاه هرچه بیشتر خود و تثبیت سیادتش بر طبیعت پرداخت، اما پس از مدتی خود را اسیر دست همان مخلوقاتِ خود دید؟ آیا جز این است که ما در جهان پسافرانکنشتاینی زندگی می‌کنیم؟ طرح این سوالات، فارغ از پاسخ‌های متفاوتی که می‌توانند داشته باشند، خصوصاً با عطف توجه به موضوعات و اخبار مربوط به هوش مصنوعی و آینده‌ی نامعلوم آن، بسیار ضروری‌تر و صدالبته، ترسناک‌تر از گذشته شده است. مشهور است که داستان فرانکنشتاین برآمده از کابوس نویسنده‌اش بوده. اگر این گفته راست باشد، می‌توان چنین گفت که واقعیت امروزِ جهان ما، کابوس مردمان دیروز است.

اما شاید این تفسیر جذاب از رمان، چندان هم درست نباشد. شاید نباید نگاهی چنین منفی به دستاوردهای انسان مدرن داشت. شاید این روحیه‌ی حساس و بعضاً محافظه‌کار هنرمندان و نوینسندگانی چون مری شلی (و بعدها، آلدوس هاکسلی و ...) است که از کاه کوه می‌سازد، و آنچه را که عموماً پیشرفت نامیده می‌شود، همچون فاجعه جلوه می‌دهد. شاید، اما اگر هم چنین باشد، باز این حقیقت در جای خود باقی‌ست که رمان فرانکنشتاین در وهله‌ی نخست یک شاهکار ادبی، و در مرحله‌ی بعد، یک متن پیشگویانه است.

برخی اقتباس‌های سینمایی از کتاب صوتی فرانکنشتاین:

- فیلم سینمایی ملاقات ابوت و کاستلو با فرانکنشتاین، ساخته‌ی چارلز بارتون
- فیلم سینمایی فرانکنشتاین جوان، ساخته‌ی مل بروکس
- فیلم سینمایی فرانکنشتاین، ساخته‌ی جیمز سرل داولی
- فیلم سینمایی فرانکنشتاین، ساخته‌ی جیمز ویل
- فیلم سینمایی فرانکنشتاین، ساخته‌ی برنارد رز

نکوداشت‌های کتاب صوتی فرانکنشتاین:

- داستانی قدرتمند درباره‌ی عشق و وحشت. (Penguin)
- اولین رمان علمی - تخیلی ادبیات مدرن. (Barnes & Noble)
- امروزه، مطالعه‌ی فرانکنشتاین به مراتب جذاب‌تر از پیش به نظر می‌رسد. (Amazon)

با مری شلی بیشتر آشنا شویم:

مری وول استون کرافت گادوین شلی نویسنده‌ی تأثیرگذار اهل انگلستان بود. او به سال 1797 به دنیا آمد و در سال 1851 چشم بر جهان فرو بست. فرانکنشتاین عنوان شناخته‌شده‌ترین کتاب اوست؛ داستانی علمی - تخیلی که ایده‌ی نگارشش در سال 1816 و در طول سفری تابستانی به ژنو به همراهی لرد بایرون، به ذهن مری شلی خطور کرد. فرانکشتاین نخستین بار در سال 1818 منتشر شد. مری شلی پس از آن چندین داستان دیگر نوشت، از جمله آثاری با عناوینِ «والپرگا» و «آخرین نفر»، که هر کدام به نوبه‌ی خود جذاب و درخور توجهند، اگرچه به هیچ‌وجه قابل مقایسه با فرانکنشتاین نباشند.

در بخشی از کتاب صوتی فرانکنشتاین می‌شنویم:

یکی از شب‌های دلگیر ماه نوامبر بود که زحماتم به بار نشست. با تشویشی که به شکنجه می‌مانست، ابزارهای حیات‌بخشی را که اطرافم بود جمع کردم، تا بر جسد پیش پایم جرقه‌ی حیات بزنم. ساعت از یک صبح گذشته بود. باران، حزن‌انگیز به شیشه‌ی پنجره می‌کوبید و چیزی به خاموشی شمع اتاقم نمانده بود که زیر نور نیم‌بند شمع، دیدم چطور موجود مخلوق، چشم زرد و کم‌فروغش را گشود. نفس عمیقی کشید و دست و پایش بی‌اراده تکان خورد.

چطور می‌توانم احساسم را نسبت به آن فاجعه شرح دهم؟ چطور می‌توانم موجود مفلوکی را که با چنان زحمت و رنج بی‌پایانی شکل داده بودم، برایت توصیف کنم؟ دست‌ها و پاها هماهنگ بود و دیگر اعضایش را هم به همان زیبایی انتخاب کرده بودم. «زیبایی!» پناه بر خدا...

فهرست مطالب کتاب صوتی