معرفی و دانلود کتاب روح گریان من: داستان واقعی یک جاسوس زن کرهای
برای دانلود قانونی کتاب روح گریان من و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب روح گریان من: داستان واقعی یک جاسوس زن کرهای
کتاب روح گریان من، راوی داستان واقعی زندگی یک زن جاسوس از کره شمالی است، که با امید به اتحاد دوبارهی کره شمالی و جنوبی، در مأموریتی دخیل میشود که یک فاجعهی بزرگ انسانی را رقم میزند. کیم هیون هی، در این اتوبیوگرافی، از روزهای سختی که در دوران همکاری خود با سازمان جاسوسی کره شمالی گذرانده و از تاریکیهایی که ناشی از این همکاریها بوده، روایت میکند.
دربارهی کتاب روح گریان من
با وجود تمام محدودیتهایی که برای ساکنین کره شمالی اعمال و تمام قوانین سفت و سختی که بعد از جدایی دو کره برای این محدوده تعیین شد، آوازهی دشواریهای زندگی در کره شمالی در سراسر دنیا پیچیده است. کشوری که از دست دادن کره جنوبی را شکست بزرگی برای خود میدید و به دنبال هر راهی بود تا بتواند اتحاد مجدد دو کره را میسر کند. اتحادی که تفاوتی نداشت که به چه قیمتی بازگردانده شود. در این میان، باید افرادی انتخاب میشدند که بتوانند مأموریتهایی که در این مسیر نیاز بود را به سرانجام برسانند، و کیم هیون هی (Kim Hyon Hui)، از برگزیدگان این مسیر بود! کتاب روح گریان من (The Tears of My Soul)، اتوبیوگرافی زنیست که برخلاف آنچه انتظار داشت و برای سربلندی کشورش، قدم در مسیری گذاشت که فاجعهی بزرگی را رقم زد...
کیم هیون هی که در نوجوانی، وارد دنیای هنر و بازیگری شده بود و تحصیل در رشتهی زیستشناسی را انتخاب کرده بود، هیچ فکر این را هم نمیکرد که روزی به سیستم جاسوسی کشورش راه پیدا کند. اما هوش و زیبایی زبانزدش، و روی آوردن به تحصیل زبان ژاپنی، او را به جایی رساند که در نوزدهسالگی برای حضور در مدرسهی ویژهی جاسوسی کرهی شمالی انتخاب شد و پس از آموزشهای سختی که او را برای قتل به هر شیوهای -چه با دست و چه با انواع اسلحه- آماده میکردند، به یکی از نخبگان جاسوسی کشورش تبدیل شد. کتاب روح گریان من، سرگذشت تلخ و تأثیرگذار این زن را روایت میکند.
بعد از انفجار هواپیمای پرواز 858 کره جنوبی در سال 1987 که مرگ 115 مسافر را به دنبال داشت، مقامات به دنبال یافتن تروریستهایی بودند که چنین فاجعهی بزرگی را رقم زدهاند. اما کسی فکر نمیکرد که در نهایت به زن جوان 25سالهای برسند که با هدف سربلندی کرهی شمالی در بازگرداندن کرهی جنوبی و سلطه بر آن، توانسته جان 115 مسافر بیگناه را بگیرد. کیم هیون هی، همان زنی بود که به دلیل نبوغی که از خود در این حرفه نشان داده بود برای این مأموریت بزرگ و خطیر انتخاب شده بود، غافل از اینکه نه هدفی که کرهی شمالی به دنبال آن بود محقق شد، و نه سرانجام خوبی در انتظارش بود. کیم هیون هی در کتاب روح گریان من سرگذشت و خاطرات خود را ثبت کرده و از خفقان و شستشوی مغزی رایج در کشورش صحبت میکند.
کیم هیون هی بعد از انفجار هواپیمای کرهی جنوبی، زمانی که در بحرین مستقر شده بود، به عنوان یکی از عاملین این جنایت شناسایی و دستگیر شد و به کرهی جنوبی برگردانده شد. البته که این زن تنها عامل این فاجعهی انسانی نبود و یکی از همدستانش، توانسته بود با سیانور، خود را از دستگیری و عواقبی که به دنبال آن میآیند رها کند؛ اما تقدیر برای کیم به شکل دیگری برنامهریزی شده بود، تا شاید بتواند در راستای جبران گوشهای از این جنایت کاری کند!
او طی بازجوییها و مدت زمان بازداشت خود به این جنایت اعتراف کرد و بارها پشیمانی خود را ابراز کرد. با این وجود ابتدا از سوی مقامات کره جنوبی به اعدام محکوم شده بود، تا زمانی که از سمت رئیس جمهور این کشور موردعفو واقع شد؛ چراکه ریاست جمهوری کرهی جنوبی معتقد بود کیم هیون هی هم مانند تمام افراد ساکن کره شمالی قربانی ایدئولوژیها و آرمانهای حکومت این کشور شده و از آنجا که از کودکی چنین باورهایی به او انتقال داده شده و اصطلاحاً دچار شستشوی مغزی شده است، میتواند با پی بردن به بزرگی جنایتی که مرتکب شده، شانس دیگری برای زندگی داشته باشد. نکتهی جالب اینجاست که بعد از تمام این اتفاقات، کرهی شمالی به صورت کلی هویت، تولد و زندگی کیم در کرهی شمالی را منکر میشود و مدعیست تمام اینها از ساختهها و برنامههای کره جنوبیست!
کتابی که پیش رو داریم، تنها یک سرگذشتنامهی معمولی نیست؛ بلکه تمام آن چه که دولت کرهی شمالی سالها سعی در پنهان کردن آن داشته را برای مردم سرتاسر جهان بازگو میکند و تلاشیست از سوی زنی که در پی آزادی مردم کشور خود است. با توجه به تمام محدودیتهایی که کره شمالی بر مردم خود اعمال کرده و اینکه خروج بسیاری از اطلاعات از این کشور چندان هم آسان نیست، کیم هیون هی بعد از ابراز پشیمانی از جنایتی که در انجام آن دخیل بوده، همواره در پی آگاهسازی مردم دنیا از وضعیت ناراحتکننده و باورنکردنی هموطنان خود در کره شمالی بوده است. نگارش کتاب روح گریان من نیز از گامهای قابلتوجهی است که در این زمینه برداشته است. با توجه به تمام اینها و این که بسیاری از وقایع جاری در کره شمالی در این اثر آشکار شدهاند، کتاب حاضر به یکی از پرفروشترین و پرطرفدارترین کتابها تبدیل شده است.
این داستان مهیج توسط فرشاد رضایی به فارسی برگردانده شده و به کوشش انتشارات ققنوس به چاپ رسیده است.
کتاب روح گریان من برای چه کسانی مناسب است؟
مطالعهی این داستان جذاب و درعینحال تلخ را به تمام دوستداران زندگینامهها و تمام علاقهمندان به تاریخ جهان پیشنهاد میکنیم.
در بخشی از کتاب روح گریان من: داستان واقعی یک جاسوس زن کرهای میخوانیم
یاد چشم الکتریکى داخل اتاق انتظار افتادم و از زیر میدان دیدش غلت زدم ولى نیازى هم نبود به خودم این زحمت را بدهم. اینطور که معلوم بود آن دو نگهبان حضور من را به کلِ مجموعه مخابره کرده بودند چون چندین صداى پا از طبقه بالا و فریادهایى هم از بیرون مىشنیدم. از در ورودى بیرون زدم و در طول بالکن و به سمت چمنها دویدم. دروازهها قطعاً به حالت امنیتى درآمده بودند و تنها امید من این بود که همانطور که وارد شده بودم بتوانم فرار کنم؛ یعنى جایى از دیوارى بالا بروم ولى چند متر بیشتر جلو نرفته بودم که یک گشتِ شبانه از پشت خانه بیرون آمد. نگهبانها از بالا روى زمین پریدند، روى شکمهایشان چرخ خوردند و مسلسلهایشان را آماده کردند. من به محض برخورد چند گلوله رنگى به سنگ کنار دستم، رفتم پشت یک ستون سبک دوریک. کلاشنیکف را با یک دست از روى شانهام برداشتم و در حالى که هنوز اسلحه کمرىام را در آن یکى دست گرفته بودم، نگهبانها را به رگبار بستم. بعد در طول بالکن دویدم و تکوتوک تیرى به سمتشان انداختم و بعد فریادى از سر تعجب و درد شنیدم. فکر کنم یکىشان را زده بودم! در انتهاى بالکن از بالاى نردهها پریدم، روى چمن فرود آمدم و دویدم. دو نگهبان وظیفه به دنبالم مىآمدند و با مسلسلهایشان بهم شلیک مىکردند و چند گلوله رنگى هم کنار پایم فرود آمد. برگشتم و در حین دویدن بقیه خشاب کلاشنیکفم را به سمتشان خالى کردم. نتوانستم بزنمشان ولى مجبور شدند روى زمین دراز بکشند و کمى زمان به دست آوردم. رسیدم به دیوارى که سایه بلندى در طول چمن ایجاد کرده بود و درون سایه دویدم و مطمئن بودم که تاریکى نجاتم مىدهد. بالاخره ایستادم و کلاشنیکفم را پر کردم. بعد طناب را بیرون آوردم و روى دیوار انداختم و کشیدمش تا اینکه قلاب محکم چفت شد. کلاشنیکف و کولهپشتى را روى شانهام گذاشتم و بعد صدایى شنیدم که زهرهام را آب کرد: عوعوى بىوقفه و دیوانهوارى که انگار از دهان سگهاى وحشى بیرون مىآمد...
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب روح گریان من: داستان واقعی یک جاسوس زن کرهای |
نویسنده | کیم هیون هی |
مترجم | فرشاد رضایی |
ناشر چاپی | انتشارات ققنوس |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 239 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-278-349-3 |
موضوع کتاب | کتابهای اتوبیوگرافی |