معرفی و دانلود کتاب صوتی دختر کشیش

معرفی کتاب صوتی دختر کشیش

کتاب صوتی دختر کشیش شاهکاری دیگر از جورج اورول، روایت‌گر زندگی دختر کشیشی است که بیش از حد خود را وقف مذهب و کلیسا کرده‌ و اتفاقی برایش رخ می‌دهد که این شیوه‌ی زندگی‌اش به کلی دگرگون می‌شود.

شخصیت اصلی کتاب صوتی دختر کشیش (A Clergyman's Daughter) دوروتی نام دارد که پدرش کشیش است و از کودکی در محیطی خشک پرورش یافته و تعالیم دشوار مذهبی زیادی را از پدرش آموخته و این مسئله در وجود او نهادینه شده است. پس از مدتی دوروتی پایش را از تعالیم مذهبی بالاتر می‌گذارد و برای خود چارچوب‌های بیشتری در نظر می‌گیرد. به عنوان نمونه او با مردی که دوستش دارد ازدواج نمی‌کند زیرا علاقه‌ای به انجام وظایف زناشویی ندارد و آن را تقبیح می‌کند. نمونه‌ی دیگر اینکه دوروتی زمانی که دعا می‌خواند حواسش پرت می‌شود و آن‌قدر از خود شاکی می‌شود که سنجاق سرش را در می‌آورد و در بازوی خود فرو می‌کند تا بخاطر این خطا مجازات شود و حواسش را به دعا و مراسم مذهبی جمع‌تر بکند.

منتقدان بسیاری این کتاب مشهور را نماینده دین مسیحت پیش پاافتاده و خشکی به شمار می‌آورند که پریشانی را در درون طرفداران خود ایجاد کرده است. هدف اورول از نگارش این رمان این است که از زبان شخصیت‌های این داستان دین و اصولش را مورد نقد و بررسی قرار دهد و پرسش‌هایی مانند آیا ایمان داشتن غلط است؟، آیا درودتی در حقیقت انسانی با ایمان بود؟ و ... را در ذهن شما ایجاد کند.

جورج اورول (George Orwell) نیمی از رمان خود را به روایت و بررسی زندگی روزمره‌ی دوروتی می‌پردازد و ما را با سبک زندگی، افکار و عقاید او آشنا می‌کند. این روایات مقدمه‌ای است تا ما را برای بحران نیمه‌ی دوم رمان آماده کند. در یکی از روزها دوروتی چشمان خود را می‌گشاید و خود را در شهر لندن پیدا می‌کند. او دچار فراموشی شده و حافظه‌ی خود را از دست داده است. با مرور زمان سعی می‌کند که چیزهایی به یاد بیاورد، اما هرچه می‌کوشد نمی‌داند که چگونه سر از این شهر درآورده است. در شهری که راه زندگی دوروتی دختری مذهبی که 28 سال سن دارد برای همیشه دگرگون می‌شود و او پا به جهانی می‌گذارد که افکار و عقایدش به کلی تغییر می‌کنند.

بیشتر از یک قرن است که کتاب دختر کشیش به نگارش درآمده است. این کتاب به زیبایی دغدغده‌ی انسان مدرن و کشمکش‌های او بین ایمان و بی‌ایمانی را به تصویر کشیده است. رمان دختر کشیش نه تنها نسبت به دیگر کتاب‌های جورج اورول بلکه نسبت به دوران خود هم کتابی جسور و متفاوت به شمار می‌آید و اورول مثل همیشه به نقد سنت‌ها و سیاست‌های کلیسای کاتولیک می‌پردازد.

جورج اورول کیست؟

جورج اورول داستان نویس، روزنامه‌نگار، منتقد، شاعر و نجیب‌زاده‌ای ثروتمند بود که نام حقیقی او اریک آرتور بلر است. او در سال 1903 میلادی در هندوستان متولد شد و در سال 1920 به پلیس سلطنتی هند در برمه پیوست و نتیجه این دوران کتابی به اسم «روزهای برمه» بود. او پس از کنار گذاشتن این شغل به پاریس و سپس به لندن مهاجرت کرد و زندگی پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشت و تجربه‌های او در این روزهای سخت موجب شد تا رمان دختر کشیش را به نگارش درآورد. اورول منتقد آثار ادبی هم بود و در روزنامه‌های متنوع نقدهای بسیاری بر کتاب‌های دوران خود نوشت. او بیشتر به خاطر نگارش دو کتاب 1984 و مرزعه حیوانات به شهرت رسید.

جملات برگزیده از کتاب صوتی دختر کشیش:

- چهره بى‏‌رنگ دوروتى بى‌‏رنگ‌‏تر شده بود و احساس مى‌‏کرد میلى به صبحانه ندارد. نامه را در جیبش فرو کرد و به اتاق غذاخورى رفت. اتاقى کوچک و تاریک که به نحو ناخوش‌آیندى روى آن کاغذ دیوارى کشیده بودند و اثاثه آن مانند اثاثه سایر اتاق‏‌هاى خانه کشیش از ته‏‌مانده‌‏هاى سمسارى‏‌ها بود. اثاثه اتاق البته زیبا بود ولى آن‏قدر مستعمل شده بود که تعمیرشان نیز ممکن نبود و صندلى‌‏ها به قدرى موریانه خورده بود که تنها زمانى جرأت نشستن روى آ‌ن‏‌ها را مى‌‏کردى که از ماهیت و کیفیت صندلى‌‏ها اطلاع نداشته باشى.

- این طور نبود که کشیش بدى باشد، خیر، مانند دیگر کشیشان بود. در اجراى وظایفى که به عهده یک کشیش قرار داشت فوق‌‏العاده صادق بود، شاید کمى هم صادق‏‌تر از حدودى که یک کشیش در منطقه‌ای کوچک چون نایپ هیل باید باشد. خدمات کلیسایى خود را در حد مطلوب عرضه مى‌‏داشت، زیباترین خطبه‌‏ها را موعظه مى‏‌کرد و هر چهارشنبه و جمعه در ساعات پیش از طلوع آفتاب از خواب برمى‏‌خاست و براى مراسم عشاى ربانى آماده مى‏شد. اما هر کشیشى در خارج از چهاردیوارى کلیسا وظایفى بر عهده دارد که او نسبت به آن‏‌ها کاملاً بیگانه بود.

در بخشی از کتاب صوتی دختر کشیش می‌شنویم:

«خدای من! آخه تو از معنی زندگی چه می‌خوای؟ وقتی که من غذا می‌خورم این کار را برای رضای خدا انجام نمی‌دهم، من این کار را می‌کنم چون از انجام آن لذت می‌برم. دنیا پر از چیزهای جالب و سرگرم کننده است، کتاب‌ها، شراب، تابلوها، سفر کردن، دوستان و همه‌ی چیزهای دیگر. من در همه‌ی این چیزها اصلا به دنبال معنی نیستم؛ برای اینکه نمی‌خواهم زندگی را اینجوری ببینم. چرا زندگی را همان‌طور که هست نمی‌پذیری؟
- اما ...
او ادامه نداد؛ زیرا متوجه شد که بیهوده تلاش می‌کند تا مقصود خود را به او بفهماند. آقای واربوتون کاملا از...»

فهرست مطالب کتاب صوتی