معرفی و دانلود کتاب سقوط
برای دانلود قانونی کتاب سقوط و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب سقوط
شاهکاری بیتکرار از آلبر کامو، برندهی جایزهی نوبل ادبیات؛ در کتاب سقوط که آخرین داستانِ کاملی است که از نویسنده به انتشار رسیده، مخاطب سرگذشت شخصیتی پیچیده و مرموز خواهید بود، که سابقاً به کار قضاوت اشتغال داشته، و اینک، به مرور خاطرات خویش همت گمارده است. خاطراتی که از خلال آن، برخی از عظیمترین چالشهای فکری و اخلاقی انسانِ عصر مدرن بازگو میگردد.
درباره کتاب سقوط
آلبر کامو یکی از شناختهشدهترین نویسندگان ادبیات فرانسه در طول سدهی بیستم بود. این متفکر ژرفاندیش و داستاننویسِ مستعد، با مجموعهی آثار قلمی خویش تأثیری بهسزا بر طیف وسیعی از نویسندگانِ پس از خود نهاد، و نام خویشتن را به عنوان یکی از مهمترین چهرههای جریان روشنفکری فرانسه به ثبت رسانید. در کارنامهی ادبی آلبر کامو، به عناوینی مهم و برجسته برمیخوریم. از جمله رمان کوتاه «بیگانه»، که نخستین اثر مهم وی محسوب میشود؛ و همچنین، نمایشنامهی درخشان «کالیگولا»، که از حیث بازنمایی عقاید فلسفی نویسنده، یکی از شاخصترین آثار او به شمار میرود. موضوع نوشتار پیش رو اما، یکی از پیچیدهترین آثار روایی آلبر کامو است؛ کتابی با عنوان سقوط (The Fall) که چاپ نخست آن به سال 1956 بازمیگردد.
کتاب سقوط را، بسیاری پیچیدهترین رمان آلبر کامو، و البته، مهمترینِ آنها نامیدهاند. از جمله ژان پل سارتر، فیلسوف و نویسندهی مطرح فرانسوی، که طی مقالهای خواندنی، از سقوط به عنوان دشوارترین اثر کامو یاد کرده است.
رمان سقوط، برخلاف دیگر آثار روایی نویسنده، از جمله «بیگانه» و «طاعون»، داستان در معنای متعارف و کلاسیکِ کلمه نیست. بلکه بیشتر به جستاری فلسفی میماند که در قالب رمان عرضه شده است. شخصیت مرکزی و راویِ این جستار - رمانِ درخشان، ژان باتیست کلمانس نام دارد. این مردِ میانسال که سابقاً به کار قضاوت اشتغال داشته، هماینک مایل است خود را با عنوان «قاضی تائب»، یا «قاضی توبهکار» معرفی کند. تمام حجم رمان، از بیانات اعترافگونهی این قاضیِ سابق تشکیل شده است؛ بیاناتی که ظاهراً خطاب به رهگذری غریبه ادا میشوند. در طی این بیانات، ژان باتیست کلمانس از گذشتهی پرماجرای خویش پرده برمیدارد و به بسیاری از اشتباهاتی که در طول زندگیاش مرتکب شده، اعتراف میکند. خواننده خیلی زود درمییابد که شخصیت ژان باتیست کلمانس، به واقع نمایندهی بخش اعظمی از مردمان جامعهی غرب در طول سدهی بیستم است. مردمانی که در زندگی، بیش از همه، به انگارهی مسیحیِ «قضاوت» تمسک جستهاند، و بخش قابل توجهی از حیات خویش را، همچون قاضیای سختگیر، به داوریِ زندگی دیگران اختصاص دادهاند. حال آنکه خود بیش از همگان مستحق مورد داوری واقع شدن بودهاند.
کتاب سقوط، علی رغم حجم اندکی که دارد، آکنده از مضامین و بحثهای اساسی راجع به انسان مدرن و بحرانهای معنوی در زندگی اوست. انگارهی قضاوت در این رمان نقشی مرکزی دارد، اما این انگاره، تنها مضمون رمان را نمیسازد. بلکه باید گفت که در این اثر، بحثهایی بس اساسی و کلی در باب ماهیت انسان، میل توأمان او به نیکی و بدی، و قوتها و ضعفهای اخلاقیاش مطرح شده است؛ بحثهایی که میتواند برای هر مخاطبی جذاب، و البته چالشبرانگیز باشد.
کتاب سقوط به قلم کاوه میرعباسی به زبان فارسی ترجمه شده و از سوی نشر چشمه در اختیار مخاطبین علاقهمند قرار گرفته است.
نکوداشتهای کتاب سقوط
- پژوهشی عمیق در ماهیت رذیلتهای اخلاقی جامعهی مدرن. (Barnes & Noble)
- کتاب سقوط فهمناشدهترین و در عین حال، زیباترین رمان آلبر کاموست. (Jean-Paul Sartre)
- کتاب سقوط یکی از پرمخاطبترین رمانهای ادبیات غرب است. (Amazon)
- اثری خیرهکننده. (Kirkus Reviews)
کتاب سقوط مناسب چه کسانی است؟
علاقهمندان به ادبیات مدرنیستی، دوستداران ادبیات فرانسه و طرفداران رمانهای فلسفی، از جمله مخاطبانیاند که از مطالعهی کتاب سقوط، اثر جاودان آلبر کامو، لذت خواهند برد.
با آلبر کامو بیشتر آشنا شویم
آلبر کامو (Albert Camus) نویسنده و فیلسوف فرانسوی - الجزایری، به سال 1913 متولد شد و در چهار ژانویهی 1960 از دنیا رفت. کامو کودکیِ نسبتاً دشواری را در الجزایر پشت سر گذاشت. او برخی از خاطرات این دوره از زندگیاش را بعدها در رمان «آدم اول» به شکلی هنرمندانه بیان نمود. زندگی ادبیاش در سنین جوانی و با کار روزنامهنگاری آغاز شد. گرایشهای سیاسیاش نیز در همین دوره شروع به شکل گرفتن نمودند.
در یک نگاه کلی، نوشتههای کامو را میتوان به دو دستهی «ادبی» و «نظری» تقسیم کرد؛ آثار نظری او شامل جستارها، مقالات و کتابهایی با درونمایههای سیاسی، اجتماعی و فلسفیاند. برای نمونه، میتوان به کتابهای «عصیانگر» و «افسانهی سیزیف» اشاره کرد. آثار ادبی او شامل نمایشنامهها و رمانهای مشهوری چون «سوءتفاهم»، «بیگانه»، «کالیگولا» و... میشوند.
نام آلبر کامو از بسیاری جهات با مکتب نیهیلیسم (پوچگرایی) پیوند خورده است. با این حال، بنا به دلایلی که به اشاره خواهیم گفت، هیچچیز گمراهکنندهتر از نیهیلیست خواندن او نیست: آلبر کامو پیش و بیش از هر چیز، متفکری انسانگرا بود؛ اندیشمندی با دغدغههای اخلاقی والا، که با دلسوزی و همدلیای راستین به وضعیت غمانگیز انسانِ عصرِ خویش میاندیشید. هنگام ارزیابی دیدگاههای اجتماعی، سیاسی و خصوصاً فلسفیِ آلبر کامو، باید همواره این نکته را مدنظر داشته باشیم که او در یکی از پرآشوبترین زمانهها میزیست. کامو، صرف نظر از نزاعهای کوچک و بزرگ سیاسی در موطن خویش، دو جنگ جهانی هولناک را به چشم دیده بود. بنابراین، طبیعی است که نوعی نومیدیِ ژرف در جهانبینیاش خانه کرده باشد. با این همه، مهم آن است که آلبر کامو برخلاف بسیاری از متفکران و هنرمندان همعصر خویش، هرگز به ترویج و تقدیس نومیدی نپرداخت. به عبارتی، او، در عین تصدیق نومیدی و پوچیِ مشهود در وضعیت انسان، لحظهای از اندیشیدن به راههای فرا رفتن از این وضعیت بازنایستاد. حال، اینکه او تا چه اندازه در بازشناسیِ این راهها موفق شد، بحثی دیگر است. آلبر کامو نویسندهای بزرگ و توانا بود. با این همه، چنانکه سوزان سانتاگ، نویسنده و متفکر آمریکایی، به درستی اشاره کرده، نابغهای ادبی محسوب نمیشد. آثار ادبی کامو، از جمله رمان بیگانه و نمایشنامهی کالیگولا، بیش از غنای هنری و ادبی، واجد اهمیت فکری و فلسفیاند. با این حال، در نوشتار او سادگی و شفافیتی هست که در فرازهایی از بهترین آثارش، نوعی اصالتِ هنرمندانه را بازتاب میدهد. در همین راستا، بد نیست به دیدگاه رولان بارت در باب سبک نگارش آلبر کامو اشاره کنیم؛ بارت، در کتاب مشهور خویش با عنوان «درجهی صفر نوشتار»، نثر کامو را به سبب عاری بودنش از هر نوع بار ارزشی و هیجانی ستوده، و آن را از نمونههای درخشان و پاکیزهی نوشتار فرانسوی در قرن بیستم لقب داده است.
دربارهی زندگی و اندیشهی کامو گفتنی بسی بیش از اینهاست. خصوصاً میتوان مطالب بسیار جالب توجهی دربارهی دوران دوستی و بعدها دشمنیاش با ژان پل سارتر، دیگر نویسنده و فیلسوف اهل فرانسه بیان داشت. با این حال مجال اندک ما در نوشتار حاضر اجازهی پرداختن به جزییاتی از این دست را نمیدهد؛ از سویی، زمانی که زندگینامههای درخشانی برای خواندن دربارهی کامو موجود است، چنینی کاری کمی بیهوده مینماید. بنابراین مطلب را با نگاهی به بخشهایی از کتاب سقوط که در ادامه آمده، به پایان میبریم.
در بخشی از کتاب سقوط میخوانیم
حرفهام، خوشبختانه، این اشتیاق به ستیغها را بیپاسخ نمیگذاشت. هرگونه دلخوری نسبت به همنوعان را از جانم میزدود و لطفم همواره شامل حالشان میشد، بیآنکه هرگز مدیونشان باشم. مرا در جایگاهی والاتر از قاضی مینشاند که او را، به نوبهی خویش، برتر از متهمی تشخیص میدادم که به قدرشناسی وادارش میکردم. جناب آقا، لطفاً خوب متوجه این نکته باشید: مصون از مکافات میزیستم. دغدغهی هیچ قضاوتی را نداشتم، خود را در صحنهی دادگاه نمیدیدم، بلکه جایی دیگر میپنداشتم، در لژهای بالا، مانند ایزدانی که گاهبهگاه آنان را با استفاده از ماشینآلات پایین میآورند تا ماجرای نمایش را دگرگون کنند و به آن مفهوم ببخشند. به هر تقدیر، بر فراز بودن کماکان یگانه ترفند است برای آنکه تعداد بیشتری از مردم شخص را ببینند و گرامی بدارند.
بماند که چند تن از مجرمان شریفم نیز، با تبعیت از همین احساس، دست به قتل زده بودند. مطالعهی روزنامهها، در وضعیت اندوهباری که دچارش بودند، بیشک نوعی تاوان و دلجویی شوربختانه برایشان به ارمغان میآورد. مثل خیلی از آدمها، دیگر گمنامی را تاب نیاورده بودند و آنچه آنان را به سمت کردارهای بدفرجام سوق داده بود، تا حدودی، همین ناشکیبایی بود. در یک کلام، اگر کسی بخواهد مشهور شود، کافی است سرایدارِ ساختمان را بکُشد. متأسفانه، چنین آوازهای ناپایدار است، از بس زیادند سرایدارهایی که سزاوارِ نیش چاقو باشند و نصیبشان بشود.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب سقوط |
نویسنده | آلبر کامو |
مترجم | کاوه میرعباسی |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 100 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-01-0562-6 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان فلسفی خارجی |