زندگینامه و دانلود بهترین کتابهای کنوت هامسون
کنوت هامسون رماننویس، نمایشنامهنویس، شاعر نروژی و یکی از بزرگترین نویسندگان حوزهی اسکاندیناوی و برندهی جایزهی نوبل ادبیات است. او از رهبران جنبش نئورمانتیک در آغاز قرن بیستم بود و بسیاری به او لقب «پدر ادبیات مدرن» را نسبت میدهند. از این نویسنده آثار و کتابهای برجستهای مانند «گرسنه» و «پان» به جای مانده است که مورد علاقهی مخاطبان فراوانی در دنیای ادبیات هستند.
زندگینامه کنوت هامسون
کنوت هامسون (Knut Hamsun) با نام واقعی کنوت پدرسن، چهارم اوت سال 1859 میلادی در شهر لوم، واقع در شمال کشور نروژ و در خانوادهای دهقاننسب و فقیر چشم به این جهان گشود. کنوت کودکیاش را در روستایی دورافتاده در منطقهی نوردلند پشت سر گذاشت. او در نهسالگی بهناچار از خانوادهاش جدا شد تا برای عموی خود در ادارهی پست کار کند و از آنجا که پدر خانواده به برادرش بدهکار بود، نتوانست مانع از این کار شود. بهاینترتیب کودکی سخت کنوت هامسون آغاز شد؛ دورانی که بارها درحالیکه گرسنه بود کتک میخورد. او بعدها دلیل مشکلات عصبی مزمن خود را به سوءتغذیهای که در کودکی متحمل شده بود، نسبت داد.
کنوت هامسون در پانزدهسالگی از این شرایط سخت فرار کرد و بهمدت پنج سال به کارهای مختلفی مثل منشیگری در فروشگاه، دستفروشی، شاگردی در مغازهی کفاشی و... مشغول شد. او هیچگاه بهطور رسمی آموزش ندید و نوشتن را در نوزدهسالگی، زمانی که شاگرد یک کفاشی بود، آغاز کرد. در سال 1877 اولین رمانش را با نام «معمایی (Den gaadefulde)» چاپ کرد. سال بعد شعر «اتحادی دوباره (Et gjensyn)» و رمان «بیورگر (Bjoerger)» از او به انتشار رسیدند. البته این آثار از ارزش ادبی چندانی برخوردار نبودند و فقط نمودی سطحی از احساسات ناخوشایندی بودند که وی تا آن زمان در زندگی خود تجربه کرده بود.
در سال 1897 کنوت هامسون یا همان کنوت پدرسن نوردلند را ترک کرد و راهی جنوب شد. در آنجا بهعنوان کارگر جادهسازی مشغول به کار شد و در زمستانها، گرسنگیهای شدیدی را تجربه کرد. تجربههایی که در رمان خودزندگینامهای «گرسنه» که اولین اثر مهم کنوت هامسون محسوب میشود، به ثمر نشستند. او در اوایل دههی 1880 که یک کارگر ساختمانی بود، در کتابخانهای محلی با ولعی بسیار به مطالعه میپرداخت.
در سال 1882 با رؤیای دستیابی به موفقیت ادبی، به آمریکا مهاجرت کرد؛ اما برخلاف انتظارش به نتیجهای نرسید و از این رو به انجام مشاغل سخت روی آورد. تا اینکه در پاییز 1884 پزشکی به او هشدار داد که با مرگ فاصلهای ندارد. این شد که به نروژ بازگشت و پس از بازیابی سلامتی خود، مقالهای دربارهی مارک تواین نوشت که با نام کنوت هامسون منتشر شد. از آن زمان به بعد، اسم هامسون بر روی این نویسندهی نروژی به یادگار ماند.
وی در اوت سال 1886 دوباره رهسپار آمریکا شد و در شیکاگو بهعنوان کارگر مزرعه و راهبر تراموا کار کرد و در مینیاپولیس به روزنامهنگاری پرداخت. دو سال بعد برای همیشه از آمریکا رفت و ساکن کپنهاگ شد. در این شهر اولین فصلهای کتاب گرسنه را بهطور ناشناس در مجلهای به انتشار رساند. در سال 1889 برای دانشجویان یک سخنرانی ضدآمریکایی ایراد کرد و در همان سال، سخنرانیاش در قالب کتابی به اسم «زندگی فرهنگی آمریکای مدرن (Cultural Life of Modern America)» به چاپ رسید.
سال 1890 رمان گرسنه در قالب کتاب منتشر شد و کنوت هامسون را به شهرت رساند. در همان سال او مقالهی «از زندگی ناخودآگاه ذهن (From the Unconscious Life of the Mind)» را منتشر کرد. همچنین طی سخنرانیهای مختلف به ناتورالیستهای ادبی تاخت و خواستار خلق ادبیات روانشناختی نوینی شد. خودش نیز علاوهبر نگارش رمان گرسنه، با خلق آثار دیگری مانند «اسرار (Mysteries)»، «پان» و «ویکتوریا» در این مسیر تلاش کرد.
با ورود به قرن بیستم، هامسون آثار تازه و برجستهای مثل «زیر ستاره پاییزی (Under the Autumn Star)»، «میوههای زمین» و «به خوشبختیِ پشت سرت نگاه کن (Look Back on Happiness)» را نوشت. از میان معروفترین رمانهای کنوت هامسون که موقعیت مکانیشان شمال نروژ است، میتوان به «سهگانهی اوت» یعنی «ولگردها (Vagabonds)»، «اوت (August)» و «جاده پیش میرود ( The Road Leads On)» اشاره کرد که بین سالهای 1927 تا 1933 به انتشار رسیدند. او که به دلیل موضعگیریهای سیاسی خود، پس از جنگ جهانی مورد محاکمه قرار گرفته بود، پس از برگزاری دادگاه عالی نروژ در سال 1948، نوشتن را کنار گذاشت و سالهای پایانی زندگی خود را در انزوا گذراند. او در نهایت نوزدهم فوریهی سال 1952، در املاک ویرانشدهاش در نوئرولم نروژ درگذشت.
بهترین کتابهای کنوت هامسون
کتاب گرسنه (Hunger): این اثر کلاسیک که با عنوان «گرسنگی» نیز به چاپ رسیده، داستان زندگی رقتانگیز و واگویههای تأثربرانگیز مردی است که جز پیراهن تنش، دارایی دیگری ندارد. مهارت این مرد نویسندگی است و تنها راهی که برای کسب درآمد میشناسد، نوشتن مقاله برای نشریات است. او با اینکه بسیار مینویسد، اما نوشتههای اندکی را میتواند بفروشد. بههمین خاطر بیخانمانی و گرسنگی به رنج مدام زندگی این نویسنده تبدیل میشود. رنجی که به دستمایهی کنوت هامسون برای روایت داستان و شرح درونیات قهرمان رمان تبدیل شده است. کتاب گرسنه، درواقع یک رمان اتوبیوگرافی از سرگذشت خود نویسنده محسوب میشود.
کتاب میوههای زمین (Growth of the Soil): مردی به نام آیزاک روستای پدری خود را ترک میکند تا با جان بخشیدن به یک زمین برهوت و تشکیل خانواده، زندگی تازهی خود را بسازد. وجه تمایز آیزاک با زمینداران دیگر این است که او هیچگاه طمع نمیکند و تحت تأثیر معادن کشفشده در زمینش قرار نمیگیرد. او به زمین و طبیعت عشق میورزد و هیچگاه این عشق را آلودهی حرصهای انسانی نمیسازد. کنوت هامسون این ماجرای ساده و انسانی را با روایتی منحصربهفرد، به اثری موفق بدل کرده است.
کتاب ویکتوریا (Victoria): هامسون در رمان عاشقانهی ویکتوریا، داستان عشق پرتابوتب زن و مردی را روایت میکند که اختلاف طبقاتی مانع کامیابیشان شده است. یوهانس مردی شاعر و فرزند یک رعیتزاده است که عاشق دختر اربابی ورشکسته شده و حالا باید وارد چالشهای رقابت با جوان ثروتمندی شود که برای ازدواج مورد تأیید پدر ویکتوریاست.
کتاب پان (Pan): کنوت هامسون در این رمان شکل دیگری از یک رابطهی عاشقانه را به تصویر میکشد و با شرح عشق پیچیدهی میان ستوان توماس گلان، افسر سابق ارتش و ادواردا، دختری تاجرزاده، به درونیات و ذهنیات انسانها نقب میزند و به شیوهی خودش مخاطب را شگفتزده میکند.
ناگفته نماند که کتاب الکترونیک گرسنه، از بهترین آثار کنوت هامسون، در وبسایت و اپلیکیشن کتابراه در دسترس مخاطبان و علاقهمندان ادبیات جهان قرار گرفته است.
سبک نگارش و دیدگاههای کنوت هامسون
بدون شک کنوت هامسون یکی از معدود نویسندگان اسکاندیناوی است که موفق شد به شهرتی جهانی دست پیدا کند. او یکی از پیشگامان ادبیات روانشناختی بود که از تکنیکهایی مانند جریان سیال ذهن و تکگوییهایی درونی استفاده کرد. تکنیکی که در آثار نویسندگان بعد از او مانند جیمز جویس و ویرجینیا وولف نیز نمود یافت. هامسون در دههی 1890 به کمک شخصیت رمان گرسنه، مهارت خود را در شرح انزوای فردی و درونیاش بهخوبی نشان داد و با نگارش رمانهای اجتماعی، شمال نروژ و معضلات جامعهی صنعتی را به تصویر کشید.
شخصیت و افکار این نویسندهی بزرگ ادبیات نروژ را میتوان بهخوبی در قهرمانان آثار اولیهاش به چشم دید؛ «گرسنگی»، شرح تجربیاتی است که در اسلو و کپنهاگ متحمل شد. درواقع بسیاری از داستانهای کوتاه وی برگرفته از تجربیات زندگیاش بودند. توره هامسون، پسر او، در شرح بیوگرافی پدرش اذعان میکند که ناگلِ رمان اسرار، خود کنوت هامسون است. تجربیات تلخ هامسون در آمریکا نیز تأثیر قابل توجهی بر دیدگاههای سیاسی و بهشدت ارتجاعی او داشتند. آلودگی محیطی و صوتی و سطحینگریهای ظاهری آمریکای صنعتی، ازجمله مواردی هستند که در آثار وی بازتاب پیدا کرده و خشم او از این کشور را عیان ساختهاند. هر چند تأثیرات بهسزای حضور در این کشور را بر پیشرفت کنوت هامسون در نویسندگی نمیتوان نادیده گرفت.
هارولد اس. ناس، پژوهشگر مطالعات اسکاندیناوی، در کتاب «هامسون و آمریکا (Hamsun and America)» این نظریه را مطرح میکند که وی طنز موجود در رمانهایش را وامدار مطالعهی آثار مارک تواین است. اگرچه حمایت او از آلمان نازی شهرت کنوت هامسون را مخدوش کرد، اما ابداعات ادبی این نویسنده و تسلطش بر سبکهای مختلف و خلق دهها جلد کتاب درخشان، جایگاه او را بر قلهی ادبیات خللناپذیر کرده است.
جوایز و افتخارات کنوت هامسون
در سال 1920 جایزهی نوبل ادبیات برای کتاب میوههای زمین به کنوت هامسون اهدا شد.
اقتباسهای سینمایی از آثار کنوت هامسون
- در سالهای 1922 و 1955 با اقتباس از رمان پان، دو فیلم با همین نام و با کارگردانی هارالد شوئنزن (Harald Schwenzen) و هنینگ کارلسن (Henning Carlsen) ساخته شد.
- در سال 1966 فیلم اقتباسی گرسنگی (Hunger) به کارگردانی هنینگ کارلسن (Henning Carlsen) و در سال 2012 فیلم یونانی پسری که غذای پرنده میخورد (Boy Eating the Bird's Food) به کارگردانی اکتوراس لیگیزوس (Ektoras Lygizos) با الهام از رمان گرسنه، بر پردهی سینماها اکران شدند.
- با اقتباس از رمان ویکتوریا، در سالهای 1979 و 2013 فیلمهای درامی با همین نام، توسط بو ویدربرگ (Bo Widerberg) و تورون لیان (Torun Lian) کارگردانی و تولید شدند.
حقایقی جالب دربارهی کنوت هامسون
- کنوت هامسون بهشدت طرفدار آلمان بود و خودش را یک ضدانگلیسی و ضدبریتانیایی معرفی میکرد. او از مدافعان سرسخت نازیها بود و با افسران عالیرتبهی نازی و شخص هیتلر ملاقات داشت.
- هامسون در یک سخنرانی هیتلر را جنگجویی برای بشریت و بشارتدهندهی عدالت معرفی کرد. همین موضوع از محبوبیت کنوت هامسون در میان مخاطبان ادبیات کاست.
- پیش از آغاز جنگ جهانی دوم، کنوت هامسون جایزهی دههزار مارکی گوته را رد کرد تا دوستی خالصانهی خود را به آلمان اثبات کند.
- در سال 1935 کنوت هامسون برای داوری به هیئت داوران جایزهی نوبل دعوت شد و با لابی کردن علیه اهدای جایزهی نوبل صلح به کارل فون اوسیتسکی، یهودی آلمانیای که در اردوگاه کار اجباری نازی محبوس بود، به شخصیتی نامحبوب بدل شد.
- بعد از پایان جنگ جهانی دوم، کنوت هامسون، همسر و دو پسرش دستگیر شدند. هامسون را به جرم خیانت، ابتدا در بیمارستان و سپس در یک خانهی قدیمی و سرانجام در یک کلینیک روانپزشکی در اسلو زندانی کردند. او که تقریباً بینایی و شنواییاش را از دست داده بود، بارها در این کلینیک مورد بازجویی قرار گرفت.
- او در کتاب «در مسیرهای بیش از حد رشد (On Overgrown Paths)» که در نودسالگیاش منتشر شد، به دفاع از خود برخاست و تلاش کرد تا اتهامات را از خود بزداید.