معرفی و دانلود کتاب زنی با چکمه ساق بلند سبز
برای دانلود قانونی کتاب زنی با چکمه ساق بلند سبز و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب زنی با چکمه ساق بلند سبز
مرتضی کربلایی لو در کتاب زنی با چکمه ساق بلند سبز، مجموعهای از داستانهایی را برای مخاطب گرد هم آورده که هیچکدام ناملموس و غیرقابلباور نیستند. هشت داستان کوتاهی که دقیقاً راوی زندگیهای روزمرهی انسانهای عادی هستند و ممکن است مشابه قصههایشان را بارها دیده و شنیده باشیم و بتوانیم هرآنچه احساس میکنند را تا عمق وجود، درک کنیم. این کتاب برندهی جایزهی مهرگان ادب و روزی روزگاری بوده است.
دربارهی کتاب زنی با چکمه ساق بلند سبز
خواندن داستانهایی که بتوانیم با تمام وجود، حس و حال کاراکترهایشان را درک کنیم و دقیقاً متوجه شویم که در یک لحظهی خاص، چه احساسی را تجربه میکنند، میتواند بسیار لذتبخش باشد. از طرفی داستانهایی که به ما میگویند در تجربهی این احوالات عجیب و گاه سخت، تنها نیستیم و احتمالاً افراد دیگری هم وجود دارند که با مشکلاتی مشابه مشکلات ما، دست و پنجه نرم کنند، در گذراندن روزهای دشوار بسیار دلگرمکننده هستند و نور امیدیاند در تاریکیهایی که از میان آنها عبور میکنیم. همهی اینها، آن مسائلی هستند که کتاب زنی با چکمه ساق بلند سبز مرتضی کربلایی لو را به اثری جذاب و خواندنی تبدیل کردهاند؛ کتابی که مجموعهای از هشت داستان کوتاه است، از انسانهای خیلی معمولی.
اثری که پیش رو داریم، با داستانی آغاز میشود که کتاب نام خود را از آن وام گرفته است؛ داستانی از مردی که بعد از 20 سال زندگی خارج از کشور، مجبور به بازگشت به ایران میشود تا بتواند مادر در حال احتضار خود را پیش از مرگ ببیند. اما درگذشت مادر هم زودتر از چیزی که توقع داشتند اتفاق میافتد. بعد از درگذشت مادر، در روزهای باقیمانده از حضورش در ایران، با کتابی آشنا میشود که نامههای دستنوشتهی دانشآموزان به رزمندگان جنگ را در خود جای داده است. پیدا کردن دختری که در نامهی خود، نوشته که دلش میخواهد پوتین رزمندهها باشد، همان انگیزهایست که شخصیت اصلی قصهی زنی با چکمه ساق بلند سبز را متحول میکند!
این مجموعه داستان، 7 داستان دیگر را هم در خود جای داده که به ترتیب عبارتند از «تالاب»، «روسان دارند از آب بالا میآیند»، «اتاق طبقهی دوازدهم»، «سینمای مخفی»، «هیچکس نفهمید که ما هردومان به آن آدرس رفتیم، و موهاى سفید یارو را کوتاه کردیم حتى خودمان»، «قهوه ترک» و «به یاد استادم آقای تنگو». کاراکتر اصلی تمام این داستانها، انسانهای عادی، با سرنوشتهای عادی هستند که به ما یادآوری میکنند سرگذشتمان با خیلی آدمهای دیگر شباهتهایی دارد.
داستان دو دوستی که پر از تفاوتاند اما تنها یک نقطهی مشترک دارند که برای خودشان هم حیرتانگیز است، داستانی که در یک خوابگاه دانشجویی میگذرد، قصهی سربازی که دست به قلم و مشغول به کار در دفتر فرهنگی ارتش است و داستانهای دیگری که برگرفته از روزمرگیها هستند، کتاب زنی با چکمه ساق بلند سبز را تشکیل میدهند.
این مجموعه داستان جذاب، به کوشش انتشارات ققنوس به چاپ رسیده است.
جوایز و افتخارات کتاب زنی با چکمه ساق بلند سبز
- برندهی جایزهی بهترین مجموعه داستان کوتاه مهرگان ادب در سال 1385
- برندهی جایزهی روزی روزگاری
کتاب زنی با چکمه ساق بلند سبز برای چه کسانی مناسب است؟
مطالعهی این اثر را به دوستداران داستانهای کوتاه ایرانی پیشنهاد میکنیم.
در بخشی از کتاب زنی با چکمه ساق بلند سبز میخوانیم
رفتم تبریز. به سختى پیدایش کردم. مغازهاش ته یک خیابان در دامنه کوه بود. مغازهاى جمع و جور که تاریکخانهاش را با نئوپان بالاى استودیو درست کرده بود و راهش نردبان آهنى بود. روى تاریکخانه که راه مىرفتى تختهها جرجر مىکردند. تاریکى را فقط یک چراغ قرمزرنگ به هم مىزد و بوى داروى ظهور گلوى آدم را مىسوزاند. صورتش استخوانى بود با رد زخمى قدیمى روى پیشانىاش. وقتى نگاه کنجکاوم را دید با انگشت پیشانىاش را مالید و نگفت مال وقتى بوده که از انفجار یک نارنجک عکس مىگرفته. این را همسایهاش گفت که از زمان جنگ مىشناختش. با سوءظن نگاهم مىکرد. ولى اجازه داد آلبومهایش را ورق بزنم. آن عکس را پیدا کردم. تکه پارههاى نارنجک داشتند مىجهیدند به اطراف ولى هنوز شکل بیضیشان به هم نخورده بود. همهجاى تاریکخانه عکس بود. همه جوان با ریشهاى بلند و نامرتب. پسزمینه همه خاک. ولى عکسهایى که روى موکت کف تاریکخانه چیده بود خانوادگى بود. آدمهایى که لباسهاى نو پوشیده بودند و رو به دوربین مىخندیدند. گوشه و کنار عکسها دستههاى گل بود یا کیک. مرد همسایه گفت: «باید روزگارش بگذرد. قبل از این زیاد مىرفت مجالس. اما حالا با همین عکسهاى پرسنلى هم روزش مىگذرد.»
فهرست مطالب کتاب
زنى با چکمه ساقبلند سبز
تالاب
روسان دارند از آب بالا مىآیند
اتاق طبقه دوازدهم
سینماى مخفى
هیچکس نفهمید که ما هردومان به آن آدرس رفتیم، و موهاى سفید یارو را کوتاه کردیم حتى خودمان
قهوه ترک
به یاد استادم آقاى تِنگو
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب زنی با چکمه ساق بلند سبز |
نویسنده | مرتضی کربلایی لو |
ناشر چاپی | انتشارات ققنوس |
سال انتشار | ۱۳۹۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 104 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-311-633-0 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه ایرانی |