معرفی و دانلود کتاب صوتی لمس میمون

معرفی کتاب صوتی لمس میمون

آنالی اکبری در کتاب صوتی لمس میمون، مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه را ارائه داده که هر کدام در میان لحن طنازانه و البته موضوعات به ظاهر ساده‌شان، دیدگاه عجیب نویسنده را نسبت به دنیا به نمایش می‌گذارند و مخاطب را به دل فانتزی‌های خنده‌داری می‌برند که در عین مضحک بودن، دردناک هم هستند.

درباره‌ی کتاب صوتی لمس میمون

دیگر همه این را می‌دانند که زن عاشق، بدترین زن دنیاست! حتی اگر از خودش هم بپرسی، به این موضوع اعتراف می‌کند! کتاب صوتی لمس میمون اثر آنالی اکبری، مجموعه‌ای از قصه‌های کوتاه را در بر می‌گیرد که اسامی عجیب و جالبشان، خبر از قصه‌پردازی خلاقانه‌ی نویسنده می‌دهند. او در این داستان‌ها که هر یک قصه‌ای مستقل از دیگری دارند، با لحنی طنازانه به سراغ موضوعاتی رفته که گرچه در ظاهر فانتزی به نظر می‌رسند، اما ردپایی از دغدغه‌های اجتماعی در آن‌ها به چشم می‌خورد.

در قصه‌ی «زن عاشق بدترین زن دنیاست»، داستان «یگانه» را می‌شنویم. دختری که فاصله‌ی چندانی با سی‌سالگی ندارد اما هنوز نتوانسته به هیچ‌کدام از برنامه‌هایی که برای آن سن داشته برسد. دختری که آرزو داشت در سی سالگی برای خودش خانواده‌ای داشته باشد و صدای گریه و بی‌قراری بچه‌ای از خانه‌اش به گوش برسد، حالا همچنان اندر خم یک کوچه منتظر است تا بلکه پدر بچه را پیدا کرده و عاشقانه‌ای اساطیری را با او خلق کند. اما حیف که از پسرهای خوشتیپ امروزی دست‌درجیب‌ِبابا، شوهر در نمی‌آید!

یگانه بچه‌ی تهران نیست، وقتی 24 ساله بود با ارث پدر به تهران آمد و خانه‌ای رهن کرد تا رویای مستقل‌شدن را عملی کند و روی پای خودش بایستد. ولی همان روز اول که مجبور شد شب را روی پالتوهایش بخوابد و فردا با گردن خشک و کمردرد از خواب بیدار شد،‌ فهمید اولین روز استقلال با جمله «عجب غلطی کردم» شروع می‌شود. تمام این شش سال را در تهران مانده و در شرکتی کار کرده بود، ماهی یکی، دو بار به مهمانی‌های دوستانه رفته و روزهای دیگر را هم به متنفر بودن از شغل و همکارهایش گذرانده بود؛ اما در این سال‌ها هیچ‌وقت رنگ عشق را ندیده و یک قدم هم به چشم‌انداز سی‌سالگی نزدیک نشده بود. تا اینکه چند روز مانده به سی سالگی، ورق برگشت و همه چیز تغییر کرد...

یگانه در خانه‌ی یکی از دوستانش، مرد جوان نه‌چندان خوش‌چهره‌ای را دید که هیچ‌چیزش به مرد رویاهای او شباهت نداشت، اما چنان تیغ عشق را زیر گلوی دختر بخت‌برگشته گذاشته بود که خود یگانه هم از این شدت دوست‌ داشتن، از خودش متنفر می‌شد. شده بود مثل یک دختر دبیرستانی که تحت تأثیر هورمون‌های سرکشش عاشق بازنده‌ترین مرد دنیا شده؛ جوانکی با قد متوسط و بینی بزرگ و ریشِ مدت‌ها نتراشیده که کاپشن و کتانی ازمدافتاده‌اش در نگاه اول حسابی توی ذوق می‌زد. یگانه شیدا شده و دخترک دبیرستانی درونش عقلش را از کار انداخته بود؛ برای همین هم تصمیم گرفت که حسش را به این موجود بدقواره اعتراف و خود را از حس کشنده‌ی انتظار خلاص کند. غافل از اینکه پسر، اهل این حوالی نبود و از جایی آمده بود که یگانه حتی فکرش را هم نمی‌توانست بکند...

کتاب صوتی لمس میمون کاری از نشر صوتی رادیو گوشه و انتشارات چشمه است. این کتاب را با صدای خود نویسنده، یعنی آنالی اکبری می‌شنوید.

کتاب صوتی لمس میمون برای چه کسانی مناسب است؟

شنیدن اثر پیشِ رو را به علاقه‌مندانِ داستان‌های کوتاه اجتماعی و فانتزی فارسی پیشنهاد می‌کنیم.

در بخشی از کتاب صوتی لمس میمون می‌شنویم

فرنگیس سه دقیقه‌ی کامل مثل مجسمه‌ای سنگی بی‌حرکت ایستاده بود تا بالاخره توانست پلک بزند، آب دهانش را قورت دهد، عرق پیشانی‌اش را پاک کند، کلت ماکاروف را روی میز شیشه‌ای بگذارد، خودش را روی مبلی که قطره‌های سرخ خون رویش شتک زده بود بیندازد، به برنامه‌ی آشپزی‌ای که از تلویزیون پخش می‌شد خیره شود، و بی‌اختیار بگوید: «حالا سس سفید رو اضافه می‌کنیم.» روز گرمی بود، و تن نسبتاً چاق و هیجان‌زده‌ی فرنگیس، دمای بیشتری را حس می‌کرد. بی‌برنامه زانو، و بعد پس سرش را خاراند و زیر لب پرسید: «الان باید چی کار کنم؟» با نگاه رد خون را دنبال کرد. گند زده بود به فرش و پایه‌ی میز و باقی لشکر سرخ به سوی سرامیک‌های سفید روان شده بود.

فهرست مطالب کتاب صوتی