معرفی و دانلود کتاب خاطرات یک مغ

عکس جلد کتاب خاطرات یک مغ
قیمت:
۲۵,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب خاطرات یک مغ و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب خاطرات یک مغ و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب خاطرات یک مغ

چطور می‌توانیم با پای پیاده به دنبال رویاهایمان برویم؟ پائولو کوئیلو در کتاب خاطرات یک مغ از دلایل و خاطرات شخصیت اصلی داستان در طی عبور از جاده‌ی سانتیاگو، یکی از جاده‌های مقدس مسیحیان، می‌گوید.

درباره کتاب خاطرات یک مغ:

می‌توان گفت که کتاب حاضر راه را برای رمان کیمیاگر پائولو کوئیلو (Paulo Coelho) هموار کرد. این دو اثر از خیلی جهات به یکدیگر شباهت دارند و شما برای درک هرچه بهتر هرکدام، باید به سراغ دیگری بروید. در طول مطالعه این کتاب، شما به همراه نویسنده پا به جاده سانتیاگو می‌گذارید تا در این کشف و شهود، راه خود را پیدا کنید. در نهایت این‌طور به نظر می‌رسد که اتفاقات خارق‌العاده، همواره در زندگی معمولی و هر روزه‌ی انسان یافت می‌شوند.

کتاب خاطرات یک مغ (The Pilgrimage) گاه ماجراجویانه و گاه به دنبال خودشناسی است که این روایت جذاب، ترکیب بی‌نقصی از جادو و بینش را ارائه می‌دهد. داستان این کتاب راجع به سفر عرفانی شخصیت اصلی در جاده‌ای به نام سانتیاگو می‌باشد. یکی از سه جاده‌ی مقدس مسیحیان که سفر به آن موجب به وجود آمدن قدرت‌هایی جادویی در انسان می‌شود. چرا که در سرتاسر این جاده آزمون‌هایی برای امتحان کردن فرد نهفته شده است. او که در ابتدا به دستور استادش برای یافتن شمشیری پا به این جاده می‌گذارد، در طی سفر خود، به تجربیات عرفانی و فلسفی زیادی دست می‌یابد.

کلمه‌ی لاتین «ماگو» برگرفته از واژه ایرانی «مغو» می‌باشد که اولین بار توسط ایرانیان باستان (پارت‌ها) به روحانیون نسبت داده شد. این واژه به مرور زمان دست‌خوش تغییراتی شد که حال آن را مغ می‌نامیم.

نکوداشت‌های کتاب خاطرات یک مغ:

- جستجویی جهانی برای دستیابی به بینشی عظیم نسبت به زندگی. (دن میلمن)
- کلیدهای خودشناسی در تعلیق و ماجراجویی پنهان است. (Body Mind Spirit)
-درمیان تمام نویسندگان آمریکای لاتین، تنها گابریل گارسیا مارکز است که خوانندگان بیشتری نسبت به پائولو کوئیلو دارد. (روزنامه اکونومیست)

کتاب خاطرات یک مغ برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به رمان‌های عرفانی، فلسفی و در عین‌حال پرکشش و جذاب علاقه‌دارید، خواندن این کتاب را از دست ندهید.

با پائولو کوئیلو بیشتر آشنا شویم:

او رکورد گینس پرفروش‌ترین نویسنده‌ی در قید حیات را در دست دارد. از جمله دلایلی که موجب شد پائولو کوئیلو به این موفقیت دست‌یابد آن است که وی در زندگی شخصی‌اش درد و رنج‌های بسیاری را متحمل شد. او که در همان نوجوانی تصمیم به نویسنده شدن گرفت، با مخالفت خانواده خود روبه‌رو شد و در سن 17 سالگی به سبب شخصیت درون‌گرا و متفاوتی که داشت به بیمارستان روانی انتقال یافت. او بارها تلاش کرد تا از آن موسسه فرار کند اما موفق نشد. پائولو کوئیلو بالاخره در سن 20 سالگی از بیمارستان مرخص شد.

او سپس به اجبار خانواده مشغول به تحصیل در رشته حقوق شد اما خیلی زود آن را رها کرد و تصمیم گرفت سال‌هایی از زندگی خود را در سفر بگذراند. پائولو کوئیلو در طی این سفرها به خودشناسی و معرفتی دست یافت که پس از بازگشت وی به کشورش موجب خلق آثار بزرگ و معروفی همچون کیمیاگر شد.

جالب است بدانید که از آثار وی در سراسر جهان 350 میلیون نسخه به فروش رفته که 190 میلیون آن تنها به کتاب کیمیاگر اختصاص دارد.

جملات برگزیده کتاب خاطرات یک مغ:

- براى دانستن این که یک کوه بلند است، لازم نیست از آن بالا رفت.
- راه شناخت و آگاهى به روى تمام انسان‌ها و افراد عادى باز است.
- تو چیزى را به دست آورده‌اى و براى از دست دادن آن مى‌ترسى، اما یک احساس قوى‌تر، در این میان فائق آمده و پیروز شد: آرزو و خواست تو در یافتن شمشیرت. لذا تصمیم به انجام این ریسک گرفتى.

در بخشی از کتاب خاطرات یک مغ می‌خوانیم:

سرم را روى زانوهایم گذاشته، نفس عمیقى کشیده و شروع به رها کردن بدنم نمودم که با فرمانبردارى کامل آن روبرو شدم، شاید به این خاطر که در طى روز، راهپیمایى زیادى کرده و کاملاً سست و بى‌حال شده بودم. در این میان سر و صداى زمین به گوشم خورد؛ صدایى خفیف، خشک و خشن. کم‌کم تبدیل به یک بذر شدم. همه چیز تاریک بود و من در اعماق زمین به خواب رفته بودم. ناگهان چیزى تکان خورد. آن بخشى از من بود، بخش کوچکى از من که قصد داشت از خواب بیدار شود. او باید از آن جا خارج مى‌شد، چرا که «آن بالا» چیز دیگرى وجود نداشت.

من مى‌خواستم بخوابم اما این بخش از من، همچنان مقاومت مى‌کرد. شروع کردم به تکان دادن انگشتانم و آن‌ها نیز بازوانم را به حرکت درآوردند، اما آن نه انگشتانم و نه بازوانم بود، بلکه جوانه کوچکى بود که براى پیروزشدن بر نیروى زمین و راه رفتن در مسیر آن «یک چیز در آن بالا» مبارزه مى‌کرد. احساس کردم که جسمم شروع به پیگیرى و حرکت بازوهایم نمود. هر ثانیه به نظر یک ابدیت مى‌آمد، اما بذر چیزى «آن جا آن بالا» داشت و مى‌خواست متولد شود. او مى‌خواست بداند که چه بوده است. پس با مشکلات بسیار، سر و سپس بدنم شروع به برخواستن کردند. همه چیز بیش از حد کُند پیش مى‌رفت و من نیز باید بر علیه نیرویى که مرا به سوى پائین و در مسیر اعماق زمین فشار مى‌داد، مبارزه مى‌کردم، یعنى جایى که قبلاً به آرامى در خواب ابدى خود قرار داشتم. اما سرانجام او به تدریج پیروز شده و تقریباً مستقیم ایستاده بودم. نیرویى که مرا به سوى پائین فشار مى‌داد، ناگهان از حرکت باز ایستاد. من دیگر زمین را شکافته و این «چیز آن بالا» مرا احاطه کرده بود.

فهرست مطالب کتاب

پیش‌درآمد
مقدمه نویسنده
ورود
سنت ژان پیه دپورت
خالق و مخلوق
بى‌رحمى
پیغامبر
عشق
ازدواج
هیجان و شیفتگى
مرگ
عیوب و مفاسد شخصى
پیروزى
دیوانگى
فرماندهى و فرمانبرى
سنّت
سوریرو
خلاصه کتاب
«سانتیاگوى کومپوستلا»

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب خاطرات یک مغ
نویسنده
مترجممهدی صائمی
ناشر چاپیانتشارات پر
سال انتشار۱۴۰۰
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات236
زبانفارسی
شابک978-622-6041-46-1
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان فلسفی خارجی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب خاطرات یک مغ

هنری جود
۱۴۰۲/۰۶/۲۱
دوستان اگر بخوام داستان رو در یک جمله توصیف کنم: بسیار ساده، بی محتوا، بد بود. هدف داستان یک جورایی اثبات برخی مسائل دینی_ مذهبی بود که البته من اینطور فکر می‌کنم. نویسنده برای کتاب زحمت کشیده اما بیهوده! شرط می‌بندم داستان اون جوری که خود نویسنده هم می‌خواسته نشده، چون کتاب خیلی سرگرم کننده و نبود هیجانی من اینطوری نتیجه گیری کردم؛ کتابی که خواننده هم ازش لذتی نمی‌برهحالا نمی‌دونم شاید کسی که به این موضوعات علاقه داره، دوست داشته باشه که کتاب رو بخونه و اطلاعاتی کسب کنه اما مطمئنا به درد سرگرمی نمی‌خوره!و از نظر من خیلی کسل کننده و حوصله سربر بود. باید اعتراف کنم که کتاب رو از یک جایی به بعد نخوندم اما تا همون جایی که خوندم برای اینکه چنین نظری راجع بهش داشته باشم، به شدت کافی بودچون فهمیدم که سرگرم کننده نیست دیگه ادامه‌اش هم ندادم. باز هم شما رو از خوندش منع نمی‌کنم، چون شاید این فقط نظر من باشه ولی فکر نمی‌کنم که بقیه هم خوششون بیاد.
میثم جاهدیم
۱۴۰۲/۰۳/۳۱
سلام کتاب خوبی بود داستانی از جنگ درون ما انسانهاجنگ خوبی وبدی فرقی هم نمیکنه همه انسانها باهر رنگ ونژادی دین ومذهبی، باخواندن این کتاب میشه چیزهای جدیدی از دین و رسوم مسحیت یادگرفته مثلاً اونجایکه میگه تو اسلام مسلمانان با پیروی ازحضرت محمد راه بین مدینه تامکه رو طی می‌کنن بنظرم منظور همون حجه تو تاموردرحمت خداوند قرار بگیرند مسیحیت سه راه هست که باپیروی از حضرت مسیح ویکجای که حضرت مریم مقدس رو رویت کردن راهشوباپای پیاده ومشقتهای راه روطی میکنن تابا پیداکردن خودشون موردرحمت خدا قراربگیرند، حتی اسم خیلی از شهرها، روستاها، جاهای مقدس وکوههاو... کشور اسپانیارو یادگرفتم حتی فهمید یک نژاد از عرب و بربرها به اسپانیا حمله کردن ومسیحیا باهاشون جنگیدن و از داستان زیباش یه انسان امروزی با یه سفر معنوی که خیلی قشنگ وساده نویسنده درموردش میگه به کمال میرسه یعنی راه رستگاری این دنیا واون دنیارو پیدا میکنه ونویسنده بااستادی فروان اونو به من خواننده منتقل میکنه باتشکر از کتابراه ومهدی صائمی عزیز
ن د ا ز ر ن د ی
۱۴۰۳/۰۷/۲۶
پائولو کوئیلو در کتاب خاطرات یک مغ با ترجمه مهدی صائمی، شفاف نبود. گنگ بود و غیرمنسجم. با کتاب راحت ارتباط برقرار نتوانستم بگیرم. خاطرات یک مغ، نه روحانی بود نه مادی و زمینی.
کوئیلو در کتاب خودش به خواننده نیز انتقال لذت را به عنوان هدیه با عشق، برای اینکه درصدی از آن را افزایش دهد، را روشن نکرده
است.
خاطرات یک مغ، از سفر می‌گوید اما هرجایی که می‌رود صد در صد بیان رویداد سفر را ندارد.
متن کتاب روان و ساده نوشته‌ نشده است. این از ترجمه است یا متن اصلی نمی‌دانم ولی این نیز بی تاثیر برای عدم ارتباط برقرار کردن با مخاطب است.
نویسنده کتاب خاطرات یک مغ، پائولو کوئیلو، با یک ریتم منسجم و طبق یک روال منطقی و اصول داستان سرایی کتاب را پیش نمی‌برد حتی با سبک مبهم نویسی خودش که در زندگی روزمره و تک تک کتاب‌هایش نیز دارد بیشتر بهره برده است.
Atamalek Hashemi
۱۴۰۲/۰۹/۲۵
کتاب به بیان تجربه عرفانی پائولو کوئلیو در جاده سانتیاگو می‌پردازد، یکی از سه جاده مقدس مسیحیان که اعتقاد دارند با گذر از هر کدام از این جاده‌ها نیرویی جادویی، فردی را که این جاده را پیموده در بر می‌گیرد، که این جاده‌ها دارای آزمون‌هایی برای امتحان کردن فرد در طول جاده هستند. جاده سانتیاگو هم یکی و از این سه جاده است که پائولو به دنبال سفری می‌رود که استادش به او دستور می‌دهد به دنبال شمشیری گم شده می‌گردد که تجربیاتی عمیق چه از لحاظ عرفانی و چه از لحاظ فلسفی را به خواننده منتقل می‌کند. این کتاب به اتفاقات خارق‌العادهٔ زیادی اشاره می‌کند که در زندگی انسان‌های عادی رخ می‌دهد.
حامد جامه بزرگی
۱۴۰۲/۱۲/۲۸
این‌ی رمان جالب که از بخش بخش آن میشه لذت برد و هیجانی که این کتاب و نویسنده به مخاطب میدهد واقعا جالب است، چون این رمان داستانی خیلی خوب و جالب رابطه با مخاطب یا خواننده ارتباطی برقرار کرده که مخاطب مثل یک داستان جذاب و شنیداری لطفی داشته باش، حال که کارکرد نگرشی مخاطب نسبت به چنین رمانی و تخیل آن بافی جذاب کاری به شخصه با من کرد که من خودی خود از خواندن این کتاب لذت برده و خواندن این کتاب را به شما توصیه میکنم، البته آثار پایلولو کیلو همیشه آثار دوست داشتنی بود و من دومین کتابی بود که از ایشان مطالعه کرد و لذت بردم و خواندن آن‌ها خالی از لطف نیست.
امیر طریقی جمال
۱۴۰۲/۰۳/۳۰
با توجه به اینکه این کتاب، بسیار شبیه کتاب کیمیاگر هست، چیزی که باعث آزار من میشه
این حسه که، جناب نویسنده، موضوعی رو در ذهنشون مد نظر دارن، و شالوده یک چیزه
و تفسیر در دو کتاب نوشته شد، هنگام خوندن انکار داری کتابی رو میخونی که قبلن خوندیش🫤
و چیز تازه‌ای توش نیست، با این اوصاف تصمیم گرفتم تمومش بکنم.
mh Beygi
۱۴۰۲/۰۶/۰۶
با وجود اینکه بیش از نیمی از کتاب رو مطالعه کردم، چیز خاصی نظرم رو جلب نکرد و متاسفانه رغبت به ادامه مطالعه رو از من سلب کرد، نمی‌دونم، شاید با سلیقه و طرز فکر من سازگار نبود و فکر می‌کنم ادامه‌ی مطالعه‌ی این کتاب فقط وقت و چشم تلف کردنه، ولی با این حال ممنون از کتابراه
مرضیه ربانی
۱۴۰۲/۰۳/۲۰
برخلاف کتاب کیمیاگر این کتاب اصلا جذاب نبود. اتفاقات زیادی تخیلی و دور از ذهن بود موضوع هردو تقریبا یکیه خودشناسی و پیدا کردن خویشتن خویش ولی کشش کیمیاگر بهتر بود. هم خاطرات یک مغ و هم ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد را تا تصفه بیشتر نتونستم بخونم.
ممنون از کتابراه. ‌
Raziyeh Rahmani
۱۴۰۱/۱۱/۲۰
کتابی، خواندنی، ساده، روان، که سفر انسان به درون خودش توصیف میکنه، در این سفر انسان با ترس هاش، آرزوهاش، تردید هاش، شکست‌های که داشته روبه رو میشه قابل تآمل، دوس داشتنی هست، به دوستانی که سیر، سلوک، درونی دوست دارن توصیه میکنم بخونن، خالی از لطف نیست.
ارین اشراق
۱۴۰۳/۰۴/۰۱
بیشتر شبیه یه مسیر پر فرازو نشیب زندگی بود که هممون این راهو با زجرو دوست داشتنو قدرت طی میکنیم ولی مهم‌ترین نکتش اونجاست که باید بدونی داری تو کدوم راه قدم میزاری خیر یا شر، و با اگاهی کامل راهو بری وگرنه تو فرازو نشیب زندگی کاملا روحتو از دست میدی و شرایط له و لوردت میکنه
کاربر m
۱۴۰۳/۰۱/۰۲
کتاب عالی هست و حس خوبی منتقل میکنه.
البته برای خوندن این کتاب‌ها باید دقت داشت که ناخوداگاه بعضی مطالب برای ما معانی خاصی دارن و نسبت بهشون نوعی حس اگاهژ جدید پیدا میکنیئ. باید این مطالب از صافی غقل و دین عبور کنن و بعد بعنوان اگاهی جدید بپذیریمشون
مهدی فریدونی
۱۴۰۲/۰۵/۰۶
این کتاب یک کتاب عالی است که تکمیل کننده کتاب کیمیاگر بوده و با خواندن آن شما می‌توانید نشانه‌های اطراف خود را بهتر تشخیص دهید. اگر کتاب صوتی آن موجود بود خیلی راحت می‌شود هر چند مدت یک بار آن را مرور کرد.
محمد حیدری
۱۴۰۲/۰۳/۱۵
یکی از کتاب‌های خوب این نویسنده هست که فضای داستانی تا حدودی مشابه کیمیاگر هست و با طرح یه سری سوالات شروع میشه و سعی میکنه تا آخر داستان به این سوالات جواب بده. کلا اگر طرفدار کوئیلو باشید، باید حتما این کتاب رو بخونید
منیره کارور
۱۴۰۳/۰۱/۰۷
این کتاب فوق العاده هست البته من حدود بیست سال پیش این کتاب رو با ترجمه آرش حجازی خوندم، این کتاب رو با هر ترجمه و انتشاراتی از دست ندید و سفرنامه لذت بخش پایولو کوئیلو در این کتاب لذت ببرید.
سیروس ابراهیمی شادپی
۱۴۰۲/۰۷/۰۶
با سلام کتابی اعتقادی خاص است به نظر م هر فردی می تواند با مطالعه این کتاب برداشت متفاوتی داشته باشد اگه وقت دارید ارزش یک بار مطالعه کردن دارد چون خیلی پیچیده است سپاس از کتابراه
مشاهده همه نظرات 56

راهنمای مطالعه کتاب خاطرات یک مغ

برای دریافت کتاب خاطرات یک مغ و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.