معرفی و دانلود کتاب تاجر ونیزی
برای دانلود قانونی کتاب تاجر ونیزی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب تاجر ونیزی
کتاب تاجر ونیزی نمایشنامهای کمدی-رمانتیک به قلم ویلیام شکسپیر، شاعر و نمایشنامهنویس انگلیسی است که به روایت جذاب و خواندنی تاجر اهل ونیز و درگیری او با رباخوار یهودی میپردازد.
نویسنده معروف، ویلیام شکسپیر (William Shakespeare) کتاب تاجر ونیزی (The merchant of Venice) را طی سالهای 1596 تا 1598 به رشته تحریر درآورده است. از جمله آثاری که در این نمایشنامه کمدی-رمانتیک تاثیرگذار بودهاند میتوان به یهودی مالتی کریستوفر مارلو اشاره کرد که نقیضهای است بر قضیهٔ محاکمه و مجازات روی لوپز، پزشک یهودی که هدف سوءقصد به جان ملکه را داشت.
این کتاب به روایت تاجری ونیزی به نام آنتونیو میپردازد که برای فراهم کردن مقدمات عروسی دوستش از یک رباخوار یهودی پول قرض میگیرد. رباخوار که شایلاک نام دارد و از مسیحیان متنفر است شرط میکند که به ازای هر روز دیرکرد این قرض، آنتونیو باید تکهای از گوشت بدنش را به او بدهد. آنتونیو هم این شرط را میپذیرد. اما در حال تجارت، کشتیهایش دچار مشکل شده و نمیتواند برای پس دادن قرض نزد رباخوار یهودی برود.
این خبر به دوست آنتونیو به نام بساتیو و تاره عروسش میرسد و آنها به کمک دوستشان میشتابند. اما یهودی مذکور به سبب نفرتش از مسیحیان مایل به گرفتن پول نیست و طبق شرطی که گذاشته گوشت تن آنتونیو را میخواهد و او را دادگاه میکشاند.
در دادگاهِ تشکیل شده وکیل جوان از شایلاک میخواهد که به ازای قرضی که دارد سه برابر پول بگیرد اما شایلاک که پیش از این توسط آنتونیو تحقیر شده و در صدد انتقام است، تنها به گوشت نزدیک قلب مرد جوان راضی میشود.
پس وکیل تقاضای پزشکی کاردان میکند تا بتواند زخمهای آنتونیو را درمان نماید اما شایلاک مخالفت کرده و پاسخ میدهد که چنین چیزی در متن قرارداد نیامده. پس کارد را برداشته و شروع به بریدن میکند اما ناگهان چیزی به ذهن وکیل میرسد و میگوید که «تو باید به گونهای گوشت را ببُری که خونی ریخته نشود؛ در غیر این صورت، نیمی از داراییات به آسیب دیده تعلّق میگیرد.»
شایلاک که حالا خود را در بنبست میبیند، راضی میشود که همان سه برابر پول را از آنتونیو بگیرد اما وکیل کوتاه نمیآید: «ممکن نیست؛ چرا که شما قبلاً از این تصمیم صرفنظر کردید.»
در بخشی از کتاب تاجر ونیزی میخوانیم:
پورشیا: [با خود] بنگر که چگونه هر گمان و آفتی که بر نطع دلم نقش بسته بود، همچون تردید ناروا و حرمان جگرخوار و واهمۀ بینشان و حرص بیحساب - که گویند دارندۀ دیدگانی میشیفام است - به شتاب رخت بربست و رهایم ساخت. ای عشق، که درعوض تمامی این گمانها و آفات وجودم را مشحون کردهای، آرام بگیر و خروش خویش بنشان. سرورت را سنجهای قایل شو و حساب پیمانه را نگاه دار که مبادا سرریز گردد. آخر تاب از من ربودهای، اندکی از شتابت بکاه که تحمل چنین غلیانی از طاقت من بیرون است.
[باسانیو درج سربی را میگشاید. ]
باسانیو: چه چیزی نصیبم گشته است؟ آری، صورت پورشیای نازنین است... دست کدام خداوندگاری توانسته است تصویری چنین مقارن واقعیت بیافریند؟ آیا دیدگان او در گردشاند؟ یا که جنبششان بر اثر انعکاس نقشی است که بر دیدگان من افتاده است؟ نیز، لبان نیمگشودهاش محمل نکهتی عنبرین است؛ نکهت حایلی که موجب جدایی لبانش، این قند مکرر، شده است. در زلف چون کمندش بنگر که رَسّام در چین و شکن آنچه بسیار دامهای زرینِ عنکبوتنشان تنیده و گسترانیده است تا دل مردان را امان ندهد و نه چون مگسان که بسی زار و ذلیلتر، گرفتار خویششان گرداند.
باری، از دیدگانش چه گویم؟ در عجبام که رَسّام چگونه در آنها نگریسته و ترسیمشان کرده است؟ چنین مینمایدم که در اولی نگریسته و ترسیمش کرده و در پیاش، به طور قطع، مجالی برای دومی نیافته، از آنکه مسحورش گشته و کار خویش را ناتمام باقی گذاشته است. باری، چه گویم که زبانم از وصف قاصر است و از ادای حق مطلب به دور، همچنان که کُمیت این تصویر درباب نمایش گوهر واقعیتش سخت میلنگد. بنگر...
فهرست مطالب کتاب
یادداشت مترجم
شخصیتهای نمایش
پردۀ اول
صحنۀ یکم: کوچهای در ونیز
صحنۀ دوم: بلمونت، عمارت پورشیا
صحنۀ سوم: حوالی بازار ونیز
پردۀ دوم
صحنۀ یکم: بلمونت، عمارت پورشیا
صحنۀ دوم: کوچهای در ونیز
صحنۀ سوم: خانۀ شایلاک
صحنۀ چهارم: کوچهای در ونیز
صحنۀ پنجم: درگاه خانۀ شایلاک
صحنۀ ششم: همان مکان
صحنۀ هفتم: بلمونت، عمارت پورشیا
صحنۀ هشتم: کوچهای در ونیز
صحنۀ نهم: بلمونت، عمارت پورشیا
پردۀ سوم
صحنۀ یکم: کوچهای در ونیز
صحنۀ دوم: بلمونت، عمارت پورشیا
صحنۀ سوم: کوچهای در ونیز
صحنۀ چهارم: بلمونت، عمارت پورشیا
صحنۀ پنجم: باغی در بلمونت
پردۀ چهارم
صحنۀ یکم: محضر دیوان ونیز
صحنۀ دوم: کوچهای در ونیز
پردۀ پنجم
صحنۀ یکم: بلمونت، کوی منتهی به عمارت پورشیا
پینوشتها
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب تاجر ونیزی |
نویسنده | ویلیام شکسپیر |
مترجم | مهران صفوی |
ناشر چاپی | بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 200 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-253-194-0 |
موضوع کتاب | کتابهای نمایشنامه تراژدی خارجی |
اگه دنبال یه داستان سرگرم کننده با قصهی جدید میگردین، این خودشه❤❤
شکسپیر شاهکار جهانیه👌👌