معرفی و دانلود کتاب پدر
برای دانلود قانونی کتاب پدر و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب پدر
کتاب پدر نوشتهی آگوست استریندبرگ راجعبه کاپیتانی به نام آدولف است که در روستایی دور از شهر در خانهای بزرگ به همراه همسر و دختر و دایه و مادرهمسرش زندگی میکند. این افسر پیادهنظام و همسرش لورا، بر سر تربیت دخترشان بههیچعنوان با یکدیگر همنظر نیستند. این زن و شوهر پیوسته در حال بحث و جدل هستند و لورا سخت در تلاش است تا حرفهایش را به همسرش بقبولاند و آنقدر ادامه میدهد تا کاپیتان به جنون میرسد.
دربارهی کتاب پدر
آگوست استریندبرگ (August Strindberg) از نمایشنامهنویسان بزرگ و تأثیرگذار سوئدی، کتاب پدر (The Father) را تحتتأثیر بحرانی که در زندگی شخصی خودش با همسرش به وجود آمد، نوشت. این نمایشنامه پس از انتشار توانست تحسین عموم مردم و منتقدان را برانگیزد، تا جایی که امیل زولا، از نویسندگان برجسته، برای آن مقدمهای نوشت و کتاب را نمایشنامهی برتر قرن نوزدهم خواند. آگوست استریندبرگ با نوشتن این نمایشنامه واکنشهای مختلفی دریافت کرد. بعضی از منتقدان معتقدند که نمایشنامهی پدر بهمنظور مقابله با نمایشنامهی «عروسک خانه» اثر هنریک ایبسن، نمایشنامهنویس برجستهی نروژی نوشته شده است. زیرا کتاب عروسک خانهی هنریک ایبسن در حمایت از زنان است و کتاب پدرِ آگوست استریندبرگ بهعنوان اثری ضد زن و ضد فمینیسم شناخته میشود.
کتاب پدر، نمایشنامهای در سه پرده و داستان آدولف و درگیریهایش با لورا همسرش است. این نمایشنامه در محیط خانه روایت میشود، جایی که کاپیتان آدولف بهخاطر ازدواجش با لورا اسیر یک زندگی پر از مصیبت است. آگوست استریندبرگ در این سه پرده قصهای پر از تنش بین آدولف و لورا را روایت میکند که این تنش و درگیری با جلوتر رفتن داستان و بالاگرفتن بحث این دو بر سر آیندهی دخترشان بیشتر میشود.
کاپیتان و لورا بر سر آیندهی دخترشان برتا اختلافنظر دارند. کاپیتان ترجیح میدهد که دخترش معلم مدرسه شود و لورا از طرف دیگر دوست دارد برتا به دنبال استعداد و علاقهاش به نقاشی برود. کاپیتان این شرایط را به دوست و برادرهمسرش که کشیش است، توضیح میدهد و کشیش نیز از کاپیتان حمایت میکند. از طرفی دیگر کاپیتان از موضوعی که از سربازی زیردستش سر زده و رسوایی که او به بار آورده است، حمایت میکند و همین بهانهای میشود که لورا به کاپیتان بگوید ممکن است پدر تنیِ برتا نباشد.
آگوست استریندبرگ در ادامهی ماجرا مینویسد که برتا نزد پدرش میرود و گله میکند که مادربزرگش، یعنی مادرزن کاپیتان، با زور و بددهنی سعی دارد آموزههای دینی را دوباره به او یاد بدهد. کاپیتان که به چیزی جز علم اعتقاد ندارد، دین را رد میکند. هرچند که برتا در باور مادربزرگش به دین و باور پدرش به علم هیچ تفاوتی نمیبیند. در ادامهی نمایشنامهی پدر میخوانیم که کاپیتان به یاد لورا میاندازد که او به لحاظ قانونی حق این را دارد که برای زندگی دخترشان تصمیم بگیرد. کاپیتان، استعداد هنری دخترش را نادیده میگیرد و از لورا میخواهد که تسلیم خواستههای او بشود. پس از آن، لورا دسیسهای میچیند و برای اینکه به همه بقبولاند کاپیتان تعادل روانی ندارد، از دکتری میخواهد برای تأیید این موضوع به خانهی آنها بیاید. آگوست استریندبرگ در این نمایشنامه رویکردی ناتورالیستی دارد و تمرکزش بیشتر بر روی عوامل ژنتیکی و محیطی است. این نمایشنامه از آثار مهم و برتر ادبیات نمایشی و سبک ناتورالیسم است.
کتاب پدر اکنون با ترجمهی جواد عاطفه به یاری انتشارات مهرگان خرد چاپ و منتشر شده و در اختیار شما علاقهمندان به نمایشنامه قرار گرفته است.
کتاب پدر برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به نمایشنامههای تراژدی علاقه دارید و از طرفداران آگوست استریندبرگ هستید، بیتردید این کتاب برای شماست.
در بخشی از کتاب پدر میخوانیم
کشیش: خُب، من به این راحتی نمیتوانم دربارۀ کسی قضاوت کنم. بگذریم، قبل از پیش آمدن این موضوع خستهکننده، داشتیم در مورد چهچیزی حرف میزدیم؟ بله، دربارۀ برتا و موضوع مراسم غسل تعمیدش در کلیسا، دربارۀ همین بود؟!
کاپیتان: بله، اما فقط بحث مراسم غسل تعمید نبود، داشتیم راجع به تربیت او صحبت میکردیم. این خانه پر از زنانی است که میخواهند بچۀ مرا بهشیوۀ خودشان تربیت کنند. مادرزنم میخواهد از او یک قدیسه بسازد، لورا دوست دارد او هنرمند بشود، دایهاش میخواهد او «متدیست» شود، مارگرت پیر میخواهد او «باپتیست» شود و دختران خدمتکار هم میخواهند او یکی از «سالواشنیستها» بشود. بعید میدانم با این آشفتگی بشود یک شخصیت کامل از او بهوجود آورد. از طرف دیگر آنها، با نظرات من؛ منی که حق اصلی تربیت او را دارم، مخالفت میکنند. بهخاطر همین تصمیم گرفتهام او را از این خانه دور کنم.
کشیش: تعداد زنهای این خانه خیلی زیاد است. زنهای پُرمدعا.
کاپیتان: دقیقاً. درست مثل رفتن توی قفس پُر از ببر است. اگر آهن گُداخته را مدام زیر دماغشان نگه ندارم، هر لحظه ممکن است تکهپارهام بکنند. بدجنس ریشخندم میکنی. خواهرت را که گرفتم بس نبود که نامادری پیرت را هم سربار من کردی؟
کشیش: خُب راستش، آدم نمیتواند با نامادریاش در یک خانه زندگی کند.
کاپیتان: البته که از نظر شما نمیشود! بهنظر تو مادرزن باید در خانۀ دیگران زندگی کند.
کشیش: هر کس در زندگی مسئولیتی دارد.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب پدر |
نویسنده | آگوست استریندبرگ |
مترجم | جواد عاطفه |
ناشر چاپی | انتشارات مهرگان خرد |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 108 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-7678-82-6 |
موضوع کتاب | کتابهای نمایشنامه تراژدی خارجی |