معرفی و دانلود کتاب مردی از مریخ
برای دانلود قانونی کتاب مردی از مریخ و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب مردی از مریخ
کتاب مردی از مریخ دربرگیرندهی دو داستان حول محور موضوع مواجهه با بیگانگان، از مارگارت اتوود، نویسندهی مشهور کانادایی است. در داستان مردی از مریخ، فردی مهاجر با رفتار و چهرهای عجیب، عاشق کریستین میشود و او را در همهجا تعقیب میکند. شخصیت اصلی داستان دختران دستافشان، آن نام دارد که از کانادا به آمریکا مهاجرت کرده است و در یک پانسیون با مهاجرانی از دیگر کشورها آشنا میشود.
دربارهی کتاب مردی از مریخ
همهمان هر داستانی از هر نویسندهای بخوانیم، به دنبال رد پایی از گذشتهی او میگردیم. فرقی ندارد رولان بارت باشیم و نظریهی «مرگ مؤلف» را مطرح کنیم یا مانند منتقدان سنتی، اثر و نویسنده را یکی با هم بدانیم. نویسندگان دربارهی هر آنچه که از آن بهتر میدانند، مینویسند. مارگارت اتوود (Margaret Atwood) هم از این موضوع مستثنی نیست. داستانها و رمانهای او در همان جهانی پدید آمدهاند که او در آن بزرگ شده و تحصیل کرده است. مارگارت در سال 1939 در اتاوای کانادا به دنیا آمد و در کانادا و آمریکا تحصیل کرد. او در همان دوران تحصیل شغلهای مختلفی مانند پیشخدمت، صندوقدار، بازاریاب، فیلمنامهنویس، ویراستار، معلم زبان انگلیسی، منتقد، داستاننویس و شاعر را تجربه کرد و در جنبشهای فمینیستی دههی 60 و 70 میلادی فعالیتی چشمگیر داشت. جنبشهایی که موج دوم فمینیسم را به وجود آوردند و هنجارهای اجتماعی را تغییر دادند. در آنزمان تعریف جنسیت و روابط میان زن و مرد، بازتعریف شد. رد پای همهی این موضوعات را در دو داستان کتاب مردی از مریخ (The Man from Mars) میبینیم.
داستان مردی از مریخ دربارهی دختری به نام کریستین، یک دانشجوی سادهی رشتهی علوم سیاسی و اقتصاد است که میخواهد پس از فارغالتحصیلی، یک شغل دولتی بیدردسر داشته باشد. یک روز کریستین در حال برگشتن از تمرین تنیس با مردی عجیب روبهرو میشود. مردی که از نگاه او بدون هیچ شکی شرقی است و البته چینی نیست. کریستین ظاهر و رفتار مرد را نفرتانگیز مییابد؛ اما با تمام وجود میکوشد ادب را رعایت کند. درنتیجه با او وارد صحبت میشود و نامش را به مرد میگوید. کریستین حضور مرد را اضطرابآور میبیند؛ مخصوصاً زمانی که مرد به تعقیبش میپردازد. سرانجام کریستین با پریدن در یک تراموا و بسته شدن درش، از شر این مرد نفرتانگیز خلاص میشود. اما این رشته سر دراز دارد...
چند هفته بعد، تلفن خانهی کریستین به صدا درمیآید؛ درحالیکه همان مرد عجیب پشت خط است! مادر کریستین که تمام همّ و غمّش را صرف یافتن شوهر برای دخترانش میکند، میپندارد که آن مرد خواستگار کریستین است و او را برای صرف چای به خانه دعوت میکند. وقتی مرد به خانهی کریستین پا میگذارد، مادرش پس از دیدن چهرهی او سریعاً از کاری که انجام داده، پشیمان میشود؛ اما کریستین ناگهان احساس میکند که باید رفتار خوبی با مرد در پیش بگیرد. البته مشاهدهی یک رفتار نابهجا از مرد، نفرت کریستین را برمیگرداند. جنبهی عجیب داستان مردی از مریخ اینجاست: تا زمانی که این مرد به کریستین علاقهمند شود، هیچکس به او توجه نشان نمیداد. اما حالا مردان دیگر میخواهند ببینند این مرد عجیب و مرموز، جذب چه چیزی در کریستین شده است. کریستین ناگهان از دختری نامحبوب و نازیبا، به دختری محبوب و زیبا تبدیل میشود که همه او را دوست دارند!
داستان دوم کتاب مردی از مریخ موسوم به «دختران دستافشان» (Dancing Girls)، دربارهی دختری به نام آن است. او از کانادا به آمریکا مهاجرت کرده و در یک پانسیون اقامت دارد. ساکنان پانسیون تحت سرپرستی صاحبخانه، خانم نولان، از کشورهای مختلفی به آمریکا آمدهاند: ترکیه، هلند، هنگکنگ و یک کشور عربی. آن در رشتهی شهرسازی تحصیل میکند و آرزو دارد روزی تورنتو را بازسازی نماید. این دختر کانادایی به مردم هیچ علاقهای ندارد و هر بار که خیال مدینهای فاضله را در سر میپروراند، آدمهایی مانند صاحبخانهاش و همهی غریبههایی را که در پانسیون هستند، از این آرمانشهر به بیرون میافکند. اما یک اتفاق جدید باعث تجدیدنظر آن میشود. دختر عربی که در اتاق کناری او زندگی میکند، یک شب یک مهمانی با حضور دو دانشجوی عرب دیگر و سه «دختر دستافشان» برگزار میکند. آن در اتاقش مینشیند و خود را در موسیقی و شادی پنج دختر دیگر حل میکند. اما صاحبخانه که از این مهمانی و سروصدا عصبانی است، پس از مدتی دخترها را با جارو از اتاق بیرون میکشد و از خانه بیرون میاندازد. حالا آن با همهی دخترانی که زمانی بیگانه میخواند، احساس قرابت دارد و خانم نولان را یک خارجی نژادپرست میداند.
نقطهی مشترک دو داستان کتاب مردی از مریخ، حضور بیگانههاست یا اگر بهتر بگوییم، حضور کسانی است که ما آنها را به چشم «بیگانه» میبینیم. وقتی فردی از یک فرهنگ دیگر وارد کشوری دیگر میشود، آن جامعه هر چقدر هم ادعای روشنفکری داشته باشد، باز هم آن فرد را بیگانه میداند. در داستان مردی از مریخ کریستین و خانوادهاش در ظاهر مرفه، لیبرال و مترقی هستند. آنها به بسیاری از کشورهای دنیا مسافرت داشتهاند و خدمتکار خانگیشان اهل هند غربی است. کریستین هم زمانی در دبیرستان عضو کلوپ سازمان ملل بوده است؛ اما باز هم در مواجهه با یک مرد شرقی، مانند افراد نژادپرست رفتار میکند. آن هم که شخصیت اصلی داستان «دختران دستافشان» است، در ابتدا همین رفتار را دارد؛ اما پس از مواجهه با واکنش صاحبخانهاش، به این موضوع از زاویهای جدید نگاه میکند.
انتشارات وینتیج این دو داستان را سال 1996 در کتاب «دختران دستافشان» (Dancing Girls and Other Stories) منتشر کرد. کتاب مردی از مریخ را با ترجمهی مهدیه مطهر بخوانید. این کتاب مارگارت اتوود یکی از جلدهای مجموعهی مینیماژ است که دبیری آن را شیوا مقانلو در نشر نیماژ بر عهده دارد.
نکوداشتهای کتاب مردی از مریخ
- نگاهی دقیق و شاعرانه به روابط ابدی، جهانی و غیرعادی زنان و مردان. (روزنامهی تایمز)
- مارگارت اتوود با داستان دختران دستافشان و مردی از مریخ نشان میدهد که زبان را عاشقانه دوست دارد. وی با استفاده از زبان میان وقایع بهظاهر متفاوت، پیوندهایی قابلتوجه برقرار میکند. (ایونینگ استاندارد)
- هیچکس به اندازهی مارگارت اتوود نمیتواند با شوخطبعی و ظرافت مشکلات میان زنان و مردان را بیان کند. هیچکس! (دیلی میل)
کتاب مردی از مریخ برای چه کسانی مناسب است؟
اگر از طرفداران مارگارت اتوود هستید، خواندن کتاب مردی از مریخ را بههیچوجه از دست ندهید!
در بخشی از کتاب مردی از مریخ میخوانیم
کریستین درحالیکه در برابر میل قوی فریادکشیدن مقاومت میکرد، گفت:”تو... بمان... اینجا.” کریستین بین ادای هر کلمهای مکث میکرد؛ انگار دارد با یک ناشنوا حرف میزند. دست مرد را بیخیال شد. زور مرد نصف زور کریستین هم نمیشد و برای نگهداشتنش توانی نداشت و عضلاتش یارای رقابت با عضلات کریستین را نداشتند؛ تنیس عضلاتش را ورزیده کرده بود. کریستین از حاشیهی پیادهرو پرید و از پلههای تراموا بالا رفت. درحالیکه صدای بستهشدن در را پشتسرش میشنید، احساس خلاصی کرد. داخل تراموا وقتی یک ساختمان را رد کردند، بالاخره به خودش اجازه داد از پنجرهی کناری نگاه کوتاهی به بیرون بیندازد.
مرد همان جایی ایستاده بود که کریستین ترکش کرده بود؛ ظاهراً داشت چیزی را روی تکه کاغذ کوچکش یادداشت میکرد.
وقتی کریستین به خانه رسید، تنها فرصت داشت میانوعدهی مختصری بخورد. حتی آنطوری هم برای رفتن به انجمن مناظره تقریباً دیرش شده بود. موضوع جلسه این بود: «رفع معضل بهشیوهی مسالمتآمیز: جنگ دیگر منسوخ شده است.» تیمش خوشفکر بود و برنده شد.
وقتی کریستین از آخرین جلسهی امتحانش بیرون آمد، احساس افسردگی میکرد. این آزمون نبود که افسردهاش میساخت، بلکه حسش به فضای حاکم بر پایان سال تحصیلی برمیگشت. طبق معمول به همان کافیشاپ همیشگی رفت و بعد خیلی زود راهی خانه شد؛ چون ظاهراً کار دیگری نداشت که انجام بدهد.
مادرش از اتاق نشیمن صدا زد: «عزیزم، تویی؟» احتمالاً صدای بستهشدن در ورودی را شنیده بود. کریستین رفت تو و خودش را تلپی انداخت روی مبل راحتی و الگوی روی نظموقاعدهی کوسنها را به هم زد.
فهرست مطالب کتاب
مقدمهی مترجم
مردی از مریخ
دختران دستافشان
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب مردی از مریخ |
نویسنده | مارگارت اتوود |
مترجم | مهدیه مطهر |
ناشر چاپی | انتشارات نیماژ |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 80 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-367-830-9 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه خارجی |