معرفی و دانلود کتاب صوتی لیلی و مادرشوهر
برای دانلود قانونی کتاب صوتی لیلی و مادرشوهر و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی لیلی و مادرشوهر
کتاب صوتی لیلی و مادرشوهر، به قلم زهره زاهدی دربردارندهی چندین داستان کوتاه و جذاب با زبانی ساده است که دید شما را نسبت به زندگی و دنیا دگرگون میکند.
دربارهی کتاب صوتی لیلی و مادر شوهر:
دید شما پس از شنیدن داستانهای کتاب صوتی لیلی و مادرشوهر (lili and the mother in law) به طور کلی تغییر میکند و موجب میشود به اطراف خود زیباتر از گذشته نگاه کنید. داستانهای این مجموعه براساس لحظات ساده و عمیق زندگی به نگارش درآمده. لحظاتی که اغلب رویدادهای مهم و تعیین کنندهای اتفاق افتاده و شما تحتتاثیر آنها قرار گرفتهاید و تلاش کردهاید از آنها الهام بگیرید. بعضی از شما نیز بیتفاوت از کنار این لحظات همچون دیگر روزمرگیهای زندگی گذر کردهاید. داستانهای این کتاب نیز نمونهای از این لحظات هستند که نه حیرتآور و نه باور نکردنیاند. بلکه رویدادهایی هستند که شاید هر روز برای تمام شما رخ بدهد، اما کمتر کسی به قدر کافی به این اتفاقات فکر میکند.
داستانهای کوتاه موجود در این کتاب صوتی، از یکدیگر مجزا هستند؛ اما درونمایهای نزدیک و حال و هوایی مشابه با یکدیگر دارند که آنها را به هم پیوند میزند. عناوین داستانهای این مجموعه عبارتاند از: «پاکت»، «صورت یک فرشته»، «پیراهن زرد»، «درخت گرفتاری»، «گنج»، «وقت»، «باید بسازیم»، «تو جای مرا گرفتی»، «قورباغهها و برج»، «استاد ژاپنی»، «دو میمون»، «یک دوست» و «راز خوشبختی» و «لی لی و مادرشوهر» که نام کتاب نیز از همین داستان گرفته شده است.
شنیدن کتاب صوتی لیلی و مادرشوهر به چه کسانی پیشنهاد میشود؟
شنیدن این کتاب صوتی به افرادی که به داستانهای کوتاه اجتماعی و شخصیتپردازیهای روانشناسانه علاقه دارند، به شدت توصیه میشود.
در بخشی از کتاب صوتی لیلی و مادرشوهر میشنویم:
دختربچهی شاد و شنگول با موهای فنری فرفری طلایی تقریباً پنج سالش بود. کنار مادرش در صف صندوق ایستاده بود که آنها را دید: حلقهای از مرواریدهای سفید درخشان در یک جعبهی صورتیِ فلزی. «خواهش میکنم مامان، میشود برایم بخری؟ خواهش میکنم مامان، خواهش میکنم!» مادر فوراً پشت جعبهی کوچک فلزی را دید و بعد به آن چشمان آبی ملتمس در صورت بالاگرفتهی دختر کوچولویش نگاه کرد. «یک دلار و نود و پنج سنت. تقریباً دو دلار میشود. اگر واقعاً آنها را میخواهی، میتوانم برایت چند کار اضافی در نظر بگیرم و آن وقت در مدت خیلی کوتاهی میتوانی پول کافی جمع کنی و آن را برای خودت بخری. تولدت یک هفتهی دیگر است و ممکن است یک اسکناس یکدلاری نو هم از مادربزرگ بگیری». به محض رسیدن به خانه، جنی قلکش را خالی کرد و هفده پنی پول شمرد. بعد از شام، کارهایی بیشتر از سهم وظایفش انجام داد و بعد پیش همسایهشان خانم مکجیمز رفت و از او پرسید که آیا میخواهد که وی در ازای دریافت ده سنت علف هرزههای باغچهاش را بچیند؟ در سالروز تولدش مادربزرگ یک اسکناس نوی یک دلاری به او داد و سرانجام برای خریدن آن گردنبند پول کافی جمع کرد.
جنی عاشق مرواریدهایش بود. آنها باعث میشدند احساس کند لباس رسمی پوشیده و بزرگ شده است. او همه جا آن گردنبند را به گردن داشت: کلاسهای دینی روز یکشنبه، کودکستان، حتی در رختخواب. تنها وقتی که آن را از گردن باز میکرد زمانی بود که شنا میکرد یا حمام وان پر از کف میگرفت. مادر گفته بود که اگر آنها خیس شوند، ممکن است گردنش را سبزرنگ کنند.
جنی بابای بسیار بامحبتی داشت و هر شب که آمادهی خواب میشد، پدرش دست از هر کاری که میکرد میکشید و به طبقهی بالا میرفت تا برای او قصه بخواند. یک شب وقتی قصه تمام شد از جنی پرسید: «مرا دوست داری؟» «بله بابا، خودت میدانی که دوستت دارم». «پس مرواریدهایت را به من بده». «بابا مرواریدهایم نه. اما اگر بخواهی میتوانی شاهزاده خانم و اسب سفید را از کلکسیونم برداری. آن اسبی که دم صورتی دارد. یادت میآید بابا؟ همانی که خودت به من دادی. آن اسباببازی مورد علاقهی من است». «باشد عزیزم. بابا تو را دوست دارد. شب بهخیر». و با بوسهای گونهاش را نوازش کرد.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی لیلی و مادرشوهر |
نویسنده | زهره زاهدی |
راوی | فریبا فصیحی تاش |
ناشر چاپی | انتشارات آسمان نیلگون |
ناشر صوتی | انتشارات کتابسرای نیک |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۱ ساعت و ۲۲ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه خارجی |