معرفی و دانلود کتاب صوتی گربه‌ای که کتاب‌ها را نجات داد

معرفی کتاب صوتی گربه‌ای که کتاب‌ها را نجات داد

سوسوکه ناتسوکاوا در کتاب گربه‌ای که کتاب‌ها را نجات داد، داستانی پرفروش و جذاب از خودشناسی، اهمیت دادن به دیگران، پرورش حس جرئت در خود و البته قدرت فوق‌العاده‌ی کتاب‌ها روایت می‌کند. در این کتاب، وارث نوجوان یک کتاب‌فروشی قدیمی، با یک گربه‌ی دانا و سخنگو همراه می‌شود تا سفری برای نجات کتاب‌ها داشته باشد...

درباره‌ی کتاب صوتی گربه‌ای که کتاب‌ها را نجات داد

گربه‌ها موجوداتی شگفت‌انگیزند! شاید در ابتدا این نکته را در پس آن چشمان بی‌تفاوت و بدن فربه‌ای که همیشه در گوشه‌ای لم داده نبینید، ولی این موضوع حقیقت دارد. گربه‌ها موجوداتی بسیار خردمندند که زندگی در این دنیا را بسیار بهتر از ما یاد گرفته‌اند. در پس آرامش ذاتی آن‌ها، جهان‌بینی و درکی نهفته که انسان بیش از هر گونه‌ی دیگری محتاج آن است؛ اینکه چطور در هیاهوی زندگی گم نشوید و در میان این شلوغی، خود را از خاطر نبرید. شاید همین آرامش درونی بوده که گربه را برای ژاپنی‌ها به مظهری ارزشمند و محترم بدل کرده. اگر به ژاپن سفر کنید، در هر نقطه فیگور گربه‌ای خندان را می‌بینید که دستش را به علامت آشنایی بالا برده. گربه در اساطیر ژاپن هم از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است، تا جایی که ژاپنی‌ها معتقدند گربه ناجی یکی از خدایانشان در برابر خطر صاعقه بوده. با چنین پیشینه‌ای، دور از ذهن نیست که شخصیت اصلی یک رمان ژاپنی، گربه‌ای خردمند و البته سخنگو باشد.

کتاب صوتی گربه‌ای که کتاب‌ها را نجات داد (The Cat Who Saved Books) نوشته‌ی سوسوکه ناتسوکاوا (Sosuke Natsukawa) یک کتاب معمولی نیست! رمانی تخیلی و فانتزی است که سمبل خوش‌شانسی و دانش یعنی گربه را،‌ در کنار یک نوجوان خجالتی، به ابرقهرمانانی تبدیل کرده که پا در مسیر نجات کتاب‌ها می‌گذارند.

شخصیت اصلی کتاب صوتی گربه‌ای که کتاب‌ها را نجات داد، رینتارو ناتسوکی، پسری نوجوان است. او به همراه پدربزرگش زندگی می‌کند و از اینکه به‌خاطر شغل پدربزرگ می‌تواند در میان بهترین کتاب‌های چاپ‌شده‌ی دنیا غوطه بخورد و ساعاتی طولانی را به مطالعه بنشیند، احساس خوشبختی می‌کند. فارغ از علاقه‌ی بی‌نظیرش به کتاب و مطالعه، رینتارو یک نوجوان کاملاً معمولی است. توانایی خاص و برجسته‌ای ندارد و چنان خجالتی است که اغلب حضورش در جمع احساس نمی‌شود. برای او بهترین جای دنیا، کنج دنجی در گوشه‌ی کتاب‌فروشی است، جایی که می‌تواند به دور از مزاحمت و کنجکاوی دیگران، خود را در داستان زندگی شخصیت‌های قصه‌ها غرق کند.

اما حالا آرامش دنیای رینتارو ناتسوکی به هم خورده؛ پدربزرگ در یک روز سرد زمستانی و به شکلی غیرمنتظره از دنیا می‌رود و رینتارو را با اندوهی بی‌اندازه تنها می‌گذارد. حالا رینتارو تنهاست و چون به سن قانونی نرسیده، مجبور است با یکی از اقوامش زندگی کند. عمه‌ای که پیش از این هیچ‌گاه او را ندیده قبول کرده تا قیم و سرپرست ناتسوکی شود. این میان یک چیز باقی مانده که روشن کردن تکلیفش به خود رینتارو بستگی دارد؛ کتابخانه‌ی پدربزرگ، حالا به رینتارو ناتسوکی به ارث رسیده!

ناتسوکی که ناچار است برای زندگی با عمه‌اش به شهر دیگری برود، مدرسه را رها می‌کند و کل کتاب‌ها را حراج می‌زند تا زودتر آن‌ها را بفروشد و بار سفر ببندد. اما در یکی از روزهای پایانی کار کتاب‌فروشی، کسی پا به آنجا می‌گذارد که با مشتریان معمول کتاب‌فروشی، تفاوت دارد...

باز شدن در، زنگوله‌ی بالای در را به صدا در می‌آورد و صدایی به دنبال فروشند می‌گردد. اما ناتسوکی هر چه نگاه می‌کند، صاحب صدا را نمی‌بیند. پس از کمی جستجو، گربه‌ی نارنجی‌رنگی را پایین پایش می‌بیند که صاحب صداست! گربه‌ی سخنگو، بااعتمادبه‌نفسی که ناتسوکی نظیرش را در هیچ انسانی ندیده، از او می‌خواهد تا برای انجام مأموریتی کمکش کند. این مأموریت ویژه، نجات کتاب‌هایی است که در دست افراد اشتباهی گیر افتاده و اسیر شده‌اند...

کتاب صوتی گربه‌ای که کتاب‌ها را نجات داد اثری از انتشارات کوله‌پشتی است و شما آن را با صدای اعظم حبیبی می‌شنوید. ترجمه‌ی این کتاب، به عهده‌ی مژگان رنجبر بوده است.

نکوداشت‌های کتاب گربه‌ای که کتاب‌ها را نجات داد

• جذاب! (پابلیشرز ویکلی)
• کتابخوان‌ها عاشق این محصول فرهنگی ژاپنی می‌شوند. (لایبرری ژورنال)
• کتاب دلگرم‌کننده‌ی سوسوکه ناتسوکاوا هم عجیب‌وغریب است و هم خردمندانه. (Shelf Awareness)
• گربه، کتاب، عشق دوره‌ی جوانی و ماجراجویی. این کتاب خیل عظیمی از خوانندگان را به‌سوی خود جذب خواهد کرد. (Kirkus Reviews)

کتاب صوتی گربه‌ای که کتاب‌ها را نجات داد برای چه کسانی مناسب است؟

نوجوانان علاقه‌مند به کتاب‌های تخیلی و فانتزی، از شنیدن این اثر لذت خواهند برد.

در بخشی از کتاب صوتی گربه‌ای که کتاب‌ها را نجات داد می‌شنویم

پدربزرگ رینتارو همیشه فرد اسرارآمیزی بود.

انگار او در جهانی به سر می‌برد که با جهانی که رینتارو می‌شناخت اندکی متفاوت بود. مردی کم‌حرف، گریزان از جمع، ولی نه پرافاده و سرد. او را مردی ساکت و عاقل می‌دانستند.

پدربزرگ شش صبح بیدار می‌شد، تا نیم‌ساعت بعد صبحانه‌اش را به اتمام می‌رساند و تا ساعت هفت برای ناهار رینتارو و خودش دو جعبه‌ی بنتو آماده می‌کرد. سپس درها و پنجره‌ها را باز می‌کرد تا کتاب‌فروشی را هوا بدهد. بعد به گیاهان بیرون آب می‌داد. از صبح که نوه‌اش را برای رفتن به مدرسه بدرقه می‌کرد، تا اوایل غروب که رینتارو برمی‌گشت، هرگز از اقیانوس کتاب‌های دست‌دوم بیرون نمی‌آمد. برنامه‌ی روزانه‌ی او منظم بود و تغییرناپذیر، مثل رودخانه‌ای که پیوسته به‌سمت دریا جریان دارد.

شاید تصور کنید که این پیرمرد کوچک‌اندام کل زندگی‌اش را در آن کتاب‌فروشی گذرانده بود، اما چنین چیزی به‌هیچ‌وجه حقیقت نداشت.

پدربزرگ رینتارو درباره‌ی این موضوع زیاد صحبت نمی‌کرد، اما زمانی شغل بسیار مهمی در یکی از دانشگاه‌ها داشت. رینتارو از مشتری سن‌وسال‌داری شنیده بود که پدربزرگش دچار نوعی درهم‌ریختگی عصبی شده بود. کسی که این موضوع را با رینتارو در میان گذاشت مرد محترمی بود با ریشی سفید که با کت‌وشلوار و کراواتِ بسیار باریکی به کتاب‌فروشی می‌آمد. گه‌گاه سر می‌زد تا آثار قطور ادبی بخرد، یا برخی مواقع کتاب‌هایی به زبان‌های خارجی. او به رینتارو گفت که پیش‌تر همکار پدربزرگش بوده است.

فهرست مطالب کتاب صوتی