معرفی و دانلود کتاب صوتی هزار توی خواب و هراس

معرفی کتاب صوتی هزار توی خواب و هراس

کتاب صوتی هزار توی خواب و هراس نوشته‌ی عتیق رحیمی که یکی از آثار فروش آمریکا است، شما را به روزهای دلهره‌انگیز کودتای افغانستان می‌برد. در میانه‌ی چنین آشوبی بسیاری از مردم تصمیم می‌گیرند به پاکستان بگریزند، اما آیا فرهاد که جوان عاشق‌پیشه است نیز می‌تواند به تعلقات خود پشت کند؟

درباره‌ی کتاب صوتی هزار توی خواب و هراس:

فرهاد، دانشجوی بیست و یک ساله‌ای است که علاقه‌ی بسیاری به شعر، زن و شراب دارد و عقاید مذهبی پدربزرگ محافظه‌کارش را نمی‌پذیرد اما زندگی این جوان در یک شب، دستخوش تغییرات بسیاری می‌شود. فرهاد در سال 1979 زندگی می‌کند و در افغانستان کودتای حامیان شوروی صورت می‌گیرد. او که با یکی از دوستانش قصد فرار به پاکستان را دارد، برای نوشیدن بیرون می‌رود اما سربازان به شکل وحشیانه‌ای به او حمله می‌کنند.

شخصیت اصلی رمان هزار توی خواب و هراس (A Thousand Rooms of Dream and Fear) به هوش می‌آید و در ابتدا فکر می‌کند که مرده است. زنی عجیب و زیبا او را به خانه‌ی خود می‌برد و از او مراقبت می‌کند. فرهاد آرام آرام دلبسته‌ی زن می‌شود و عشقی ممنوع را تجربه می‌نماید و از طرف دیگر سربازان همچنان به دنبال او هستند. این پسر جوان در افکار و اندیشه‌های خود غرق می‌شود تلاش می‌کند از میان ترس‌ها و توهمات خود به این درک برسد که چه تصمیمی باید بگیرد. فرهاد می‌داند که اگر می‌خواهد مانند دوستش به پاکستان برسد باید تعلقات و دلبستگی‌های خود را در افغانستان رها کند، اما آیا او قادر به انجام چنین کاری هست؟

عتیق رحیمی (Atiq Rahimi) در این رمان شنیدنی اشاره‌های اندکی به مسائل سیاسی می‌کند اما حضور پررنگ کودتا و تغییرات کشور در سراسر کتاب صوتی هزار توی خواب و هراس احساس می‌شود. فرهاد راوی داستان است و در شرایط سختی به سر می‌برد؛ او ذهن پریشانی دارد و گاهی مرز میان واقعیت و خیال را هم نمی‌تواند تشخیص بدهد و همین موضوع شما را در مقابل با اثری متمایز قرار می‌دهد.

مطالعه‌ی کتاب صوتی هزار توی خواب و هراس به چه کسانی پیشنهاد می‌شود؟

اگر به داستان‌های تاریخی علاقه دارید، بدون شک این رمان شنیدنی برای‌تان تجربه‌ی جذابی خواهد بود.

افتخارات کتاب صوتی هزارتوی خواب و هراس:

- یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های آمریکا
- یکی از نامزدهای Independent Foreign Fiction

نکوداشت‌های کتاب هزارتوی خواب و هراس:

- این کتاب دارای ریتم یک نماز صوفیانه است. این رمان بینشی از عمیق‌ترین ترس مردم افغانستان را ارائه می‌دهد. (Los Angeles Times)

- حس از دست دادن هویت فرد، تحت تأثیر قرار گرفتن یک قدرت بزرگ موضوع اصلی در رمان لایه لایه و سخت عتیق رحیمی است. این کتاب کشوری ناامید و مضطرب را به تصویر می‌کشد. (Washington Post)

- یک پرتره کاملا صمیمی از یک مرد که واقعیت و محدودیت‌های احتمالی را زیر سوال می‌برد. این کتاب عمیقا طنین‌انداز است زیرا رحیمی این اثر را بر اساس واقعیت نوشته است. (Words Without Borders)

- روایتی بدیع و کاملاً شخصی از فشارهایی که جامعه توتالیتر در سال 1979، قبل از حمله شوروی. (Publishers Weekly)

- رحیمی، نویسنده‌ی افغانی که در سال 1984 از سرزمین مادری خود گریخت، با نثری شاعرانه ناراحتی مردم خود را به تصویر می‌کشد. (Booklist)

- رحیمی نویسنده‌ای است که به دلیل بررسی‌های بی حد و حصر کشور خود به اندازه سبک‌های تجربی که در آن می‌نویسد معروف است. این کتاب در ساختار آن ریسک می‌کند و از عدم قطعیت‌ها سوءاستفاده می‌نماید. (ForeWord Magazine)

- یک انعکاس پرتنش و درخشان از نثری نگران کننده. کتابی کوچک شگفت‌انگیز و وحشتناک. (The Guardian)

- تصویری فوق‌العاده درونی و شخصی از مردی که واقعیت و محدودیت‌های امور ممکن را زیر سوال می‌برد. (Words without Borders)

عتیق رحیمی را بیشتر بشناسیم:

این نویسنده در سال 1962 در شهر کابل متولد شد و امروزه علاوه بر نویسندگی در دنیای سینما نیز چهره‌ی شناخته شده‌ای محسوب می‌شود. زمانی که جنگ‌های داخلی افغانستان آغاز شد، رحیمی تنها 22 سال داشت و مجبور شد به پاکستان بگریزد. پس از این اتفاق با درخواست پناهندگی راهی پاریس شد و زندگی جدیدی در این شهر آغاز کرد.

عتیق به تحصیل در حوزه‌ی سینما پرداخت و آثار درخشانی در کشور فرانسه کارگردانی کرد. رحیمی که رمان خاکستر و خاک را در سال 1996 نوشته بود در سال 2004 نیز فیلمی بر اساس آن کارگردانی کرد و به واسطه‌ی این فیلم توانست جایزه‌ی بخش نگاهی به سوی آینده را در جشنواره‌ی کن به دست آورد. از میان سایر آثار نوشتاری این نویسنده می‌توان به مواردی مانند سنگ صبور، لعنت به داستایوسکی، خاکستر و خاک، تصویر بازگشت و... اشاره کرد.

در بخشی از کتاب صوتی هزار توی خواب و هراس می‌شنویم:

افسر ساکت منتظر ماند تا حساب کتاب بکنم. چرا این بازی احمقانه را شروع کردم؟ هیچ نمیدانم. تکبر کودکانه. دود سیگار را توی صورتم فوت کرد. ریشخند موجود در صدایش در تمام خیابان پیچید: «خب، چی باعث شد نصف شبی، با وجود منع رفت وآمد بیایی این جا؟»

مثل سرباز تربیت شده‌ای پاشنه‌ها را محکم به هم چسباندم و با دست راست سلام نظامی دادم و گفتم: «جناب فرمانده هیچ جا نمی‌روم، قربان. سر راه خانه مادرم هستم.»

فرمانده مادرت را... »

فهرست مطالب کتاب صوتی