معرفی و دانلود کتاب صوتی انسان در جستجوی معنا

معرفی کتاب صوتی انسان در جستجوی معنا

ویکتور فرانکل در کتاب صوتی انسان در جستجوی معنا تجربیات هولناک را که به‌عنوان یک زندانی در اردوگاه‌های کار اجباری نازی‌ها در طول جنگ جهانی دوم تجربه کرده، روایت می‌کند و روش منحصربه‌فرد روان‌درمانی خود را شرح می‌دهد. این کتاب قصد دارد به این سؤال پاسخ دهد که زندگی روزمره در یک اردوگاه کار اجباری چگونه در ذهن یک زندانی عادی منعکس شده است.

درباره‌ی کتاب صوتی انسان در جستجوی معنا

«یک روانشناس اردوگاه کار اجباری را تجربه می‌کند.» این جمله عنوان اولیه‌ی نسخه‌ی آلمانی کتاب صوتی انسان در جست‌وجوی معنا (Man's Search for Meaning) است. «با این وجود به زندگی بله بگو» و «از اردوگاه مرگ تا اگزیستانسیالیسم» نیز عناوین دیگر این کتاب بودند که در چاپ‌های متعدد به ترتیب روی جلد نسخه‌ی آلمانی و انگلیسی نقش بستند. ویکتور فرانکل (Viktor Frankl) نویسنده‌ی این کتاب، تجربیات خود را از خلال زندگی در اردوگاه‌های کار اجباری آلمان نازی به رشته‌ی تحریر درآورده است. تا کنون کتاب‌های بسیاری در این زمینه نوشته شده‌اند اما وجه تمایز این کتاب صوتی با دیگر آثار هم‌رده‌ی خود در این است که در اینجا با یک نویسنده/روانشناس روبه‌رو هستیم. او در طول دو سال زیست سراسر مشقت خود در این شکنجه‌گاه‌های معاصر، توانست به روش‌مندی متفاوتی برای روان‌درمانی دست یابد و نحله‌ی معنادرمانی یا لوگوتراپی را بنیان‌گذاری کند.

ویکتور فرانکل در بخش اول این کتاب صوتی با عنوان «تجربه‌هایی در یک اردوگاه کار اجباری» روایتی دست اول را از زندگی سخت و دهتشناک خود در حد فاصل سال‌های 1942 تا 1945 در کمپ‌های آلمان نازی ارائه می‌دهد. او پس از آن و در بخش دوم کتاب، به شرح ایده‌های علمی در باب معنا و نظریه‌ی منحصربه‌فردش با عنوان «لوگوتراپی» می‌پردازد. به‌طور خلاصه لوگوتراپی فرایندی درمانی است که طی آن یک هدف در زندگی مشخص می‌کنیم و این کار در راستای تقویت احساس مثبت درونی است. سپس با تصور فراگیر و غوطه‌ورانه درباره آن، از موقعیت بغرنج فاصله می‌گیریم، حتی اگر در سخت‌ترین شرایط فیزیکی به سر ببریم. ویکتور فرانکل معتقد است انگیزه‌ی اصلی ما برای زیستن، از خلال جست‌وجو و کاوش برای یافتن معنای زندگی پدیدار می‌شود.

نویسنده‌ی این کتاب صوتی عقیده دارد طبق مشاهداتی که در این سه سال به دست آورده است، زندانیان کمپ‌های اجباری به نحوی سه مرحله‌ی پیاپی را طی می‌کنند: یک) شوک‌زدگی در مرحله‌ی اولیه پذیرش در کمپ، دو) بی‌تفاوتی پس از عادت کردن به حضور در اردوگاه، و سه) واکنش دادن به شرایط موجود از طریق مسخ و دگردیسی شخصیت، بدشکلی اخلاقی، و سرخوردگی در صورت زنده ماندن و رهایی. او از خلال این مشاهدات و پژوهش‌های بعدی خود نحله‌ای را در روان‌درمانی پایه‌ریزی کرد که تا امروز هم با وجود گذشت چندین دهه توسط برخی از روان‌درمانگران به کار گرفته می‌شود.

تا کنون مترجمان بسیاری این کتاب را برای ترجمه کردن برگزیده‌اند اما انتخاب نشر صوتی رادیو گوشه برای این کتاب صوتی ترجمه‌ی مهدی مؤمنی‌نیا بوده است.

نکوداشت‌های کتاب صوتی انسان در جستجوی معنا

• اگر قرار است شما امسال فقط یک کتاب بخوانید، کتاب دکتر ویکتور فرانکل باید همان کتاب باشد. (لس‌آنجلس تایمز)
• این کتاب یکی از بهترین کتاب‌هایی است که تابه‌حال خوانده‌ام. این اثر را حتما باید بخوانند. (سوزان جِفِرز، مؤلف کتاب ترس را احساس کنید ولی به هر حال کارتان را بکنید)
• یک اثر ماندگار از ادبیات بقاء. (نیویورک تایمز)
• کتابی که به من امید و قدرت می‌بخشد. (Anderson Cooper)

کتاب صوتی انسان در جستجوی معنا برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به کتاب‌های حوزه‌ی روانشناسی علاقه دارید، شنیدن این کتاب صوتی را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

با ویکتور فرانکل بیشتر آشنا شویم

ویکتور فرانکل بنیان‌گذار لوگوتراپی، روانشناس و عصب‌شناس نامدار اتریشی بود که در سال 1905 در وین به دنیا آمد. او از 16 سالگی با فروید مکاتباتی در زمینه‌ی روان‌درمانی داشت و بعدتر موفق به دیدار حضوری با او نیز شد. ویکتور فرانکل علاوه بر دریافت مدرک دکترای اعصاب و روان از دانشگاه وین، موفق به کسب 120 دکترای افتخاری از دانشگاه‌های مختلف سراسر جهان نیز شد.

او در جنگ جهانی دوم، برادر، پدر، مادر و همسر باردارش را از دست داد و خودش در چهار اردوگاه مختلف آشویتس اسیر شد. تجربیات هولناک ویکتور فرانکل در زمان اسارت به او کمک کردند تا مکتب «معنادرمانی» را پایه‌ریزی کند. «پزشک و روح» عنوان کتاب دیگری از اوست که به فارسی نیز ترجمه شده است.

در بخشی از کتاب صوتی انسان در جستجوی معنا می‌شنویم

آخرین روزمان در اردوگاه فرا رسید. با نزدیک شدن خط حمله‌ی جنگ به اردوگاه، تقریباً همه‌ی اسرا به اردوگاه‌های دیگر منتقل شدند. مسئولین اردوگاه، کاپوها و آشپزها، همه و همه فرار کرده بودند. در آن روز دستور داده شد که اردوگاه باید تا پیش از غروب آفتاب به‌کلی تخلیه شود. حتی اندک افرادی که جا مانده بودند، همچون بیماران، چند پزشک و تعدادی پرستار، باید آن جا را ترک می‌کردند. شب همان روز، مقرر شد که اردوگاه به آتش کشیده شود. بعدازظهر، هنوز خبری از کامیون‌های حمل بیماران نبود. در عوض، دروازه‌های اردوگاه ناگهان بسته شد و سیم‌های خاردار به دقت زیر نظر گرفته شد. در نتیجه دیگر هیچ‌کس نمی‌توانست به فکر فرار باشد. انگار سرنوشت اسرای باقی‌مانده با سوختن در اردوگاه مقدر شده بود. در آن شرایط من و دوستم دوباره برای فرار مصمم شدیم.

به ما دستور داده شد تا جسد سه تن از افراد را در آن سوی سیم‌های خاردار دفن کنیم. ما دو نفر تنها افراد نیرومند باقی‌مانده در اردوگاه بودیم که توانایی این کار را داشتیم. تقریباً همه‌ی اسرا در اتاقک‌هایی که همچنان مورد استفاده بود ساکن بودند. همه‌شان مغروق در هذیان و تب دمر خوابیده بودند. ما همان موقع نقشه‌مان را چیدیم.

فهرست مطالب کتاب صوتی