معرفی و دانلود کتاب صوتی ادیپ در جاده

معرفی کتاب صوتی ادیپ در جاده

کتاب صوتی ادیپ در جاده اثر برنده‌ی جایزه‌ی آنتیگون از آنری بوشو، روانشناس، حقوق‌دان و نویسنده‌ی نام‌آشنای بلژیکی است. بوشو در این کتاب، از طریق کنکاش‌های روانشناختی، به بازسازی هنرمندانه‌ای از ادیپِ شهریار، قهرمان نمایشنامه‌ای از سوفوکل، دست زده و در خلالِ آن، به موضوعات به‌روزی مانند گونه‌گونیِ فرهنگی، روان‌درمانی، فمینیسم و... پرداخته است.

درباره‌ی کتاب صوتی ادیپ در جاده

آنری بوشو (Henry Bauchau) در کتاب صوتی ادیپ در جاده (Oedipus On the Road) داستانِ ادیپ شهریار، اثر سوفوکل، نمایشنامه‌نویسِ یونانی را بازآفرینی کرده و روایتی کم‌نظیر را از سرگشتگی‌ها و حیرانی‌های قهرمان داستانش به تصویر کشیده است؛ قهرمانی که نادانسته پدرش را به قتل می‌رساند و ناآگاهانه با مادرش وصلت می‌کند و آن هنگام که چشمانش به این حقایق تلخ و غیرقابل‌باور گشوده می‌شود، از فرط اندوه و حیرانی، چشم‌های خود را کور می‌کند و قدم به راهی می‌گذارد که پایانی را برایش متصور نیست.

در نمایشنامه‌ی سوفوکل، که آنری بوشو اثر خود را از روی آن تقریر کرده است نیز چنین داستانی وجود دارد: پدر و مادر ادیپ درمی‌یابند که در تقدیر فرزندشان کشتنِ پدر و همبستری با مادر نوشته شده است و چنین تقدیر و سرنوشتی، آن‌قدر ظالمانه و دوزخی‌ست که کودک را شایسته‌ی زیستن نمی‌دانند. از این رو، ادیپ را در کودکی به دست چوپانی می‌سپارند تا جانش را بستاند اما چوپانِ دل‌رحم که از پس اجرای چنین فرمانی برنمی‌آید، او را به نزد چوپانی دیگر می‌فرستد. چوپانِ دوم، ادیپ را نزد شاه آن کشور می‌برد و ادیپ در دربار شاه رشد می‌یابد و چون از طریق هاتفان، از سرنوشت خود آگاه می‌شود، دربار را ترک کرده و می‌گریزد. در راه به پیرمردی می‌رسد و ناآگاهانه بر سر جدالی، او را که پدر واقعی‌اش است، از پای درمی‌آورد. سپس به سوی شهر تِب روانه می‌شود و به‌معمای ابوالهول، پاسخ می‌دهد و در پاسداشتِ این پاسخ، شهریاریِ آن دیار به او بخشیده شده و دست ملکه، که مادر واقعیِ اوست، در دستانش نهاده می‌شود. اما ناگهان مصیبت مرگ و طاعون بر شهر وارد می‌شود و چون علت را از کاهنان جویا می‌شوند، پاسخ می‌گویند که مصیبت از جانب گناهکاری از ساکنانِ این شهر است که گناهانش نابخشودنی است. از پسِ کشمکش‌های فراوان، ادیپ سرانجام لب به اعتراف می‌گشاید و در هنگامه‌ی استیلای اندوه و رنج، چشم‌های خود را کور می‌کند.

هانری بوشو در کتاب صوتی ادیپ در جاده، برخلاف دیگر بازخوانی‌ها و بازآفرینی‌ها از تراژدیِ سوفوکل، تفسیر مجددی از آن ارائه نکرده؛ بلکه در این اثر پسافرویدی و روان‌شناختیِ خود، به‌شیوه‌ای تحسین‌آمیز، محیط اجتماعیِ آن دوران را با نمادهای زندگی امروزی تلفیق کرده و از میانِ گفت‌وگوهای ادیپ با چوپانان، شکارچیان و راهزنانی که در طول مسیر می‌بیند، با هوشمندی به مسائل و معضلات امروزی پرداخته است. بوشو برای داستانِ سوفوکل، ادامه‌ای متصور است. او ادیپ را که دیگر جایی برای خود در قصر نمی‌بیند، راهی سفری به ناکجا می‌کند، اما آنتیگون، یکی از دو دخترِ او، به وی این اجازه را نمی‌دهد که به‌تنهایی به این سفر برود. آن دو در میانه‌ی این راه است که با کلیوسِ راهزن آشنا می‌شوند. ادیپ در اثر بوشو، دیگر همان فردی نیست که قهرمانانه با سرنوشتِ محتومِ خود دست به گریبان باشد؛ بلکه در عین حال، سائل، مجسمه‌ساز، آوازخوان یا فردی بسیار عادی نیز هست. برای او، سفر و جاده، فرصتی است تا هم‌زمان با طیِ طریق، به‌زندگیِ خود از منظری دیگر بنگرد. ادیپِ بوشو، شخصیتی چندوجهی و پیچیده دارد که مقرر شده از پسِ فرازونشیب‌های فراوان روحی و جسمی به شناختی ژرف و هستی‌شناسانه درباره‌ی خود دست یابد و در پایان، همانند همتای باستانیِ خود، پس از تطهیر، به آرامش برسد.

کتاب ادیپ در جاده را سعید صادقیان و نجما طباطبایی به فارسی ترجمه کرده‌اند و نشر آموت آن را به چاپ رسانده است. نسخه‌ی گویای این اثر را به همت نشر صوتی آوانامه و با خوانش حامد فعال می‌شنوید.

نکوداشت‌های کتاب ادیپ در جاده

• کتاب ادیپ در جاده، رمانی مدرن، غنی و چند وجهی است. (Barnes & Noble)
• ادیپ در جاده اثری درخشان و موفق است. (Libre Blegique)
• کتاب ادیپ در جاده، حاوی داستانی منحصربه‌فرد و به شیوه‌ی خیره‌کننده‌ای زیباست. (Goodreads)
• ادیپ در جاده کتابی به‌یادماندنی، بدیع، تکان‌دهنده و متهورانه است. (New York Times)

کتاب صوتی ادیپ در جاده برای چه کسانی مناسب است؟

شنیدنِ کتاب صوتی ادیپ در جاده را به تمامی علاقه‌مندانِ بازآفرینی‌های انجام شده از تراژدی‌های یونان باستان و همین‌طور آثار روان‌شناختی و فلسفی پیشنهاد می‌کنیم.

در بخشی از کتاب صوتی ادیپ در جاده می‌شنویم

زخم‌های چشمان ادیپ، که مدت‌های مدید از آن‌ها خون روان بود، التیام می‌یابند. دیگر بر گونه‌هایش جریان آن اشک‌های تیره نمایان نیست، اشک‌هایی که ترس را چنان القا می‌کنند که گویی از خونِ خودِ شما سرچشمه گرفته‌اند. آشفتگیِ عجیبی که پس از مرگ ژوکست در کاخ حاکم بود، محو می‌شود. کرئون آیین و مراسم را دوباره برپا کرده است اما همه در تِب، دوام شکافی پنهان و خطرناک را حس می‌کنند. ادیپ زمانی دراز، نزدیک به یک سال را، به درک واقعه می‌گذراند، هرچند پسرانش بی‌قرارند و با هم نزاع می‌کنند یا گهگاه هیاهوی تیره‌بختیِ خاموشی از شهر برمی‌خیزد، اما سکان‌دار قدرت، کرئون، صبور است، همچنان صبور. او می‌داند روزی خواهد آمد که ادیپ دیگر نمی‌تواند منتظر بماند. منتظر چه چیز؟

آن شب، دیگر ادیپ در خواب، مرغِ دریاییِ بزرگِ سفیر را بر فراز کورنت نمی‌بیند که تصویرش را تا اینجا، به او اجازه داده است گذر بی‌فرجام دقایق را تحمل کند. در آسمانش، عقابی پروازکنان، ستارگان را آشکار و نهان می‌کند. با حرکتی باشکوه به‌سوی زمین شیرجه می‌رود. وقتی نزدیک ادیپ می‌شود، برای ترساندن طعمه‌اش، بال‌های خود را با صدایی مهیب به هم می‌زند. این طعمه، ادیپ است. او جست‌وخیز می‌کند، از چنگال عقاب فرار می‌کند. تمام نیروهایش هوشیار، بیدار شده، آماده‌ی مبارزه است.

فهرست مطالب کتاب صوتی