معرفی و دانلود کتاب صوتی مغز اندرو

معرفی کتاب صوتی مغز اندرو

کتابی که از سوی نشریات مختلفی همچون تلگراف، اسلیت و غیره، یکی از بهترین کتاب‌های سال لقب گرفته؛ ای ال دکتروف در کتاب صوتی مغز اندرو، روایتی پیچیده و درهم‌تنیده از افکار و خاطرات مردی به نام «اندرو» را روایت می‌کند که دانشمند علوم شناختی است و حالا بر مبل راحتی مطب روان‌شناسش دراز کشیده و پرده به پرده، از آنچه در سرش می‌گذرد حرف می‌زند...

درباره‌ی کتاب صوتی مغز اندرو

دانه‌های برف، آرام و رقصان از آسمان راهشان را به لبه‌ی کلاه مرد که تنها با نوزادی در بغل روبه‌روی در یک خانه منتظر ایستاده، باز می‌کنند. هوا بسیار سرد است و با باز شدن در خانه، لایه‌ای از بخار بر روی عینک مرد می‌نشیند. گرچه حالا قیافه‌اش مضحک شده، اما حداقل دیگر مجبور نیست هنگام گفتن این جملات به چشم‌های نوزادش، یا به چشم‌های «مارتا» که در آستانه‌ی در ایستاده نگاه کند. روایت خاطرات به اینجا که می‌رسد، زاویه دید مرد از اول‌شخص به سوم‌شخص تغییر می‌کند تا به اندازه‌ی یک زاویه دید هم که شده، خود را از درد و رنج آن لحظات دور کند...

ای ال دکتروف (Edgar Laurence Doctorow) در کتاب صوتی مغز اندرو (Andrew's Brain) که آخرین رمان وی پیش از مرگش محسوب می‌شود، معجونی از خاطرات را روایت می‌کند؛ شالوده‌ی مغز شلوغ و درهم‌ریخته‌ی یک دانشمند علوم شناختی که حالا از بابت وخیم شدن اوضاع ذهن پریشانش، روی مبل مطب روان‌شناسش دراز کشیده و اجازه می‌دهد این افکار و خاطرات راهی به بیرون پیدا کنند.

در این داستان، «اندرو» تک‌گو و راوی اصلی است. گرچه دکتر گاهی با دادن نظری یا پرسیدن سؤالی، روایتش را منسجم‌تر می‌کند، اما در نهایت این اندرو و احساساتش هستند که تصمیم می‌گیرند از جایی به‌جای دیگر یا از زمانی به زمانی دیگر بپرند و پرده‌های مختلفی از نمایش زندگی‌اش را نشان بدهند. روایت اندرو چیزی شبیه به سقوط بر روی شاخه‌های یک درخت است؛ لحظه‌ای به خاطره‌ای مجال بروز می‌دهد و یک دم بعد، گویی بر شاخه‌ی دیگری افتاده باشد، به سراغ فکری می‌رود که ذهنش را مشغول کرده. گرچه چنین شیوه‌ی روایتی ممکن است بی‌نظم و نامنسجم به نظر برسد، اما آشنا بودن احساسات و افکار و دغدغه‌های اندرو - حتی زمانی که به‌عنوان یک دانشمند، سؤالات علمی پیچیده‌ای را مطرح می‌کند - دست شنونده را می‌گیرد و منطقی را که در این توالیِ پریشان نهفته است را به او نشان می‌دهد.

روایت اندرو از جایی شروع می‌شود که با نوزادش، «ویلی»، در میان برف ایستاده بود و در دل دعا می‌کرد مارتا، همسر سابقش، به درخواست کمکش پاسخ مثبت بدهد. همسر جوانش «بریونی» در حادثه‌ای از دنیا رفته بود و این سلسله بداقبالی‌های مکرر او را به جایی رسانده بود که از فرط ناتوانی و بیماری، توان مراقبت از نوزادشان را که هیچ، حتی توان مراقبت از خود را نیز نداشت. در میان این عجز و استیصال تنها راهی که به ذهنش رسید این بود که از مارتا کمک بخواهد؛ مارتایی که هنوز هم از او متنفر بود و مرگ کودکشان را از چشم او می‌دید. شاید دل مارتا برای این موجود کوچک و بی‌گناهی که در میان آغوش پدرش به خواب رفته بود می‌سوخت و قبول می‌کرد در نگهداری از او به اندرو کمک کند، اما این موضوع چیزی نبود که شوهر مارتا بتواند آن را بپذیرد...

کتاب صوتی مغز اندرو کاری از نشر صوتی رادیو گوشه و انتشارات بیدگل است. این کتاب را با ترجمه‌ی محمدرضا ترک تتاری و روایت حمید محمدی در اختیار دارید.

نکوداشت‌های کتاب مغز اندرو

• اثری که لحنی مطمئن و خیره‌کننده دارد. (ایندیپندنت)
• کتاب درخشانی که ذهنتان را درگیر می‌کند و طیف گسترده‌ای از سبک‌ها را دارد؛ طنز، رمانس، تراژدی و تأملات فلسفی. (ساندی تایمز)
• سی‌ونه سال پس از «رگتایم»، ای ال دکتروف هنوز هم در اوج است؛ همچنان جاه‌طلب، پیچیده، صمیمی و گفتگومحور. (گاردین)
• ای ال دکتروف یک مشاهده‌گر درخشان و دقیق است... او دارای استعداد شاعری است. (Times Literary Supplement)
• جاه‌طلبانه و به‌دقت پرداخته شده، با طرح پرسش‌هایی که به عمق هویت و داستان‌پردازی نفوذ می‌کنند. (دیلی میل)

کتاب صوتی مغز اندرو برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب را به طرفداران رمان‌های روان‌شناختی و فلسفی از ادبیات آمریکا پیشنهاد می‌کنیم.

در بخشی از کتاب صوتی مغز اندرو می‌شنویم

کلاه بیس‌بال سرش بود و موهای بلوند دم‌اسبیش رو از سوراخ کلاه رد کرده بود. با ساق پای قوی و ستبر زنونه‌اش جلوتر از من قدم برمی‌داشت، و من برای اینکه عقب نیفتم، وقت نداشتم تو ظاهرش دقیق بشم. طوری که بعضی لحظات نگران می‌شدم که نکنه داره از من فرار می‌کنه؟ به خصوص موقعی که خودش رو از صخره‌ها بالا می‌کشید و تخته سنگی رو تکیه‌گاه می‌کرد یا دستش رو به سنگی براومده گیر می‌داد. به این ترتیب بالا و بالاتر می‌رفتیم. مسیر شبیه طی طریق رازآلود تبتی‌ها بود برای رسیدن به مرتبه‌ی پذیرش بودایی. پذیرش امور،‌ همون‌طور که واقعاً هستند. در سکوت و بدون هیچ کلامی.

فهرست مطالب کتاب صوتی