معرفی و دانلود کتاب صوتی شب به خیر غریبه

معرفی کتاب صوتی شب به خیر غریبه

«تنهایی می‌تواند در انزوایی شیرین و توأم با غم و غصه خلاصه شود. بی‌کسی و غریبی جزیره اما از جنس انزواست، انزوایی در میان باد و موج‌های سهمگین» مکایا بی گالت در کتاب صوتی شب به خیر غریبه که نامزد دریافت جایزه‌ی شرلی جکسون نیز بوده، داستان تنهایی خواهر و برادری را روایت می‌کند که ناگاه با آمدن یک غریبه از آن سوی دریا دگرگون می‌شود. نگار نیکدل این کتاب صوتی دلهره‌آور و پر رمز و راز را با صدایی دل‌نشین برای شما روایت کرده است.

درباره‌ی کتاب صوتی شب به خیر غریبه

هر وقت صدای آلبوم قدیمی نینا سیمون در خانه می‌پیچید می‌دانست که هوا پس است. که یعنی لوکاس دوباره دلتنگ و رنجیده خاطر است و جایی در اتاق‌های خانه، دستگاه پخش را در بغل گرفته و به عمق غم‌هایش فرو رفته است. اگر چنین می‌شد دیگر سخت می‌توانست او را به لحظه‌ی حال برگرداند. دیگر حتی سورهای کوچک و ساده‌ی دونفریشان با صدف و ذرت پخته و سس کره و لیمو هم سرحالشان نمی‌آورد. امروز هم یکی از آن روزها بود...

مکایا بی گالت (Miciah Bay Gault) در کتاب صوتی شب به خیر غریبه (Goodnight Stranger) داستان خواهر و برادری را روایت می‌کند که با هم در خانه‌ی پدریشان، در میان یک جزیره زندگی می‌کنند. جزیره گرچه زیباست اما زرق و برق آن‌چنانی ندارد. کلش سرجمع دو وجب است که خانه‌ی ساکنان و چند مغازه‌ی ساده و ضروری را در خود جای داده است. با همه‌ی این‌ها باز هم پای توریست‌ها به این محل باز می‌شود؛ آدم‌های ماجراجویی که برای یافتن چیزهای تازه،‌ به هر جای ناشناخته‌ای سرک می‌کشند.

لیدیا هم در لنگرگاه همین جزیره کار می‌کند و کارش راهنمایی توریست‌هاست. زندگیش سرشار از حس متناقضی از تنها بودن و نبودن است؛ از طرفی در جزیره‌ای زندگی می‌کند که در آن به دنیا آمده و همه‌ی اهالی‌اش را می‌شناسد، از طرفی میان این همه آشنا احساس غریبی می‌کند و دلش می‌خواهد برود تا بتواند آن سوی دریا را هم ببیند؛ جایی که برج‌های سربه‌آسمان کشیده و مردمانی پرجنب‌وجوش دارد، جایی که می‌توان در آن پیشرفت کرد و چیزهای تازه را تجربه کرد،‌ جایی که زندگی جریان دارد. اما حالا در 28 سالگی همچنان پایبند این جزیره و برادرش لوکاس است. لوکاسی که از بچگی، اضطرابی بیمارگونه نسبت به مردم داشت و همین هم او را نیازمند مراقبت لیدیا می‌کرد.

لوکاس مثل یک مرد بالغ سر کار می‌رفت و برای هردویشان غذا می‌پخت. کارهای خانه را انجام می‌داد و در زمان فراغت هم موسیقی گوش می‌داد. اما توان روبه‌رو شدن با مردم را نداشت. صحبت با متصدی بانک برایش کابوس بود و تقریباً هیچ‌وقت دستش تلفن را لمس نکرده بود. هیچ دوستی نداشت و از دیدن آدم‌ها و به خصوص غریبه‌ها در حریم خانه چنان آشفته می‌شد که فوراً خود را در اتاقش حبس می‌کرد. اگر لیدیا نبود که مراقبش باشد،‌ خریدهای خانه را بکند و هرکاری که به خارج از خانه مربوط است را انجام دهد، حتماً تا الان از تنهایی مرده بود. پدرومادرشان، و برادر نوزادشان که او را «بیبی بی» صدا می‌زدند سال‌ها پیش مرده بودند و حالا آن دو در این دنیا تنها یکدیگر را داشتند.

به تازگی هوای رفتن از جزیره و درس خواندن در دانشگاه به سر لیدیا زده بود. نمی‌دانست اگر برود باید با لوکاس چه کند ولی می‌دانست که دیگر نمی‌تواند بیش از این خود را پایبند این جزیره کند. جرئت این را نداشت که موضوع رفتن را به لوکاس بگوید. دلش آشوب بود و به دنبال راهی می‌‌گشت که خود را از زیر بار این فشار رها کند که پای غریبه‌ای به جزیره باز شد... غریبه‌ای که شباهت چندانی به توریست‌ها نداشت و جوری رفتار می‌کرد که گویی تمام جزیره را می‌شناسد.

لیدیا ناخودآگاه راه تخلیه‌ی آن فشار را در آرامش وجود این مرد غریبه می‌دید. غریبه‌ی مرموزی که همه‌چیز را در مورد جزیره و آن‌ها و زندگیشان می‌دانست اما هرگز پایش را پیش از این آنجا نگذاشته بود. زمانی که لوکاس برای اولین بار با مرد غریبه که کول نام داشت روبه‌رو شد اتفاق عجیبی افتاد؛ او که با هیچ غریبه‌ای ارتباط نمی‌گرفت، ناخودآگاه به سمت کول کشیده شد و به لیدیا گفت که این مرد، همان برادر مرده‌شان بیبی بی است که در جسم این مرد به زندگی برگشته است...

کتاب صوتی شب به خیر غریبه کاری از نشر صوتی رادیو گوشه و انتشارات بیدگل است. این کتاب را با ترجمه‌ی آرش افراسیابی و روایت نگار نیکدل در اختیار دارید.

جوایز و نکوداشت‌های کتاب شب به خیر غریبه

• نامزد دریافت جایزه‌ی شرلی جکسون (2019)؛
• معرفی شده توسط Entertainment Weekly به عنوان کتاب‌‌های جدیدی که باید در ماه جولای خواند؛
• نامزد جایزه‌ی Center for Fiction برای اولین رمان؛
• نامزد جایزه‌ی سالانه‌ی Poets & Writers برای اولین رمان.

نکوداشت‌های کتاب شب به خیر غریبه

• یکی از بهترین تریلرهای ادبی است که امسال خواهید خواند؛ از همان صفحه‌ی اول جذب آن شدم. (کازموپولیتن)
• جایی ارواح شرلی جکسون و هنری جیمز لبخند می‌زنند، زیرا یک نویسنده‌ی جوان فوق‌العاده با استعداد به راه آن‌ها پیوسته است. (جورج ساندرز)
• واکنش‌های احساسی شخصیت‌های تاثیرگذار گالت به داستان او – با رازهای خانوادگی و خشونت‌های غیرمنتظره‌اش – عمقی روان‌شناختی و نادر می‌بخشد. (بی‌بی‌سی)
• میخکوب‌کننده... تأملی پرهیجان در مورد بسیاری از راه‌هایی که گذشته، چه به‌صورت آگاهانه و چه ناخودآگاه، حال را شکل می‌دهد. این رمان با فانتزی معاشقه می‌کند اما در نهایت به واقعیت‌های بنیادی باد، جزر و مد، و پایه‌های فرسوده‌ی حافظه متصل می‌ماند. (بوک لیست)

کتاب صوتی شب به خیر غریبه برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب را به علاقه‌مندان رمان‌های تریلر و پرتعلیق از ادبیات آمریکا پیشنهاد می‌کنیم.

در بخشی از کتاب صوتی شب به خیر غریبه می‌شنویم

گفتم: «دیرم شده باید برم» اما به درگاهی خانه که رسیدم سرم را برگرداندنم: «بیا امشب سر خودمونو گرم کنیم... خودمون دوتایی. نمی‌دونم چجوری مثلاً... مثلاً یه شام درست حسابی درست کنیم. یا هر کار دیگه‌ای.» گفت: «می‌خوای صدف بگیرم؟»

- آره آره اصلاً بیا مهمونی بگیریم، خودمون دوتا.

از کنار ساحل و با عجله کنار اسکله رفتم. آسمان بالای سرم می‌درخشید. انگار که توی کاسه‌ی صدفی قدم می‌زدم. خانه‌ی قایقی با تنبلی روی آب بالا و پایین می‌رفت. هواصیل سفید روی آب‌های کم‌عمق می‌خرامید و اینجا و آنجا روی هر تخته‌سنگی مرغ ماهی‌خواری نشسته بود. از کنارشان که می‌گذشتم به نوبت سر برمی‌گرداندند و نگاهم می‌کردند. گلویشان باد کرده بود انگار یک رشته مروارید بلعیده باشند.

فهرست مطالب کتاب صوتی