معرفی و دانلود کتاب زندانی
برای دانلود قانونی کتاب زندانی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب زندانی
کتاب زندانی یک اثر جنایی و عاشقانه به قلم فریدا مک فادن است و روایتی جذاب و خواندنی از لحظات حساس، هیجانانگیز و ویژهی یک زندانی امنیتی در آمریکاست. بروک، دختر پرستاری است که بهعنوان مراقب، در یکی از زندانهای امنیتی استخدام شده. همهچیز در داستان خوب و آرام است تا اینکه او، شین را میبیند! یک زندانی خطرناکِ متهم به قتل که البته در گذشته عشق دیرین بروک در مدرسه بوده!
دربارهی کتاب زندانی
داستان از توصیف قوانین یکی از زندانهای فوق سری آمریکا شروع میشود. راوی، این زندان را بهنسبت زندانهای دیگر با قوانین سختگیرانه و چارچوبهای ویژه توصیف میکند. در این زندان مردانه که حداکثر موارد امنیتی برای آن در نظر گرفته شده، بروک سالیوان بهعنوان پرستار و مراقب استخدام شده و در اولین روز کاری به او گوشزد میشود که با همهی زندانیان محترمانه رفتار کند، بههیچعنوان اطلاعات شخصی هیچکدام از زندانیها را فاش نکند و ازهمهمهمتر از هرگونه صمیمیت و معاشرت بیشازحد با زندانیان خودداری کند.
در کتاب زندانی (The Inmate) قوانین تعریفشدهی رییس زندان، با ورود بروک زیر پا گذاشته شده و او با یکی از خطرناکترین زندانیان ارتباطی صمیمی و نزدیکی پیدا میکند. اما ارتباط این دو نفر فقط به لحظهی اکنون و محیط زندان محدود نمیشود و به سالها قبل برمیگردد؛ زمانی که هر دو در یک دبیرستان درس میخواندند و بروک که حالا پرستار شده، شیفتهی شین بوده! شین سالهاست به دلیل انجام قتلی وحشتناک، عمرش را در زندان سپری میکند و پیچیدگی و شگفتانگیزی ماجرا از زمانی شروع میشود که متوجه میشویم کسی که علیه شین شهادت داده است، بروک همان دختر پرستار و عاشقپیشه بوده!
فریدا مک فادن (Freida McFadden) شخصیتپردازیهای داستانش را بسیار ظریف، ویژه و با دقت نظر انجام داده است. در قسمتی از داستان خواننده درگیر افکار شرطیشدهی بروک میشود و میتوان بهعنوان تنها نقطهضعف این داستان هیجانانگیز آن را ذکر کرد. افکار بروک سیر تعلیق منفی را در خواننده پدیدار میکند. نویسنده در طرح شخصیتها به نکاتی توجه کرده که در عین ایجاد تفاوت در شخصیتهای داستان، وحدت و یکپارچگی ویژهای را میان آنها و عناصر داستانش بهوجود میآورد. چهار شخصیت اصلی در داستان کتاب زندانی وجود دارند؛ بروک سالیوان پرستاری که به زندان راهیافته، بهتازگی والدینش را از دست داده و حالا بعد از سالها به خانهی پدریاش بازگشته و وارث خانه و البته مادر پسری به نام جاش سالیوان است.
شخصیت مهم و تاثیرگذار بعدی در داستان، شین نیلسون، فرد زندانی، است که حالا بروک پرستار او شده. شین متهم به قتل سه نفر از دوستانش است و در پروندهی او تلاش برای قتل دوستدخترش نیز ثبت شده است. تیم ریس هم یکی از دوستان بروک و شین و از شاهدان آن شبی است که شین سه نفر از دوستانشان را کشته. عنصر اصلی و مفهومی که داستان بر اساس آن شکل گرفتهاست، بازگشتن و رجعت است. تقدیر بعد از سالها شخصیتهای اصلی را مقابل یکدیگر قرار میدهد و همهی آنها به صحنه و شرایط آن شب بازمیگردند. این یکی از تکنیکهای نویسندگان مدرن است که یک مفهوم را در ابعاد و اشکال مختلف در داستان میگنجانند. بازگشت شبیه ردپایی در صحنهها، توصیفها، رفتار شخصیتها و حتی شکل پوشش در جریان است.
فریدا مک فادن با طراحی شخصیتهای مشکوک در یک فضا با قوانین سخت و پیچیده مانند زندان، تعلیق و هیجان را به میزان زیادی در خواننده بهوجود آورده و خواننده را مدام در حدس زدن راجع به پایانبندی داستان به چالش میکشند. آنچه در نشریات ادبی متعدد از این نویسنده گفته شده، اشاره به همین تکنیک تکرارشونده و تمرکز او بر شخصیتپردازی داستان در کتابهای دیگرش است.
توصیفات صحنه مناسب و ایجاد کشمکش و گرهافکنی که از عناصر مهم ادبیات داستانی بهشمار میرود، در نوع روایت کتاب زندانی کاملا مشهود است و از ویژگیهای متمایزکنندهی این اثر محسوب میشود. کتاب زندانی را عباس زیدی زاده ترجمه کرده و نشر نارون دانش عهدهدار چاپ و نشر آن بوده است.
در نکوداشت کتاب زندانی
- یک اثر کاملاً سرگرمکننده که همه آنچه را خوانندگانش انتظار دارند ارائه میدهد. یک تریلر روانشناختی مستقل و پرتنش با پیچشها و چرخشهای غیرمنتظره فراوان که خواننده را تا لحظهی آخر مجذوب داستان میکند. (Booklist)
کتاب زندانی برای چهکسانی مناسب است؟
مطالعهی این کتاب برای افرادی که به ادبیات داستانی آمریکا در ژانرهای جنایی، معمایی و عاشقانه علاقهمندند، مناسب است.
در بخشی از کتاب زندانی میخوانیم
وقتی با تویوتا آبی قدیمی خود به سمت خیابان منزل پدری راه میافتم، در کیف دستیام کارت شناسایی چندلایه برای زندان راکر دارم. دوروتی هشدار جدی داد که اجازه ندهم به دست افراد نااهل بیفتد، اما با امتیازات دسترسی که من دارم، مطمئنم که تنها کاری که میتوان با آن انجام داد سرقت کمی چسب یا استفاده از توالتش است. بااینحال، با جان و دل ازش محافظت میکنم.
بااینکه یک دهه پیش با حال بدی این شهر را ترک کردم، اما چه کنم که عاشق راکر بودم. این شهر زیباست تا چشم کار میکند هر گوشهاش درخت است و خانههای قدیمی زیبا، با همسایههایی که وقتی در خیابان مثلاً کوئینز از کنارت رد میشوند، چشم ازت برنمیدارند. شب که میشود و به آسمان نگاه میکنی، میتوانی به جای چندتا چراغ چشمکزن که احتمالاً هواپیما هستند، صورتهای فلکی را قشنگ ببینی.
اینجا دقیقاً همان جایی است که یک کودک باید در آن بزرگ شود. این دقیقاً همان چیزی است که خانواده کوچک من به آن نیاز داشتند. بیرون از پارکینگ دو ماشینه پارک میکنم، پارکینگی که متعلق به آن قدیم هاست، زمانی که بابا و مامانم در پارکینگ پارک میکردند و من مجبور بودم خیابان پارک کنم. ترک عادت موجب مرض است. هنوز هم فکر میکنم که خانه آنهاست، هرچند دیگر نیست. اینجا مال من است – همهاش مال من است. هرچه باشد هردوتاشون مردند.
قفل در را که باز میکنم، صدای تلویزیون به همراه بوی پخت گوشت داخل سالن میپیچد. چشمانم را میبندم و برای لحظهای خودم را در دنیای دیگری تصور میکنم که پیش خانوادهام میآیم و همسرم را در آشپزخانه در حال پختن شام میبینم. اما البته، این یک خیال بیشتر نیست. هرگز در زندگیام همسری نداشتهام که برایم شام بپزد. پیش خودم گفتم چه میشود که همسری داشتم که این کار را میکرد. به لطف پرستار بچه که خیلی هم مهربان است بوی لذیذ شام در خانه پیچیده بود.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب زندانی |
نویسنده | فریدا مک فادن |
مترجم | عباس زیدی زاده |
ناشر چاپی | انتشارات نارون دانش |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 303 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-276-670-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان جنایی و معمایی خارجی |
نمیشه به خاطر شباهتش به کتاب بخش دی ازش ایراد گرفت چون این اول منتشر شدع و اینکه وقتی یک نویسندهای ۲۰ تا کتاب مینویسه شباهتها انکار ناپذیره.
این کتاب همراه بخش دی و همکار برترین کتابهای مک فادنن.
این کتاب شخصیت پردازیهای عالی داره و همراه پایانی غیر قابل پیش بینی.
از ابتدا داستان هیجان اینکه چطور تموم میشه و قاتل واقعی کیه ذهنت رو درگیر میکنه و امکان نداره حدس بزنی.
همچنین یک هیجان هم برای مک فادن خوانها داره که اونم این هستش که اخرش چه غافل گیری داره!
چون مک فادن برای همه کتاب هاش غافل گیری در نظر میگیره.
روند داستان خوب بود ریتم مناسبی داشت و اثلا کش نمیداد.
ایرادات جزئی هم داره مثلا کمی دور از انتظاره که براک دقیقا توی یک بازه زمانی همه هم کلاسیها و دوستان قدیمیش رو ملاقات کنه و داستان پیش بره. مثلا دیدار با شین. تیم. کلی. افسر هانت و....
خطر اسپویل (لو رفتن داستان)
و اینکه چرا جاش به این شک کرد که تیم پدرشه (که هیچ شباهتی بهش نداره) ولی شک نکرد شین که به قول خود نویسنده کپی جاش هست پدرشه؟
اینها همشون ایرادات کوچکی هستند ولی کتاب عالی بود حتما بخونید.