معرفی و دانلود کتاب رژه خاموش

معرفی کتاب رژه خاموش

کتاب رژه خاموش، فینالیستِ جایزه‌ی ادگار، رمانی است جنایی معمایی نوشته‌ی کیگو هیگاشینو که نقش اصلی آن کارآگاه گالیله است؛ استاد فیزیکی که درگیر پیچیدگی‌ها و دروغ‌ها و انگیزه‌های پنهان شده است. دختری جوان و معروف بدون هیچ ردی غیب شده است و حالا کارآگاه گالیله با هوش و ذکاوت بالای خود باید پرده از این راز و رمز گروهی از مظنونین بردارد و ماجرای پشت پرده‌ی غیب شدن این دختر جوان را کشف کند.

درباره‌ی کتاب رژه خاموش

کیگو هیگاشینو (Keigo Higashino) در کتاب رژه خاموش (Silent Parade) ماجرای غیب شدن دختری جوان و معروف را روایت می‌کند. اسکلت این دختر جوان که بدون هیچ ردی گم‌وگور شده بود، سه سال بعد از این ماجرا در لابه‌لای خاکسترهای خانه‌ای سوخته و با خاک یکسان شده، کشف می‌شود. در این ماجرا، مظنونی وجود دارد و شواهدی ظاهراً قانع کننده‌ هم دال بر گناهکار بودن او در دست هست، اما هیچ کدام محکمه پسند نیستند. ضمناً این اولین باری نیست که او را مظنون به قتل دختری جوان می‌دانند. او نزدیک به بیست سال پیش محاکمه و به علت کمبود شواهد و مدارک کافی آزاد شد. کارآگاه سربازرس کوساناگی، دوست دوران دانشگاه کارآگاه گالیله، هر جفت این پرونده‌ها را بر عهده داشته.

محله‌ای که این دختر جوان در آن به قتل رسیده، برای جشن خیابانی سالیانه‌اش شهرت دارد که در آن، رژه می‌روند. در حین رژه، فرد مظنون به شکل غیرمنتظره‌ای کشته می‌شود. مرگ او به طرز مشکوکی ساده و عادی به نظر می‌رسد، تمام افرادی که انگیزه‌ی خوبی برای انجام این قتل دارند، توجیه موجه و محکمه پسندی ارائه می‌کنند. حال، کارآگاه سربازرس کوساناگی باری دیگر پیش دوست دوران دانشگاهش، مانابو یوکاوا، معروف به کارآگاه گالیله، می‌رود و از او برای حل این پرونده‌های قتل کمک می‌گیرد. کارآگاه گالیله که هرازگاهی به اداره‌ی پلیس رفته و به آن‌ها مشاوره می‌دهد، درخواست دوستش را پذیرفته و در این مسیر به او کمک می‌کند.

کیگو هیگاشینو در طول ماجرای کتاب رژه خاموش، چند اتفاق غیرمنتظره و پیچیده را رو می‌کند که شرایط کار برای کارآگاه گالیله را تغییر می‌دهد و خواننده را به هیجان وامی‌دارد. سبک و سیاق منحصربه‌فرد و میزان موفقیت کارآگاه گالیله در حل جرائم به ظاهر دشوار، خواننده را حسابی به یاد ماجراهای شرلوک هولمز و اسلوب خاص او می‌اندازد. کیگو هیگاشینو با قلم روان، داستان‌گویی و شخصیت‌پردازی‌های بی‌نقص خود، رمان جنایی و معمایی بسیار مهیجی را خلق کرده که خواننده به راحتی نمی‌تواند آن را کنار بگذارد، خصوصاً پایان‌بندی غافلگیرکننده‌اش که نفس را در سینه حبس می‌کند. اکنون می‎توانید این کتاب را با ترجمه‌ی محمد عباس‌آبادی که با همت انتشارات چترنگ چاپ و منتشر شده است، تهیه کنید.

نکوداشت‌های کتاب رژه خاموش

• طرف‌داران عصر طلایی داستان‌های معمایی آرزو می‌کنند که ای‌کاش این کتاب ادامه داشت. (کرکس ریویوز)
• شخصیت‌های واقعی و توصیفات جذاب... آن‌هایی که به دنبال یک داستان اسرارآمیز غیرمعمول می‌گردند، از خواندن کتاب رژه خاموش دلشاد خواهند شد. (مجله‌ی اسکول لایبرری)

کتاب رژه خاموش برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به رمان‌های معمایی جنایی و کارآگاهی که سرشار از اتفاقات غافگلیرکننده و هیجان‌انگیز است علاقه دارید، خواندن این رمان را به هیچ عنوان از دست ندهید.

در بخشی از کتاب رژه خاموش می‌خوانیم

وقتی در را باز کرد، یوکاوا آن‌طرف پیشخوان نشسته بود و با متصدی موخاکستری بار گپ می‌زد. هر دو چرخیدند تا به کوساناگی نگاه کنند. متصدی بار گفت: «خوش اومدین، آقا.»

غیر از زوجی که سر میزی نشسته بودند، مشتری دیگری آن جا نبود. کوساناگی رفت کنار یوکاوا نشست و یک وایلد تورکی با یخ سفارش داد.

یوکاوا پرسید: «اومدی جشن بگیری؟ خب، امیدوارم نوشیدنت برای تسکین غم نباشه.»

«یه جایی بین این دو قطبم.» کوساناگی بستۀ مستطیلی درازی را از کیفش درآورد و روی پیشخوان جلوی یوکاوا گذاشت. «اول می‌خوام این رو بهت بدم.»

«این چیه؟ از شکلش معلومه شرابه.»

«چیزیه که سال‌هاست می‌خواسته‌م بهت بدم، ولی تا حالا نشده.»

«اُپوس وانه؟ به‌به، خیلی هم عالی. ازت ممنونم.» یوکاوا جعبه را گرفت و در کیف روی صندلی کنارش گذاشت.

متصدی بار یک لیوان لُوبال جلوی کوساناگی گذاشت. کوساناگی آن را برداشت و یوکاوا هم لیوانش را بلند کرد. لیوان‌هایشان را به آرامی به هم زدند.

کوساناگی جرعه‌ای از بوربون با یخش را نوشید. زبانش به سوزش افتاد، بعد گلویش. بوی تندش در بینی‌اش پخش شد. «نائوکی نیکورا اعترافاتش رو پس گرفت.»