معرفی و دانلود کتاب شب بیپایان
برای دانلود قانونی کتاب شب بیپایان و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب شب بیپایان
کتاب شب بیپایان یکی از آثار برجستهی آگاتا کریستی، نویسندهی رمانهای معمایی- جنایی انگلیسی است و مانند تمام آثارش، معمای جنایتی پیچیده و عجیب را دنبال میکند. این کتاب داستان زندگی مشترک مایکل و الی راجرز را بازگو میکند که با وجود تمام اختلافها و موانع سر راهشان، با هم ازدواج کرده و به خانهی جدیدشان در منطقهای به نام کولیآباد نقل مکان میکنند. کولیآباد به دلیل افسانههایی که دربارهی نحسی و نفرینشدگی آن شایع است، شهرت یافته. مایکل و الی به محض ورود به خانه با وقایع و اتفاقات عجیبی روبهرو میشوند که باعث میشود به درستی این نحوست و نفرینها شک کنند.
دربارهی کتاب شب بیپایان
کتاب شب بیپایان (Endless Night)، به قلم آگاتا کریستی (Agatha Christie) در ظاهر داستان رابطهی عاشقانهی مایکل راجرز و الی راجرز را دنبال میکند که به دلیل عشق مشترکشان به یک خانهی قدیمی نفرینشده، با هم آشنا شده و ازدواج میکنند. مایکل راجرز مرد جوان ماجراجویی است که دائماً از شغلی به شغل دیگر در حال حرکت است و اهداف و آرزوهای بزرگی را در زندگی دنبال نمیکند. تنها انگیزه و آرزوی مایکل، پیدا کردن همسری رویایی و زندگی کردن با او در خانهی آرزوهایش است. روزی مایکل، در زمینهای گسترده و ترسناک محلهای قدیمی به نام کولیآباد قدم میزند که عاشق عمارتی قدیمی و رهاشده به نام عمارت تاورز میشود. عمارت تاورز سالهاست خالی از سکنه است و برای فروش به مزایده گذاشته شده اما به دلیل شایعهی عجیبی که دربارهی آن وجود دارد، به فروش نمیرسد. در میان مردم محله شایع است که این خانهی قدیمی به وسیلهی کولیهای قدیمی ساکن منطقه نفرین شده و هر کسی که صاحب آن بشود، نحسی این نفرین را نیز به جان خواهید خرید.
روزی که مایکل برای قدم زدن در زمینهای اطراف عمارت رفته، با فنلا گوتمن روبهرو شده و در اولین نگاه شیفتهی او میشود. فنلا یا الی گوتمن زن جوان زیبایی است. اما مایکل نمیداند که این زن جوان، وارث یکی از بزرگترین خانوادههای سرمایهدار آمریکایی است. الی گوتمن که قصد ندارد هویت خانوادهی خود را برای مایکل فاش کند، خود را به نام فنلا گودمن معرفی میکند. الی، که از دوستان خودشیفته و خانوادهی ازخودراضی و فرصتطلب خود خسته است و آرزوی فرار از آن محیط را دارد، عاشق شخصیت آزاد و بیخیال مایکل میشود. مایکل آرزوی خود برای تصاحب عمارت تاورز و تشکیل خانواده در آنجا را با الی در میان میگذارد و الی نیز از این ایده استقبال میکند. در طی هفتههای آینده الی و مایکل روزبهروز بیشتر شیفتهی هم میشوند و طولی نمیکشد که الی پس از سفری کوتاه به آمریکا، به انگلستان برگشته و هویت خود را برای مایکل فاش میکند. آنها در مراسمی خصوصی و با حضور دوست صمیمی الی، گرتا، که ظاهراً مایکل به او اعتماد ندارد، ازدواج میکنند.
اینها همه آغاز زندگی مشترک پرماجرای الی و مایکل است که با ورودشان به خانهی نفرینشده به سرعت به سمت نابودی میرود. آگاتا کریستی در این اثر فوقالعاده از سبک همیشگی خودش تا حدودی فاصله گرفته و مخاطب را با روایت متفاوتش شگفتزده میکند. در کتاب شب بیپایان خبری از شخصیتهای ثابت کریستی مانند کارآگاه پوآرو و خانم مارپل نیست. داستان از ابتدا از زبان مایکل، شخصیت اول کتاب روایت شده و تا آخرین لحظات نفس خواننده را در سینه حبس میکند. تعلیقهای بیشمار و جذاب داستان، تا آخرین صفحهی کتاب ادامه دارد و چرخشهای دائمی و اضطراب و دروغ سایهانداخته بر کل داستان، تا آخرین لحظه مخاطب را در کشف حقیقت پنهان در پس پردههای ریا و دروغ ناکام میگذارد.
کتاب شب بیپایان با ترجمهی پوران کاوه و چاپ نشر گویا به شما تقدیم میشود.
اقتباسهای نمایشی و ادبی از کتاب شب بیپایان
فیلم سینمایی شب بیپایان (1972) به کارگردانی سیدنی گیلیات (Sidney Gilliat) از داستان کتاب شب بیپایان الهام گرفته شده.
داستان شب بیپایان همچنین در یک نمایشنامهی رادیویی یک ساعته در رادیو بیبیسی در سال 2008 به نمایش درآمد.
یک قسمت از سریال فرانسوی Les Petits Meurtres d'Agatha Christie به روایت داستان شب بیپایان اختصاص یافته است که برای نمایش در سال 2021 آماده شده بود.
اقتباسی از شب بیپایان بهعنوان یک رمان تصویری توسط انتشارات هارپر کولینز و با تصویرسازی Frank Leclercq چاپ و منتشر شده است.
نکوداشتهای کتاب شب بیپایان
- هنرمند بینظیر قدیمی، آگاتا کریستی در کتاب شب بیپایان گوشهی دیگری از استعداد بینهایتش را رو میکند. غیرممکن است که بخواهیم دربارهی داستان چیز زیادی بگوییم بدون اینکه رازهایی اساسی را فاش کنیم. همین کافی است که به خواننده هشدار بدهیم که اگر فکر میکند با یک داستان عاشقانه طرف است، کاملاً در اشتباه است؛ و چرخش وحشتناک و شوکهکنندهای که در آخر داستان پدیدار میشود، احتمالاً جذابترین غافلگیریای است که این نویسندهی بزرگ تا به حال رو کرده است. (گاردین)
- کریستی دوباره سبک نوشتاریاش را تغییر داده و تلاش مصمم و پرقدرتی برای وفادار ماندن به آن انجام میدهد. فاش نخواهم کرد که چه کسی چه کسی را به قتل میرساند، اما تعلیق داستان تا آخرین صفحه پابرجا میماند. (The Observer)
- این واقعاً قدرت و جسارت آگاتا کریستی را میرساند که از زبان پسر کارگری بنویسد که با دختر ثروتمندی ازدواج میکند؛ و داستان را در سبکی گوتیک روایت کند. او شاهکار خود را با چرخشی ملودراماتیک در آخر کتاب به پایان میرساند. (The Times Literary Supplement)
کتاب شب بیپایان برای چه کسانی مناسب است؟
مطالعهی کتاب شب بیپایان را به تمام علاقهمندان داستانهای جنایی و معمایی توصیه میکنیم.
در بخشی از کتاب شب بیپایان میخوانیم
گفتم: «میدانم که امکانپذیر نیست، اما همینگونه که من تصور میکنم، تو هم تصور کن. درختها را قطع میکنیم، اینجا را توسعه میدهیم، گلکاری میکنیم، گلهای زیبا و قشنگ، مثل گل صدتومانی و آزاله... و دوستم سانتونیکس سرفهکنان از راه میرسد. زیاد سرفه میکند، شاید به سل ریه یا همچون چیزی دچار شده و دارد میمیرد. اما قبل از مردن میتواند این کار را برای من بکند. زیباترین خانهی دنیا را برایم خواهد ساخت. نمیدانی برای آدمهای ثروتمند و درستوحسابی چه خانههای قشنگ و باشکوهی میسازد. البته منظورم این است که خانههایی میسازد که مردم در رؤیاهایشان است و او دقیقاً همان را میسازد.»
اِلی گفت: «من هم این مدل خانهها را دوست دارم، با حرفهای تو، همین حالا دارم آن خانه را مجسم میکنم و لمسش میکنم، واقعاً خیلی خانهی قشنگ و لذتبخشی برای زندگیکردن خواهد بود. همهی آرزوها و رؤیاها به حقیقت میپیوندد. آنجا میتوان مستقل و آزاد زندگی کرد، و از شر همهی کسانی که مدام به کارِ تو مداخله میکنند و باید طبق نظر آنها باشی راحت میشوی، نمیدانی چقدر از این آدمها و همهی این چیزهای اطرافم متنفرم!!!»
بدینگونه، من و اِلی با هم آشنا شدیم. من با توصیفِ رؤیاهایم و او با خیزش و استقامت در برابر زندگیاش. حرفزدن را قطع کردیم و کمی به یکدیگر چشم دوختیم.
گفت: «اسمت چیست؟»
گفتم: «مایک روجرز.»
حرفم را این شکلی تکرار کرد: «مایکل روجرز.»
اسم تو چیست؟
کمی تردید کرد و سپس گفت: «فنهلا. فنهلا گودمن.»
با حالتی مضطرب مرا نگاه میکرد.
به یکدیگر چشم دوخته بودیم و انگار دیگر حرفی برای گفتن نداشتیم. هر دو دلمان میخواست یکدیگر را دوباره ببینیم، اما آن لحظه هیچکداممان نمیدانستیم چگونه باید برنامهی ملاقات بعدی را ترتیب بدهیم.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب شب بیپایان |
نویسنده | آگاتا کریستی |
مترجم | پوران کاوه |
ناشر چاپی | نشر گویا |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 288 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-312-194-4 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان جنایی و معمایی خارجی |