معرفی و دانلود کتاب خون آشام 1: تهران، کوچهی اشباح
برای دانلود قانونی کتاب خون آشام 1: تهران، کوچهی اشباح و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب خون آشام 1: تهران، کوچهی اشباح
فکر میکنید زندگی در کنار خونآشامها چگونه است؟! سیامک گلشیری در کتاب خون آشام 1: تهران، کوچهی اشباح شما را همشانه با خونآشامها قرار میدهد. اتفاقی که باور آن برایتان دشوار است، اما کمی که بگذرد بوی خون را به مشامتان روانه میکند...
دربارهی کتاب خون آشام 1: تهران، کوچهی اشباح
همهی ماجرای کتاب خون آشام 1: تهران، کوچهی اشباح از تولد آرش شروع شد. همان شبی که به گفتهی راویِ داستان، آرش برای تولد خود از عمهاش یک هلیکوپتر هدیه گرفت و راوی -که دوست آرش است- آنقدر دلباختهی این هلیکوپتر شد که بعد از تولد به آرش پیشنهاد داد که با هدیهی هیجانانگیز و جذابش به خانهی آنها برود.
آرش و دوستش بعد از تولد و به بهانهی درس خواندن برای امتحان تاریخ فردا، از خانه بیرون آمدند و به سمت خانهی راوی روانه شدند. کوچه تاریک تاریک بود و حتی لامپهای تیر چراغ برق و خانهها هم روشن نبودند! همانطور که از میان کوچه و تاریکی عبور میکردند، ناگهان صدای جیغ بلند زنی را شنیدند که ترس را به جانشان انداخت. آرش در این میان، ماجرایی ترسناک را برای دوستش تعریف کرد؛ ماجرایی که بیش از پیش بر جانشان دلهره انداخت. آرش تعریف کرد که چطور سالها پیش پدری در یکی از خانههای متروک همان حوالی همسر و فرزندانش را به قتل رسانده بوده و پلیس هیچگاه جسد آنها را پیدا نکرده بود. در نهایت،کنجکاویهای این دو دوست در آن شب خاص آنها را به سمت خانهای متروک کشاند. جایی که سرآغاز ماجرایی ترسناک و دلهرهآور بود و رفتار آرش را کاملاً عجیبوغریب کرد؛ تا اینکه در میان فرار و نجات جانشان، آرش بهیکباره گم شد. اما این تازه آغاز ماجرا بود...
سیامک گلشیری (Siamak Golshiri)، خالق مجموعه رمان خونآشام، در کتاب خون آشام 1: تهران، کوچهی اشباح راوی داستانی دلهرهآور، هیجانانگیز و پررمزوراز است که شما را در قلب پایتخت مدرن ایران، به مهمانی خونآشامها دعوت میکند!
داستانی که با یک جشن تولد آغاز میشود و سپس به گمشدن، قتل و جنایت پیوند میخورد. نویسنده در کتاب خون آشام 1: تهران، کوچهی اشباح شما را در میان ترس و وحشت، هیجان و کنجکاوی و خشم و انتقام معلق میکند و شما با خواندن هر خط از این رمان، میتوانید عرق روی پیشانیتان را احساس کنید. اگر شما هم در همین کوچهی کناری خانهی خود و در آن عمارت قدیمی دوطبقه که خیلی وقت است کسی در آن زندگی نمیکند، ردّی از خونآشامهای گرسنهی شهر بیابید چه؟!
کتاب خون آشام 1: تهران، کوچهی اشباح جلد اول از پنجگانهی خونآشام بهشمار میرود که نشر افق آن را به چاپ رسانده و روانهی بازار کتاب کرده است.
دربارهی مجموعه کتاب خونآشام
روایتی هولناک در دلِ ایرانِ مدرن. مجموعهی خونآشام نام رمانهایی است که سیامک گلشیری در پنج جلد برای نوجوانان به رشتهی تحریر درآورده است. این مجموعه در ژانر وحشت نوشته شده و روایتهایی خیالانگیز از دنیای خونآشامهاست که به زندگی چند نوجوان پیوند خورده است. در این مجموعه داستان دو دوست را میخوانید که سر از ماجرایی عجیب و مرموز در میآورند و ناخواسته به دل ماجراهایی دلهرهآور وارد میشوند.
این مجموعهی پنج جلدی برای رده سنی نوجوان بهتربیت با نامهای «تهران، کوچه اشباح»، «ملاقات با خونآشام»، «شبح مرگ»، «جنگل ابر» و «شب شکار» روانهی بازار نشر شده است. شما میتوانید هر پنج جلد این مجموعه را از سایت و اپلیکیشن کتابراه تهیه کنید.
کتاب خون آشام 1: تهران، کوچهی اشباح برای چه کسانی مناسب است؟
نوجوانان علاقهمند به داستانها و رمانهای ترسناک، معمایی و فانتزی که عاشق ماجراهای خونآشامی و مرموز هستند میتوانند این اثر مهیج را بخوانند.
با سیامک گلشیری بیشتر آشنا شویم
نامش سیامک است. اسمش کوچکش شاید شبیه چند صد سیامکی باشد که میشناسیم یا حتی نمیشناسیم. اما با شنیدن نام خانوادگیاش، گلشیری، جرقهای از نام یکی از بزرگترین نویسندگان ایرانی در ذهنمان روشن میشود که خیلی زود آسمان ادبیات معاصر را از ستارهی وجودش بیدریغ کرد. او برادرزادهی هوشنگ گلشیری است.
سیامک گلشیری در مرداد سال 1347 در اصفهان به دنیا آمد. خانوادهاش از جمله خاندان فرهنگی بهشمار میرفتند که در ادبیات و هنر دستی بر آتش داشتند. او دوران کودکشاش را در اصفهان سپری کرد تا اینکه در سن ششسالگی به علت تغییر شغل پدرش به تهران آمدند و پس از پیروزی انقلاب دوباره به اصفهان بازگشتند. در دوران دبیرستان به هنرهای نمایشی روی آورد و چند نمایش را در مدرسه روی صحنه برد. در سال 1369، به تحصیل در رشتهی زبان آلمانی مشغول شد و مدرک کارشناسیارشد خود را نیز در همین رشته دریافت کرد.
سیامک گلشیری از سال 1370 فعالیت خودش را در زمینهی ادبیات آغاز کرد. او اولین داستانش را با نام «یک شب، دیروقت» که یک داستان کوتاه بود در سال 1373 در مجلهی آدینه به چاپ رساند و در سال 1377 موفق به چاپ و انتشار اولین مجموعه داستان خود با نام «از عشق و مرگ» شد.
همکاری با مجلات گوناگون همچون مجلهی دوران، گردون، آدینه، کلک، زنان و ... از جمله فعالیتهای ادبی و فرهنگی او بهشمار میرود. همچنین سالهاست که سابقهی تدریس داستاننویسی در دانشگاهها و دیگر مؤسسات را در کارنامهی حرفهای خود دارد. ویژگی مشترک در میان بیشتر آثار سیامک گلشیری، رخ دادن اتفاقات در دوران معاصر ایران و بهویژه شهر تهران است. او با ردیف کردن هنرمندانهی کلمات، زندگی طبقهی متوسط شهری را به تصویر میکشد. نثر او روان، روشن و اغلب اوقات کاملاً بیطرفانه است. از این نویسنده ی پرطرفدار ادبیات نوجوان، بیشتر از بیست رمان و چندین مجموعه داستان شده است.
بخشی از جوایز و افتخارات سیامک گلشیری
- برندهی جایزهی مهرگان ادب در بخش بهترین رمان برای نوشتن رمان «مهمانی تلخ» در سال 1380
- برندهی جایزهی مهرگان ادب در بخش بهترین رمان برای نوشتن رمان «نفرین شدگان» در سال 1381
- برندهی جایزهی مهرگان ادب در بخش بهترین مجموعه داستان برای نوشتن مجموعه داستان «رژ قرمز» در سال 1386
- برندهی جایزهی بهترین رمان کتاب سال مهر برای نوشتن رمان «اولین روز تابستان» در سال 1389
- منتخب کتابخانهی بینالمللی مونیخ در کاتالوگ کلاغ سفید برای نوشتن «مجموعهی خونآشام» در سال 2014
برخی از آثار سیامک گلشیری
- رژ قرمز؛ مجموعه داستان کوتاه
- رمانهای پنجگانهی خونآشام؛ رمان نوجوان
- آرش و تهمینه؛ رمان نوجوان
- داستان انتقام؛ رمان نوجوان
- شب شکار؛ رمان نوجوان
- رمانهای پنجگانهی گورشاه؛ رمان نوجوان
در بخشی از کتاب خون آشام 1: تهران، کوچهی اشباح میخوانیم
لحظهای ترس برم داشت. نه بهخاطر شیاطین و اشباح و این چیزها، از لحن آرش ترسیده بودم. داشت طوری حرف میزد انگار خودش آنجا بوده. انگار اصلاً خودش آن اشباح را دیده. با اینهمه با خودم گفتم همهی این حرفها را میزند که مرا بترساند.
یاد شبی افتادم که کنار خانهشان جمع شده بودیم. قضیه مال دو سال پیش بود. نیم ساعت نبود نشسته بودیم دمِ درِ خانهشان که درآمد گفت کی حاضر است دستش را از لای شکافِ درِ پارکینگ ببرد تو. بلافاصله اشکان پیشقدم شد. رفتیم ایستادیم کنارِ درِ پارکینگ و بعد اشکان دستش را از لای شکافِ بالای در، تو برد. هیچوقت فراموش نمیکنم. توی آن تاریکی، صورت اشکان را میدیدم که به سفیدی گچ شده بود و فریاد میکشید. بالاخره دستش را بیرون کشید. یک نفر دستش را گرفته بود. بعدها فهمیدیم آرش پدرش را فرستاده بوده توی پارکینگ. با خودم گفتم حالا هم میخواهد همین کار را با من بکند. اما باید عقلش میرسید که برای این کارها خیلی دیر است. گفتم: «یه روز صبح، بعد از امتحانها، بچهها را جمع میکنیم میریم تو همین خونه که گفتی. کلی میخندیم.»
و خندهام گرفت. حرفی نزد. خیره شده بود به پایین خیابان. گفتم: «شاید هم یه شب اومدیم. شب حالش بیشتره. تو هم همین چیزها رو که برای من گفتی، براشون بگو. خیلی میخندیم.»
گفت: «من شنیدهم قبلاً یه خونواده توش زندگی میکردهن. میگن یه شب بابائه میزنه به سرش. اوّل دخل زنشو میآره بعد هم کلک دختر و پسرِشو میکنه. آخرِ سر هم خودشو میکشه. همسایهها صدای داد و فریادهاشونو شنیدهن. دوسه روز بعد هم زنگ میزنن به آتشنشانی که یه بوی گندی از خونهشون میآد. مأمورها میآن میرن تو، اما هیچکسو پیدا نمیکنن.»
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب خون آشام 1: تهران، کوچهی اشباح |
نویسنده | سیامک گلشیری |
ناشر چاپی | نشر افق |
سال انتشار | ۱۳۹۶ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 112 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-369-514-9 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان ترسناک نوجوان |