معرفی و دانلود کتاب دخمه مردگان

معرفی کتاب دخمه مردگان

کتاب دخمه مردگان نوشته‌ی ویکتوریا شوآب، داستان دردسرهای فانتزی کسیدی بلیک را در سفرش به پاریس روایت می‌کند. پدر و مادر کسیدی به شهر پاریس آمده‌اند تا برنامه‌ی تلویزیونی خود را درباره‌ی روح‌زده‌ترین شهر جهان فیلمبرداری کنند. او در این میان، یک روح ترسناک را به طور اتفاقی بیدار می‌کند و در پی آن حادثه‌ای سر برمی‌آورد که مهارت‌های شکار روح را در خود پرورش دهد. گفتنی‌ست این کتاب خواندنی در سال 2019 نامزد جایزه‌ی گودریدز شده است.

درباره‌ی کتاب دخمه‌ی مردگان

کتاب دخمه‌ی مردگان (Tunnel of Bones) دومین جلد از مجموعه‌ی شهر ارواح است که توسط ویکتوریا شوآب (Victoria Schwab) نوشته شده. شوآب در جلد حاضر از این مجموعه‌ی سه‌جلدی، داستان سفر خانواده‌ی بلیک را به فرانسه روایت می‌کند. در این داستان، پدر و مادر کسیدی به قصد ساختن برنامه‌ی تلویزیونی‌شان که درباره‌ی تسخیرشده‌ترین شهر دنیاست، به پاریس می‌روند. آنان قرار است برای ضبط برنامه، به ساختمان‌های قدیمی و ترسناک پاریس سر بزنند. اما در این سفر، خطری کسیدی را تهدید می‌کند. او به صورت اتفاقی موجب بیدار شدن یک روح قوی و ترسناک می‌شود. حال باید راه مهار کردن این روح را کشف کند. کسیدی تلاش می‌کند مهارت‌های در حال رشد خود را به عنوان یک شکارچی ارواح تقویت کند و در همین حال، از دوستان و آشنایان قدیمی خود، در این مورد سوالاتی می‌پرسد.

مسئله این است در همان حالی که کسیدی در حال تلاش برای یافتن راهی جهت شکار روح ترسناک است، روح قوی‌تر و قوی‌تر می‌شود. به همین سبب، اگر کسیدی شکست بخورد، قدرت روح ترسناک، شهر را نابود خواهد کرد!

درست است که داستان دخمه‌ی مردگان در حوزه‌ی داستان‌های ترسناک نوشته شده و موضوعش روح و سایر سوژه‌های ترساننده است، اما به سبب شوخ‌طبعی‌های شخصیت‌ها و روابط مهرآمیز کسیدی با جیکوب، وحشت‌زا نیست. نویسنده با به‌کارگیری تکنیک‌های خاصی، وحشت درون داستان را تلطیف کرده و کتابی هیجان‌انگیز را در اختیار مخاطبان نوجوانش، گذاشته است.

کتاب دخمه‌ی مردگان نوشته‌ی ویکتوریا شوآب با ترجمه‌ی منصوره خمکده به‌همت انتشارات نگاه آشنا منتشر شده است.

درباره‌ی مجموعه‌ی شهر ارواح

شهر ارواح (City of Ghosts) مجموعه‌ای سه جلدی است که به قلم ویکتوریا شوآب نوشته شده. هر جلد از این مجموعه، یکی از داستان‌های خانواده‌ی بلیک را در مواجهه با مسائل فراطبیعی روایت می‌کند. پدر و مادر کسیدی بلیک برنامه‌سازانی هستند که به دنبال سوژه‌های عجیب‌وغریب و ترسناکی مانند شهرهای تسخیرشده و ارواح خطرناک می‌روند. آنان به نقاط مختلف دنیا سفر می‌کنند تا برنامه‌هایشان را ضبط کنند. در این میان، کسیدی بلیک نیز در هر سفر، به دردسرهایی می‌افتد. عنوان‌ مجلدات مجموعه‌ی شهر ارواح از این قرارند:

• شهر ارواح (City of Ghosts)
• دخمه‌ی مردگان (Tunnel of Bones)
• گذرگاه اشباح (Bridge of Souls)

نکوداشت‌های کتاب دخمه‌ی مردگان

• ورق زدن این کتاب باعث سوزن‌سوزن شدن ستون فقرات می‌شود. این کتاب ترکیبی طنز، احساسات و ماجراجویی است. من آن را دوست داشتم. (جنیفر ا. نیلسن، نویسنده‌ی پرفروش نیویورک‌تایمز)
• این کتاب همه چیز را در خود دارد. شبحی به عنوان بهترین دوست، شهری پر از جادو و دختری شجاع که قدرت عجیب خود را کشف می‌کند. راز هیجان‌انگیز و میهجی که شما را وادار می‌کند تا برای ماجراجویی بعدی کسیدی روزشماری کنید. (زورایدا کوردووا، نویسنده)
• این داستان التماس می‌کند تا آن را در تاریکی شب بخوانید. (کرکوس ریویوز)
• شوآب پرتره‌ای وهم‌آور از مکان‌های خالی از سکنه ترسیم می‌کند و توصیف‌های او از ارواح مختلف و پایان‌های وحشتناک آن‌ها حتی شجاع‌ترین خوانندگان را نیز به لرزه درمی‌آورد. (اسکول لایبرری ژورنال)
• خوانندگان داستان‌های شبح‌آمیزی را دوست دارند که به تخیلشان آزاری نرساند؛ بنابراین عده‌ی بسیاری از این کتاب خوششان خواهد آمد. رابطه‌ی کسیدی با جیکوب که پر از شوخ‌طبعی است، ترسناک بودن این روایت پرشور و مرموز را خنثی می‌کند. مطمئن باشید که پرفروش بودن فانتزی‌های شوآب بی‌دلیل نیست.(بوک‌لیست)

کتاب دخمه‌ی مردگان برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب برای نوجوانانی که به داستان‌های فانتزی، هیجان‌انگیز، ترسناک و فراطبیعی علاقه‌مند هستند، مناسب است.

در بخشی از کتاب دخمه مردگان می‌خوانیم

محاکمه با آتش !

به این موقعیتی که باید یک کاری رو تحت فشار زیاد انجام بدید؛ می‌گویند محاکمه در آتش! مثل جست‌وجو در متروی پاریس.

آرزو کردم، ای کاش دفعه قبل که اینجا بودیم، دقت بیشتری به مسیرها می‌کردم. خدا را شکر موقعیت سینما را روی گوشی مشخص کرده بودم و حالا نرم افزار بهم کمک می‌کرد که کدام یک از قطارها را سوار بشوم. مسیر مستقیم بود و لازم نبود قطارم را عوض کنم. طبق محاسبه گوشی تقریبا 19 دقیقه طول می‌کشید تا به مقصد برسم و طبق زمان سنج فیلم 24 دقیقه دیگر تمام می‌شد. که 5 دقیقه به نظر زمان کافی برای من بود. ولی ناگهان اخطار نارنجی روی صفحه اعلانات مترو ظاهر شد که حاکی از آن بود که قطار من با 2 دقیقه تاخیر می‌رسید.

جیکوب داشت با انگشتاش حساب می‌کرد و اخم کرده بود. من هم با اضطراب جلو و عقب می‌رفتم تا سرانجام قطار آمد و سریع سوار شدم. 19 دقیقه بعد فوری به سمت خیابان دویدم و از در پشتی سینما وارد سالن شماره 3 شدم.

و روی صندلی که ذرت‌های بو داده‌ام را گذاشته بودم نشستم و وقتی به پرده سینما نگاه کردم، دو شخصیت اصلی داستان در بالای برجی در نیویورک دست در دست یکدیگر نشسته بودند و موسیقی پایان فیلم به صدا درآمد.

جیکوب گفت: «شاید یه روزی ما هم بتونیم یه جا بشینیم و فیلم تماشا کنیم.»

مامان و بابا بیرون سینما منتظرم بودند. دقیقا همان جایی که قول داده بودند و هیچ اثری از پالین و فیلمبرداران نبود و کاملا واضح بود که کار آن روزشان تمام شده بود.

فهرست مطالب کتاب

بخش اول: شهر نور
بخش دوم: خباثت
بخش سوم: تهدید
بخش چهارم: هرج و مرج
بخش پنجم: حافظه
درباره نویسنده