معرفی و دانلود کتاب شهر خفتگان در طالع نحس - جلد اول

معرفی کتاب شهر خفتگان در طالع نحس - جلد اول

در ابتدای امر باید بدانیم که داستان کتاب شهر خفتگان در طالع نحس - جلد اول در فضایی کاملاً فانتزی و سورئال رخ می‌دهد. این فضا به سید سعید جدیری اجازه می‌دهد تا با آزادی بیشتری به خلق ماجراهای شگفت‌انگیز بپردازد و خوانندگان را به دنیایی فراتر از واقعیت ببرد.

درباره‌ی کتاب شهر خفتگان در طالع نحس - جلد اول

سید سعید جدیری هدف اصلی خود را در مقدمه‌‌‌ی رمان شهر خفتگان در طالع نحس به وضوح بیان کرده است. او تلاش دارد تا با سفر در زمان، داستان‌هایی را خلق کند که مورد توجه خوانندگان قرار گیرد. هدف او تجربه‌ی سفری به دل تاریخ ایران و آشنایی خوانندگان با این سرزمین است.

تقریبا تمام شخصیت‌های کتاب شهر خفتگان در طالع نحس، دوستان و رفقای صمیمی راوی داستان هستند. این امر نشان‌دهنده‌ی ارتباط نزدیک راوی با شخصیت‌های داستان است. این نکته‌ی مهم منجر به عمیق‌تر شدن شخصیت‌پردازی‌ها و افزایش همذات‌پنداری خوانندگان می‌شود. روایتِ رمان با یک رویا آغاز می‌شود؛ رویایی که از ملاقاتی در آینده با یک زن مسن پرده برمی‌دارد. این رویا پر است از اشارات و ابهامات؛ درحالی‌‌که شخصیت اصلی با معنای این رویا می‌جنگد، فشارهای خانوادگی و اجتماعی را نیز روی دوش خود احساس می‌کند. او به دنبال استقلال فردی است و خانواده‌اش با او مخالفت می‌کنند. قهرمان کتاب شهر خفتگان در طالع نحس در میان رویاهای زیادی که می‌بیند دوباره با شخص مرموزِ رویاهایش روبه‌رو می‌شود. پیام ابهام‌آمیز زن مسن برای او تبدیل به انگیزه‌ای جذاب می‌شود و هدفِ راهش را تعیین می‌کند. در نتیجه او به سمت درکی عمیق از هویتش می‌رود. سفر این قهرمان به سوی کشف هویت، مملو از اندوه و مشکلات خواهد بود.

داستان رمان، از یک فضای کاملاً رئال آغاز و سپس به فضای فانتزی و سورئال وارد می‌شود. این تغییر فضا بیانگر تحول و پیشرفت داستان است که می‌تواند خوانندگان را به چالش بکشد و آنان را درگیر کند. سید سعید جدیری با استفاده از زبان ساده و روان، توانسته است هدف و نیت خود را به‌وضوح بیان کند. رویکرد او به داستان‌نویسی با ترکیب عناصر رئال و فانتزی، نمایانگر توانایی‌اش در خلق داستان‌های جذاب و درگیرکننده است.

سرآغازِ ارائه‌‌شده نشان از تعهد و انگیزه‌ی بالای سید سعید جدیری در خلق اثری ارزشمند دارد که به تاریخ و فرهنگ ایران پرداخته و درعین‌حال، با استفاده از عناصر فانتزی و سورئال، خوانندگان را به دنیایی جدید و شگفت‌انگیز می‌برد. این ترکیب از رئالیسم و فانتزی می‌تواند به خلق داستانی پویا و چندلایه منجر شود که هم از نظر ادبی و هم از نظر محتوایی جذاب و پرمعنی می‌نماید. جدیری با ایجاد ارتباط نزدیک با شخصیت‌های داستانی و قرار دادن آن‌ها در بطن ماجراهای مختلف، توانسته است بستری مناسب برای بسط و گسترش داستان فراهم کند.

سید سعید جدیری اشاره می‌کند که داستان در چند جلد به‌هم پیوسته ارائه خواهد شد که نشان از پیچیدگی و گستردگی طرح داستان دارد. این کتاب جلد اول مجموعه‌ی شهر خفتگان است. جلد دوم این مجموعه، «شهر خفتگان در پسرعموهای افسانه‌ای» نام دارد که ادامه‌ای برای جلد اول به حساب می‌آید. به نظر می‌رسد جلد دوم به سفرهای رمزآلودِ درونی قهرمان داستان، در فُرم فانتزی و تاریخی بپردازد و مخاطب را به تجربه‌ی ماجراجویی و کشف و شهود دعوت کند.

کتاب شهر خفتگان در طالع نحس که در ژانر تاریخی و فانتزی و سبک سورئال قرار می‌گیرد، توسط انتشارات طلایه منتشر شده است.

کتاب شهر خفتگان در طالع نحس - جلد اول برای چه کسانی مناسب است؟

این رمان قصه‌ای پر رمز و راز، فراواقع‌گرایانه و فانتزی دارد و برای نوجوانان 10 تا 18 ساله‌ی خیال‌پرداز و ماجراجو مناسب به نظر می‌رسد.

در بخشی از کتاب شهر خفتگان در طالع نحس - جلد اول می‌خوانیم

ثانیه‌ها و دقایق می‌گذشتند و بدن من آن‌قدر بی‌حس شده بود که توان بلند شدن از جایم را نداشتم انگار دست‌ها و پاهایم فلج شده بودند، سعی کردم مردمک چشمانم را تکان دهم، به میلاد نگاه کردم، او هم مثل من مانند یک عروسک نشسته بود و مات و مبهوت به جایی که آن پیرزن خارج شده بود نگاه می‌کرد، بعد از کمی کلنجار رفتن با خودم، توانستم قلب یخ زده‌ام را به حالت عادی برگردانده و از جایم بلند شوم، چشمانم سیاهی می‌رفت، کمی ایستادم و بعد به طرف اتاق خواب رفته و کتاب را از روی تخت برداشتم و به پذیرایی برگشتم و کنار میلاد نشستم، او با وحشت به کتاب نگاه می‌کرد، من بدون هیچ اتلاف وقتی کتاب را باز کردم و به صفحه‌ی سوم آن خیره شدم، چیزی در آن صفحه‌ی کثیف نوشته نشده بود با تعجب نگاهی به میلاد انداختم، او هم مثل من گیج به نظر می‌رسید، دقایقی گذشت ولی اتفاق خاصی نیفتاد هم‌چنان که به صفحه چشم دوخته بودم، متوجه جملات نا‌مفهومی شدم که از زبانم جاری شده بود و بعد از چند دقیقه به حالت عادی برگشتم و گفتم:

- قصد دارم به تاریخی بروم که این کتاب قصد مدفون کردن مرا در آن دارد!....

به یکباره کتاب در دستانم تکانی خورد و چند قطره جوهر به روی آن پاشیده شد، به دنبال منبع جوهر به سقف اتاق نگاه ‌کردم که از آن‌جا به درون کتاب قطرات جوهر می‌چکید و کتاب مانند یک موجود زنده آن‌ها را می‌بلعید، ناگهان سخنان پیرزن جلوی چشمانم با وضوح کامل شکل گرفت و ما دو نفر سرمان را به طرف جلو خم کرده و به نوشته‌های کتاب خیره شدیم....

فهرست مطالب کتاب

مقدمه
فصل اول: خانه‌ی مجردی
فصل دوم: کتاب گمشده
فصل سوم: پیش‌بینی‌های پیرزن
فصل چهارم: میهمانی نفرین شده
فصل پنجم: وقت سفر
فصل ششم: دهکده‌ی سکوت
فصل هفتم: فرشته‌ی کمک
فصل هشتم: قلعه‌ی نفرین شده
فصل نهم: عصای سحرآمیز
فصل دهم: قدرت‌های شگفت‌انگیز
فصل یازدهم: شهر مردگان
فصل دوازدهم: راز پنهانی
فصل سیزدهم: شهر آب طلا
فصل چها‌ردهم: انگشتر جادویی
فصل پانزدهم: آرمیتا، دختر پادشاه
فصل شانزدهم: قلعه